بسم الله الرحمن الرحیم
هر چیزی از نازکی پاره میشود ، ظلم از کلفتی
وقتی اسرائیل بعد از دوازده سیزده روز درگیری موفق میشود روستای کوچک مارون الراس را تصرف کند ، و وقتی این تصرف را دستاوردی بزرگ مینامد ، شما میتوانید عمق درماندگی و ذلت یهودیان تلمودی را دریابید . تحلیلگران زمانی که میخواهند اسرائیل را معنی کنند میگویند : اسرائیل ارتشی است که دولت دارد ، نه دولتی که ارتش دارد . این ارتش بسیار قدرتمند دنیا اگر روزی اراده میکرد در همان ساعات اولیه نبرد تا نزدیکیهای بیروت پیش میآمد ، ببینید امروز در برابر چند جوان رزمنده حزب الله به چه خفت و خواری دچار شده که تصرف منطقه ی بسیار کوچک و محدود را اینگونه بزرگنمایی میکند ، تا جاییکه سید حسن نصرالله رهبر دلاور ، فهیم و با غیرت حزب الله در مصاحبه با روزنامه لبنانی السفیر میگوید : رسانه های اسرائیلی در باره ی مارون الراس طوری سخن میگویند که گویی استالینگراد است .
ایرانی ها ضرب المثلی دارند که نشان از فهم بالای آنان دارد ، میگویند : هر چیزی از نازکی پاره میشود ، ظلم از کلفتی .
در این واویلای بی عرضگی ی محافل به اصطلاح بین المللی و در حالی که حتی کنفرانس اسلامی هم پشت به سربازان قهرمان و پیروز سید حسن نصرالله میکند و از برگزاری جلسه سران بی خاصیت عربی و اسلامی سر باز میزند ، و در حالی که بوش و بلر و رایس همچون گرگهای درنده زوزه میکشند و دندانهای تیزشان را متوجه ی مبارزان مسلمان حزب الله کرده اند ، بخوبی میتوان صدای شکستن استخوانهای رژیم خونآشام اسرائیل را شنید .
ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم
بسم الله الرحمن الرحیم
انقطاع از ما سوی الله
تصویر _ ساپاته رو _ نخست وزیر اسپانیا که در جریان کنفرانس سوسیالیست های جهان در جنوب اسپانیا روی شانه هایش به نشانه اعتراض به جنایات اسرائیل چفیه انداخته است ، در عین اینکه تحسین برانگیز و شجاعانه است ، مایه ی شرمساری و خجالت بعضی از عربان و مسلمان نمایان است که بخاطر تشر یک دوشیزه زشت و کریه با وقاحت و گستاخی ، مقاومت مظلومانه و حسین گونه ی فرزندان زهرای اطهر سلام الله علیها را ماجراجویی دانسته و آن را محکوم کرده اند .
آدمی چقدر احساس حقارت میکند وقتی میشنود ، مقامات وحشی اسرائیل با کیف و لذت تمام اعلام میکنند ، که محافل بین المللی و بعضی از کشور های عربی از حملات سبعانه رژیم یهودی تلمودی اسرائیل به لبنان و کشتار زنان و کودکان بی پناه حمایت میکنند .
خدایا
سید حسن نصرالله ارتش کلاسیک ندارد ، نیروی هوایی و دریایی ندارد ، راهی به زرادخانه و انبار تجهیزات فوق مدرن آمریکایی ها ندارد ، سهمی از ثروت و سرمایه ی کارخانه داران عمده ی دنیا ندارد ، نفوذی در سازمان یهودی شده ی ملل متفق و شورای به اصطلاح امنیت و سازمان حقوق بشر و ... ندارد ، با این حال او از حکام مرعوب عرب نیز توقعی ندارد ، شمشیر هایشان را نمیخواهد ، حتی قلب هایشان را نمیخواهد ، او انقطاع از ما سوی الله را در جنگ و جهاد با یهود تا دندان مسلح معنی میکند .
خدایا
وعده ی تو حق است _ ان تنصر الله ینصرکم _ و ما به وعده ی حق تو ایمان داریم . نصرت تو را در هر آنچه که مقدر میفرمایی با همه ی وجودمان میپذیریم ، چه شهید شویم و چه بر دشمن فائق آییم .
خدایا
تو شاهد باش که علی خلیل اسماعیل دوست دارد در درد و رنج برادرهای رزمنده اش در جنوب لبنان شریک باشد ، مانند آنان در سنگر و در زیر بمباران هواپیما های دشمن شعار _ انما الحیاة عقیدة و جهاد _ را زمزمه کند . ترجیح میدهد کشته شود ، به سختی آزار ببیند اما شاهد قهقهه ی مستانه ی دشمن عنود نباشد .
تن کشته و گریه ی دوستان
به از زنده و خنده ی دشمنان
بسم الله الرحمن الرحیم
سران و رؤسای کشورهای عربی و اسلامی بخوانند .
بی تدبیری و کوتاه اندیشی ، سکوت و بزدلی سران و دولت های عربی و اسلامی ، در این روزها که از در و دیوار ظلم و ستم بر مردم مسلمان و مظلوم لبنان میبارد ، غم انگیزتر و حیرت آورتر از هر زمان دیگری است .
خدایا
آیا گرد مرگ بر کاخهای این نابخردان از خدا بیخبر نشسته است ؟
چرا از هیچکدامشان صدایی ، فریادی و عملی برنمیآید ؟
چرا راضی به خفت و خواری خود و مردمشان شده اند ؟
شاه سعودی ، شاه اردن ، رئیس جمهوری مصر و سائر رؤسای عربی و اسلامی
این همه تیر و تفنگ انبار کرده اید ، که چه شود ؟
هواپیما و موشک و ناو جنگی دارید ، که چه کنید ؟
بمب هایتان را تصمیم دارید ، بر سر چه کسی بریزید ؟
آیا از خودتان و مردمتان و تاریخی که آیندگان آن را میخوانند ، خجالت نمیکشید ؟ که یک مشت یهودی آواره ، گرسنه ، گدا و دزد شصت سال بر زن و مرد ، بر پیر و جوان ، و بر صغیر و کبیرتان ستم میکند ، آنان را از خانه و کاشانه شان محروم میسازد ، خانه هایشان را بر سرشان ویران میکند ، جمع کثیری از آنان را میکشد ، به دختران و زنانشان تجاوز میکند و پسرانشان را در زندان و قفص نگه میدارد .
این همه دریوزگی و دم جنباندن برای آمریکا و اروپا چه سودی برایتان آورده است ؟
آمریکا و اروپایی که شما و مردمتان را از حیوان هم پست تر میداند ، تا پول دارید شما را همچون گاو میدوشد و همینکه پولتان تمام شد ، رفتاری چون زباله با شما خواهد داشت .
و اما مسئولان جمهوری اسلامی ، زمامداران ایران انقلابی و تصمیم گیرندگان نهایی جنگ و صلح ، بدانید :
این ایام که انگار زمان با شتاب بیشتری در حرکت است ، از حساسترین لحظات عمر تصمیمات انقلابی شما است . لحظه ای درنگ و تردید ، مرگ انقلاب شهیدانمان را در بر خواهد داشت . خدا میداند و من مطمئن هستم شما هم مانند هر انسان آزاده ای میدانید که اسرائیل این جرثومه ی شیطانی به لبنان و سوریه و عراق بسنده نخواهد کرد . او در اولین زمان ممکن ایران عزیز را هدف خواهد گرفت . عاقلانه و مدبرانه آن است که دشمن را در اولین سنگر سرکوب و آمال و آرزوهایش را برای همیشه به همراه جسد مرده و متعفنش در همان اولین سنگر دفن نمود . امروز لبنان قهرمان خط مقدم جبهه است ، فرزندانش فرزندان ما ، دخترانش دختران ما ، پیروزیش پیروزی ما و شکستش شکست ماست . بدانید که هیاهوی آمریکا و اروپا تمام شدنی نیست ، مبادا به خاطر این جانورهای وحشی ، قهرمانان ارتش آزادیبخش و فرمانده ی شجاع و دلاورش تنها بماند .
نگارنده ی این سطور معلم فقیری است که از دارایی و ثروت این دنیا تنی رنجور ، حاصل از زندان شاه معدوم و قفص صدام ملعون که هر دو عنصری یهودی و آنوسی بودند ، دارد ، که حاضر است آن را با کمال افتخار تقدیم سپاهیان سید حسن نصرالله و مقاومت حزب الله نماید ، باشد که از این طریق به ملاقات دوستان شهیدش در بهشت نائل آید .
والسلام ...
26/4/1385
علی خلیل اسماعیل
بسم الله الرحمن الرحیم
این یادداشت تقدیم میشود به دختر انقلابی نبی معظم و رسول مکرم پروردگار ، همسر باوفای امیر و مقتدای آزادگان و مادر مهربان حسنین و زینبین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین به مناسبت بیستم جمادی الثانی ، روز تولد فاطمه ی زهراء سلام الله علیها ، روز تجلیل از مادر و هفته ی گرامیداشت مقام زن ، که جا داشت از این بانوی نمونه مینوشتیم ولی شرارت یهودیان تا دندان مسلح در غزه ی مظلوم و لبنان قهرمان ما را واداشت تا قسمتی از مقاله ی نگاهی به مانیفست تروریسم صهیونیستی نوشته ی نواف الزرو را برای دوستداران انجمن تفکر مبانی انتخاب و تقدیم کنیم .
اولمرت مجری مانیفست شارونی یا ماموریت های کثیف
شارون تروریست در یکی از مصاحبه هایش که عاموس عوز از نویسندگان و خبرنگاران مشهور اسرائیل با وی انجام داد و روزنامه عبری زبان داوار در 17/9/1982 آن را منتشر کرد و بعدها به فرانسوی ترجمه شد و انتشارات کالمان لیوی آن را با نام "صدای اسرائیل" منتشر کرد، شارون تروریست آشکارا و با تمام صراحت از ادبیات جنون آمیزش که آن را "مأموریت های کثیف" نامید، سخن راند. عاموس عوز بعدها این مصاحبه را "مانیفیست شارون" نام نهاد.
عوز در مقدمه ای که بر این مصاحبه نوشته، آورده است که " اعترافات شارون در این مصاحبه، ایمانی است که او به تفکر نازیستی خود دارد. او در این مصاحبه ابراز تمایل کرده است که آنچه را که هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم در حق یهودیان مرتکب شد، انجام دهد و می گوید از اینکه این عمل در جریان جنگ سال 1948م. انجام نشد، متأسف است!
وی می افزاید، این مانیفیست نه فقط ایدئولوژی صهیونیست ها در مقابل فلسطینیان را معرفی می کند، بلکه تفکر صهیونیسم نسبت به تمام جهان نیز هست، زیرا شارون در آن بر لزوم تحقق کوچاندنی دوگانه تاکید می کند و می گوید که از یک سو فلسطینیان باید به خارج از این سرزمین رانده شوند و از سوی دیگر یهودیان سراسر جهان به فلسطین آورده شوند.
شارون در این مانیفیست به تشریح اعتقادات و اندیشه ها و طرح هایش در فلسطین می پردازد و می گوید:" من فقط یک چیز را می دانم و آن اینکه تا زمانی که ما برای بقای موجودیت خود می جنگیم، همه چیز برای ما مجاز است حتی آن چیزهایی که عرفا مجاز نیست، حتی کوچاندن همه عرب ها به کرانه شرقی رود اردن، تاکید می کنم همه آنها"!
شارون در این مصاحبه مقاصد شرارت بار و کینه توزانه خود علیه ملت فلسطین را به زبان می آورد و می گوید: امروز، من آماده ام به خاطر ملت یهود مسئولیت کار کثیف را بر عهده بگیرم و اگر نیاز باشد به کشتار عرب ها دست بزنم، آنها را از این سرزمین برانم، بسوزانم و تبعید کنم و خلاصه هر کاری را که ما را در نظر دیگران منفور می کند، انجام دهم. من آماده ام زمین را زیر پای یهودیان خارج آتش بزنم تا آنکه آنها مجبور شوند سریع تر و در حالی که ناله می کنند به اینجا بیایند، حتی اگر مجبور شوم برخی از معابد یهودی را هم بسوزانم، این کار را خواهم کرد این مسأله برای من فرقی نمی کند و برای من مهم نیست که پنج دقیقه پس از انجام عمل زشت و تحقق هدف و قرار گرفتن همه چیزها در جای خود (بر اساس خواست من) مرا مانند دادگاه نورنبرگ محاکمه و حتی به حبس ابد محکوم کنید یا به اتهام جنایت جنگی اعدامم کنید (اگر خواستید). پس از آن می توانید وجدان زیبای خودتان را با آب پاک بشویید و کاملا زیبا بمانید! کاملا سالم و با عظمت بمانید و خود را جزو ملت های متمدن بنامید. اگر خواستید تردید نکنید، بگذارید من این کار زشت و پلید را انجام دهم و پس از آن هر نامی را که خواستید روی من بگذارید، زیرا شما نمی توانید بفهمید که این کار زشت صهیونیسم باید در سال 1948 انجام می شد و شما اشتباه کردید و آن را انجام ندادید"!
بسم الله الرحمن الرحیم
پیشگویی امام علیه السلام
تقدیم به سید حسن نصرالله رهبر مقتدر و فرمانده قهرمان ارتش آزادیبخش
قال امیرالمومنین علی علیه السلام : و ستاتی الیهود من الغرب لانشاء دولتهم بفلسطین . قال الناس : یا اباالحسن انی تکون العرب ؟ قال : تکون مفککة القوی مفککة العری غیر متکاتفة غیر مترادفة ، ... و ستاتی النجدة من العراق کتب علی رایاتها القوة و تشترک العرب و الاسلام کافة لتخلص فلسطین معرکة و ای معرکة ؟ فی جل البحر تخوض الناس فی الدماء و یمشی الجریح علی القتیل ... و ایم الله یذبحون ذبح النعاج حتی لایبقی یهودی فی فلسطین .
محمد دشتی ، آینده و آینده سازان صفحه ی 159 و 160 به نقل از سید ابراهیم زنجانی ، عقائد الامامیه الاثنی عشریه صفحه ی 270 و ما نقل کردیم از کتاب فلسطین و صهیونیسم صفحه ی 215 و 216 نوشته ی آقای مرتضی شیرودی .
در پیشگویی مولا و پیشوای شیعیان و آزادگان نکاتی قابل تامل است .
1) فتح فلسطین توسط یهود شرقی نیست . و امروز روشن و آشکار است که یهود تاسیس ، بقا و استمرار دولتش را در فلسطین وامدار غرب است . به همین مطلب اشاره دارد آقای عبدالرحمن فرامرزی در مقاله ی دوم مهر 1326 (ه . ش) روزنامه ی کیهان ، میگوید : این طفل حرام زاده ایست که از سیاست انگلیس نطفه گرفته و امروز سیاست آمریکا به دایگی آن قیام کرده است .
2) عبدالرحمن فرامرزی در مقاله ی 24/6/1335 روزنامه ی کیهان با اشاره به قدرت و قوت فردی عربها و با توجه به اینکه هیچکدام از آنها نمیخواهد زیر بار دیگری برود لذا نمیتوانند در سیاست دنیا دارای قدرت و نیرویی گردند ، میگوید : اخلاق فرد اگر قوی شد ، اینطور است ، نمیتوانند در اجتماع مستهلک شود و تا در اجتماع مستهلک نشوند ، اجتماع قوی نمیشود .... با این حال صد سال است که عرب در ترازوی سیاست جهانی وزنی نداشته ، برای اینکه وحدتی نداشته است .
غرب از عدم اتحاد و انسجام عرب و درک نکردن یکدیگر بهره ی فراوان برد . زمانی وعده ی بالفور صادر شد که عرب در پراکندگی بسر میبرد و واقعا چیزی برای بیان نداشت .
3) س در ستاتی اگر بپذیریم که برای آینده ی نزدیک است ، باید بپذیریم هزار و اندی سال در کل عمر زمین واقعا زمان زیادی نیست .
4) عراق مبدا حرکت و آغاز جنبش رهایی و آزادی فلسطین است . ( امروز ایران فردا فلسطین تنها یک شعار ساده نبود ) .
5) جنگ سختی را مولایمان پیش بینی میکنند بطوریکه مردم در خون شنا میکنند و مجروحان بر کشته ها پا میگذارند . ( سالهاست دشمنان ما تدارک چنین جنگی را میبینند ، از تدبیر نیست که ما در خواب غفلت باشیم ) .
6) کلمه ی قوة که بر پرچم رزمندگان و مجاهدان خواهد بود قرابت فراوانی با عبارت ما میتوانیم دارد . ما میتوانیم کلیدی ترین کلمه ی رهبر فقید انقلاب اسلامی است که در انتخابات نهمین دوره ی ریاست جمهوری شعار منتخب مردم فهیم ایران بود و همچنان نیز هست .
7) جنگ صدام یهودی بی علت نبود ، هجوم وحشیانه ی غرب به سرکردگی آمریکا هم بی علت نیست . یهود از تشکیل چنین نیرویی وحشت دارد ، او آمده است تا از تشکیل چنین ارتشی جلوگیری کند ، جنگ پیشگیرانه که میگویند یعنی این .
8) آخرین فراز پیشگویی امام علیه السلام حکایت از پیروزی و فتح فلسطین و عدم بقای یهودیان در سرزمینهای اشغالی دارد . ضربت علیهم الذلة و المسکنة اینما کانوا .
بسم الله الرحمن الرحیم
پایان رویاهای شیطانی
عملیات سیاه باران های تابستانی که با شرکت دهها تانک و نفربر و دیگر تجهیزات پیشرفته ی نظامی از جمله دهها جنگنده بمب افکن اف 16 در سرزمین اشغالی فلسطین و خاصه در کرانه ی باختری و نوار غزه از سوی یهودیان تا دندان مسلح در حال اجرا است ، و ویرانیها ، آوارگیها ، قتل و غارت ، و بازداشتهای فراوان بر فلسطینیان مسلمان و قهرمان تحمیل کرده است ، تحلیل بسیار روشنی دارد ، مبنی بر اینکه یهودیان اسرائیلی تمامی رویاها و خواسته های شیطانی خود را که با انتخاب ابومازن ، در سر پرورانده بوده اند با پیروزی حماس متزلزل یافتند ، و در عملیات موسوم به اوهام بر باد رفته که از سوی چند جوان رزمنده و با ابتدایی ترین سلاح ها در یکی از پایگاه های نظامی اسرائیل صورت گرفت ، از دست رفته دیدند ، همانطور که ماتی دیوید عضو حزب کار در روزنامه یدیعوت آهارنوت 30/5/2006 میلادی نوشته است _ امید به اینکه به جای لباس نظامی و کلت و ریش ابوعمار تندرو ، یک رئیس میانه رو تازه به نام ابومازن با کراوات و ریش تراشیده و کت و شلوار رسمی وارد میدان شده است ، بی فایده است ، ابومازن شکست خورد و اسماعیل هنیه انتخاب شد و همه چیز به همان وضع سابق باقی ماند .
لذا یک بار دیگر جهان به اصطلاح متمدن و طرفدار حقوق بشر شاهد قساوت سربازان یهودی است ، و بدون کمترین واکنشی جدی تماشاگر اجرای اصل تلمودی عدم تفاوت _ بین فلسطینی ای که سلاح در دست دارد و کودکی که شیشه ی شیر بدست گرفته است _ میباشد . در نگاه سرباز یهودی همه ی فلسطینیان از کوچک و بزرگ فلسطینی اند و فلسطینی مستحق مرگ است .
مسلمانهای سراسر جهان نیز شایسته است به این نکته توجه کنند که فلسطینیان فقط فلسطینی نیستند ، آنان در درجه ی اول برادر ها و خواهر های مسلمان ما هستند که امروز در خط مقدم جبهه از تمامیت و حیثیت و شرافت امت اسلامی دفاع میکنند . بر همه ی ما فرض است که با اتحاد و یکدلی حامی مادران ، پدران ، کودکان و مبارزان جوانمان باشیم .
جمعه نهم تیر ماه هشتاد و پنج
سقوط ، پاداش نافهمی
چندی پیش در مقاله ای با عنوان سقوط ، پاداش خیانت مطالبی را به اختصار در باره ی فوتبال ایران نوشتیم ، از آنجاییکه ما در دشمن شناسی همانند فوتبالمان مبتدی و غیر حرفه ای هستیم ، لذا بار دیگر و این بار نیز به اختصار مطالبی را با عنوان سقوط ، پاداش نافهمی عرضه میداریم .
امروزه فوتبال از یک بازی سرگرم کننده و نشاط آور که باعث پر کردن اوقات فراغت و در ضمن رشد و بالندگی ی دوستی ها در مجامع و ملل گوناگون میشود ، فراتر رفته ، جنبه ی سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، الگو سازی و مفهوم آفرینی به خود گرفته است . نادیده گرفتن و توجه نداشتن به موارد فوق باعث خسارت های فراوان خواهد شد .
این مقاله به مناسبت تحقیری که از جانب کلیه ی دست اندرکاران فوتبال ، بر مردم فهیم ایران بویژه نوجوانان و جوانان عزیز تحمیل کرده است ، مواردی چند از انبوهی از نافهمی های فراوان تقدیم خوانندگان عزیز میکند .
1) هر جا که پول و قدرت باشد ، یهود غریزه گونه وجود دارد . نافهمی اول مجموعه ی ایرانی این بود که این واقعیت غیر قابل انکار را باور نداشت .
2) یهود برای کامیابی و موفقیت به ایجاد سلطه می پردازد . سلطه ای که غیر یهود هیچگاه نتوانسته است به خاطر ویژگی های سرشتی و خصوصیات خلقتی نمونه ای از آن را ارائه کند . یهود از خصیصه ی همکاری جمعی و تبانی برای رسیدن به هدف مشترک و همبستگی شدید نژادی بهره میبرد . سلطه ی یهود بر فیفا ، نافهمی دومی است که مجموعه ی ایرانی از درک آن عاجز مانده است .
3) قواعد بازی با یهود متفاوت از قواعد بازی با دیگر گروهها است . آنان از حربه های کهنه اما کارآمد ، مانند توطئه چینی ، حیله گری ، نمامی ، هوچی گری و تحریک عصب های زیاده خواه و سیر نشدنی ، به ایجاد فکر یهودی در مجموعه ی رقیب می پردازند . فکر یهودی عنصر تلاش و انجام وظیفه ی مقدس را به سودجویی تهوع آور به همراه خست و دنائت طبع بدل میسازد . عدم شناخت قواعد بازی با یهود سومین نافهمی جدی در مجموعه ی ایرانی بشمار میرود .
4) سال هاست که در سازمان و سیستم فوتبال ایران بیماری ای بشدت کثیف و ویروسی بینهایت ویرانگر رخنه کرده ، که آرام آرام ، موریانه وار در حال فرو ریزی پاپه های اساسی ساختمان فوتبال سرزمین ماست . اندیشه ای کاملا یهودی بنام _ یافتن حریصانه _ افسانه ی پول و اسطوره ی ثروت که مجوز بدست آوردن دارایی حقیر دنیوی ، به هر نحو ممکن _ اگر میتوانی با صداقت ، اگر نه ، با حیله و نیرنگ بدست آور _ را در روح و جان فوتبالر های جوان ما اپیدمی کرده است .
بیماری ای که عشق ، تلاش ، کوشش ، خلاقیت ، دلبستگی ، مسئولیت ، لذت ، ذوق و علاقه ی به همنوع و هموطن را از بیمارش میگیرد ، و دلمردگی ، خیانت ، حسادت ، پیروی از مد و مدل های حقیر غیر بومی را در تن و جان بیمار وارد میسازد ، و بیمار مفلوک و سرگردان را دچار وهم و عدم عاطفه و فاقد معنا میسازد . نافهمی چهارم ، عدم شناخت بیماری و در نتیجه عدم درمان واقعی از جانب مجموعه ی ایرانی بوده و هست .
5) هنری فورد در صفحه ی 50 کتابش _ یهود بین الملل _ نکته ی جالب و درخور توجهی را می آورد . او که طعم تلخ نفوذ افکار و اندیشه های یهودی را در جامعه ی آمریکا چشیده است ، بیش از 85 سال پیش چنین میگوید : تفکر یهودی هرگز غالب نمیشود ، مگر آنکه مردمی که سلطه ی آن را می پذیرند ، نخست از حق تغذیه از فرهنگ ملی خویش محروم شده باشند . و امروز کیست که نفهمد در باشگاه های به اصطلاح فرهنگی و ورزشی و در فوتبالرهای ریز و درشت ایرانی از فرهنگ بومی ایرانی اسلامی خبری نیست ؟ اینک میپرسم ، چه وقتی در این سرزمین ، تفکرات و حالات اوا خواهری ، به این اندازه ، آن هم در افرادی که به عنوان الگو و اسوه برای جوانانمان و نوجوانانمان مطرح هستند ، وجود داشته است ؟ چه زمانی در تاریخ این سرزمین ، آرایش های دخترانه ی چندش آور ، دغدغه ی اصلی فوتبالباز های ایرانی بوده است ؟ دست کشیدن از فرهنگی که در همین گذشته ی نزدیک جوانانش دشمن تا دندان مسلح یهودی بعثی را که خدا میداند از همه ی اطراف تجهیز میشد ، را زمینگیر ساخته بود ، گناه نابخشودنی و نافهمی پنجمی است ، که مجموعه ی رهبری فوتبال ایران با خود داشت و انشاءالله دیگر نداشته باشد .
6) همه ی آنهایی که فوتبال ایران در جام جهانی 2006 آلمان را دیده اند ، محبت کنند و بندی از پروتکل شماره چهار دانشوران یهود را بدقت مطالعه و واکاوی کنند ، که میگوید : ما باید شالوده ی ایمان را ویران کنیم ، اصل خدا و روح را از ذهن غیر یهود بزداییم ، و محاسبات ریاضی و امیال مادی را جایگزین این معانی نماییم . آیا شما هم با بنده هم عقیده هستید که ایمان به بزرگی و عظمت ایران و ایرانی در چهره ی فوتبالباز های ایرانی مفقود بوده است ؟ و خدای قادر متعال در ذهن و اندیشه ی به اصطلاح ستارگان خلیج فارس حضوری جدی و تعیین کننده نداشته است ؟ آیا جنازه های متحرک در میدان و نیمکت رهبری ، حکایت از عدم روح نمی کرد ؟ اغماض و چشم پوشی از ، امیال حقیرانه ، که حکایت از روح های گدا صفت داشت ، و برای یافتن و یا ارتقاء باشگاه در آن سوی مرز ، محاسبات دو دو تا چهار تا را ، از سوی آنوسی های نفوذی و بازیگر های زبان بسته ، در میدان مسابقه زمزمه میکرد ، نافهمی ششم کادر فنی و همه ی مجموعه ی فوتبال ایرانی بود .
این نوشته ی مختصر تقدیم میشود به شهید مظلوم دکتر بهشتی و یاران شهیدش در حزب جمهوری اسلامی . همچنین تقدیم میشود به منتخب مردم مومن و فهیم در سوم تیر 1384 ، رئیس جمهور شجاع ، مکتبی و مردمی دکتر احمدی نژاد .
نبرد بزرگ 3
در جنگ نرم افزاری دشمن تلاش میکند تا به ما بفهماند که با خواندن چند تا مقاله و کتاب دشمن شناس میشویم . اگر باورمان شود ، که به آسانی میتوانیم دشمن را شناسایی کنیم ، شک نکنیم که در دام دشمن قرار گرفته ایم ، آنگاه دشمن را موجودی وهمی ، خیالی و ضعیف میپنداریم . واضح است که با چنین دیدی خیلی زود در چنگ دشمن قرار خواهیم گرفت .
بنابراین بر همه ی ما فرض است که با جدیت تلاش کنیم ،
اولا : این ذهنیت غلط ( وهمی ، خیالی و ضعیف بودن دشمن ) که با گستاخی عوامل داخلی و نافهمی های عوامل خودی روز به روز گسترده تر میشود را از ذهن جامعه و بخصوص جوانانمان پاک کنیم .
ثانیا : به یاران جوانمان گوشزد کنیم که دشمن تجهیزاتی مانند دروغ ، خدعه ، نیرنگ ، زر ، زور ، تزویر ، ریا ، موسیقی ، شعر و سکس را علاوه بر روانشناسی ، جامعه شناسی ، تاریخ سازی ، تمدن آفرینی ، مردم شناسی ، مردم فریبی ، و خیلی چیز های دیگر مثل ماهواره ، صنعت فیلم سازی ، کارخانه های الگو سازی ، آبجو سازی ، و هزاران مورد دیگر را در کنار توپ جنگی ، توپ فوتبال ، روزنامه ، مجله ، موشک ، هواپیما ، بمب ، زندان گوانتانامو ، زندان ابوغریب ، شکنجه ، قتل و ... قرار داده و بکار میبرد .
ثالثا : بدانیم که با دشمنی مواجه ایم که تاریخی بسیار طولانی دارد و اهداف کل الارضی و جهان شمولی را دنبال میکند .و بقول محمد حسنین هیکل نویسنده ی مشهور مصری ما نباید به نوشته های مشکوک و مبهم متخصصین اکتفاء کنیم ، بلکه باید معلومات واقعی بیشتری کسب نماییم . تا جایی که بتوانیم مدعی شناخت دشمن بوده ، جنگی معنوی ، مهم و موثر را علیه او براه اندازیم .(ادامه دارد)
دوم تیر ماه هشتاد و پنج
بسم الله الرحمن الرحیم
نبرد بزرگ (2)
عن ابی عبدالله علیه السلام : ان النبی صلی الله علیه و سلم بعث سریة ، فلما رجعوا ، قال : مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبر . فقیل : یا رسول الله ، ما الجهاد الاکبر ؟ قال : جهاد النفس .
یاران رسول خدا جنگ فیزیکی و نبرد سخت افزاری را بخوبی میدانند ، و از آفرین و خوشآمدگویی رسول خدا بر میآید که آنان در این جنگ رو در رو موفق هم بوده اند . آنان اکنون قهرمانان محبوب و رزمندگان راه خدا محسوب میشوند . و خوشا به حال آن مجاهدی که مدال مرحبا را از دست رسول معظم پروردگار دریافت کرده باشد .
اما آنان نیازمند فهم این مطلب نیز هستند که جنگ با دشمن آشکار جنگ سختی نیست ، لذا آن را جنگ اصغر گویند . در جنگ اصغر رزمنده دشمن را میشناسد ، توان او را میداند ، و میتواند حدس بزند که تا چه اندازه دشمن جدی است . و هر چه قدر جدیت دشمن بیشتر باشد حس مقابله و آمادگی او برای نبرد با چنین دشمنی بیشتر میشود .
اکنون که رزمندگان شادمان و سر بلند از جبهه نبرد کوچک برگشته اند ، پیامبر مکرم و نبی معظم پروردگار فرمان مبارزه با دشمنی عنود و کینه جو ، ناآشکار و نامحسوس را صادر میفرمایند . و از آنجاییکه این جنگ تفاوت های اساسی با جنک پیشین دارد و از کلام رسول الله که نبرد سابق را با کلمه ی قضوا و نبرد لاحق را با کلمه ی بقی ، همراه ساخته اند بر میآید ، که جنگ اکبر تمام شدنی نیست و در همیشه ی زمان ساری و جاری خواهد بود . سابقا در ترجمه ی حدیثی که میفرماید نحن معاشر الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم گفتیم که پیامبران فوق عقول مردم با مردم سخن میگویند ، اما به زبان مردم ، بطوری که مردم میفهمند آنان چه میگویند . البته این معنی منافاتی با فهم متعمقان و ژرف اندیشان ندارد ، مردم عام حظی دارند و اینان حظی برتر . از سوال موجود در حدیث که میپرسد ، جهاد اکبر چیست ؟ فهمیده میشود که جهاد اکبر با اینکه اکبر است ، برای مستمعین رسول خدا مفهوم نبوده ، لذا رسول الله جهاد اکبر را با آوردن جهاد النفس که ما آن را مبارزه ی نرم افزاری ترجمه کرده ایم ، به یارانشان میشناساند . ( ادامه دارد )
بیست و نهم خرداد ماه هشتاد و پنج
بسم الله الرحمن الرحیم
این نوشته ی مختصر تقدیم میشود به شهیدان مظلوم فلسطینی که من آنان را قربانیان جام جهانی فوتبال مینامم . فوتبالی که بسان مخدری بس رعب انگیز عامل تحمیق ملتها از یکسو و گستاخی و شقاوت فرزندان نامشروع اسرائیل از یکسوی دیگر شده است .
نبرد بزرگ (1)
آنهایی که رسول الله را رسول الاسلام میخوانند و با شیطنت ارتباط پیامبر را با خداوند قطع میکنند . زمانیکه در مقابل عظمت اندیشه و تفکر رسول خدا ناگزیر از تعظیم و کرنش میشوند از آنجاییکه تصمیم گرفته اند دانش سرشار او را به حساب وحی و پروردگار نگذارند لذا پیامبر را نابغه ای با نبوغی بینظیر به جهانیان معرفی میکنند . براستی فرزند عبدالله و آمنه نابغه ای بزرگ و بیمانند است ، گرچه او هیچگاه ادعا نکرد که از پیش خود چیزی میگوید . برای ما که او را به عنوان رسول و فرستاده ی خدای بزرگ تحسین و پیروی میکنیم ، افتخاری بس عظیم است که جانمان را با فرمایشات متین و استوار این رهبر آسمانی زینت دهیم .
کتاب وزین اربعین حدیث امام خمینی رحمة الله علیه ، با حدیثی از امام صادق علیه السلام شروع میشود که میفرماید نبی معظم ، بهنگام مراجعت جمعی از رزمندگان از میدان نبرد ، به آنان که با موفقیت نبرد کوچک را به انجام رسانده بودند ، آفرین گفت و متذکر شد که اکنون زمان نبرد بزرگ است . رزمندگان که انگار نمیدانستند نبرد بزرگ چیست ، از محبوبشان رسول الله پرسیدند که نبرد بزرگ کدام است ؟ رسول مکرم پروردگار فرمود : جهاد النفس که من آن را به نبرد نرم افزاری ترجمه میکنم . ادامه دارد ...
بیست و سوم خرداد هشتاد و پنج