سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی

بسم الله الرحمن الرحیم

هال سل و نیازهای اصلی

در یک تعریف صحیح ، آدمی موجودی است نیازمند . و به جهت تفاوت ماهوی که با حیوان دارد ، نیازهایش نیز فقط در نیازهای مادی خلاصه نمیشود . نیازهای مادی در راسته ی نیازهای ابتدایی و بدیهی و ملموس میگنجد . آنچه باعث طغیان و سرکشی آدمی میشود و زمینه های ورود به جهنم را مهیا میسازد ، در حقیقت نیازهای مادی نیست . این قبیل نیازها حکم سرباز و آلت جرم را دارند . به همین خاطر در فرهنگ دینی دانش و خرد به منزله ی نیاز اولی و اصلی ، گمشده ی مومن خوانده شده است ( الحکمة ضالة المومن ) . و از آنجاییکه عمر آدمی بسیار کوتاه است ، تجربه کردن آنچه که دیگران تجربه کرده اند ، پسندیده و عاقلانه نیست . لذا شایسته است به دستاوردهای محققان با انصاف و دانشمندان دلسوز به دیده ی احترام بنگریم . و ببینید که اسلام تا کجا جلو میرود که میگوید اگر حکمت و خرد از سوی منافقی هم عرضه شد ، آن را فرا بگیر ( فخذ الحکمة و لو من اهل النفاق ) . امروزه بواسطه ی سلطه ی یهود بر رسانه های فراگیر و حاکمیت تفکرات کنیسه ای بر دانشگاه ها و موسسات فرهنگی و آموزشی ، و اهتمام روشنفکران پخته خور بر تعلیمات تلمودی که با صراحت ارواح یهود را جزیی از خداوند و مقبولتر و با منزلتتر از نفوس دیگر ملتها نزد خدا معرفی میکند و بخاطر نگاه پستی که تلمود نسبت به غیر یهودی مبنی بر همانندی او با حیوانات و جمادات ارائه میدهد ، و با سبعیت اعلان میکند که نطفه ی غیر یهودی نطفه ای حیوانی است . به جای اینکه انسان نیازمند حقیقتی باشد ، علم و دانش حقیقی را بجوید ، به دنبال نیازهای ابتدایی ، سرگردان کوچه و پس کوچه شده است . بیماری یهودزدگی ملتهای غیر یهودی را سخت رنجور و ناتوان ساخته است ، درمان آن ( خذ الحکمة ) است که مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام در 15 قرن پیش فرموده است . درمان آن روشنگری است که هنری فورد آمریکایی گفته است . امروز همه ی ملتهای غیر یهودی یکبار برای همیشه باید از خود بپرسند چه کسانی نیازهایشان را میسازند و کارخانه های نیازسازی در انحصار چه آدمهایی است ؟ یهود آن اندازه که تبلیغ میشود با هوش نیست ، لحظه ای که دانستی و آگاهی یافتی ، همه ی طرح ها و نقشه های یهود متوقف خواهد شد . دشمنی مردم با نیازهای اصلی به خاطر عدم شناخت آن است ( الناس اعداء ما جهلوا ) . این مقدمه ی کوتاه زمینه ی شناخت بیشتر ما با مرحوم گریس هال سل را فراهم میآورد .

جدیترین لحظات پرسشگری و تصمیم گیری خانم هال سل زمانی است که او از خود میپرسد ، آیا گروهها و ملتهای دیگری هم هستند که ما آنان را نمیبینیم ؟ بعد میگوید ، آیا حس برتری نژادی در نهاد من به عنوان یک سفید پوست بزرگ شده در تگزاس پنهان نیست ؟ آنچه خانم هال سل را برجسته میسازد ، تنها پرسشگری نیست . او برای شنیدن پاسخ پرسش هایش در انتظار کسی نمیماند . خود اقدام میکند . میگوید : برای اینکه بفهمم آیا حس برتری نژادی در من پنهان است یا نه ؟ کارم در کاخ سفید را ترک کردم .

آیا هیچوقت به مفهوم کاخ سفید فکر کرده اید ؟ این اسم جدای از اینکه توهین به ملتهای عالم ، بویژه مردم باصطلاح جهان سوم است ، تداعی کننده ی شعار خوارج نهروان است که در مقابل حاکمیت حق و عدل فریاد میزدند ( لا حکم الا لله ) . امام در آن زمان فرمود لا حکم الا لله سخن درستی است اما خوارج با سر دادن این شعار اراده ی باطلی دارند . اکنون White House به معنای کاخ سفید همان ( کلمة حق ) است ، یعنی قصری با رنگ سفید که رنگ صلح است اما ( یراد بها الباطل ) . در پس کلمه ی سفید میتوان تحقیر ملتها را دید که فریاد بر میآورد : ما سفیدیم ، ما خیر محضیم ، ما صلح تمامیم و شما سیاه ، شر خالص و خشونت بی انتها .

تصمیم شجاعانه ی خانم هال سل در رها کردن و ترک کردن کاخ سفید با آن همه امکانات مادی و لذائذ شیطانی حکایت از روح بلند و عزم جدی او در فهم حقیقت دارد . هال سل به مصداق ( کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم ) عملا اعلان میکند ، تا وقتی که در حصار دیوار های کاخ سفید قرار داری و دنیا را از پنجره ی اطاقهای کاخ سفید مطالعه میکنی ، اگر هم بخواهی ، نمیتوانی متوجه ی حس برتری نژادی نهفته در خودت شوی . و برای اینکه این حس شرم آور را دریابی و در صدد معالجه ی آن برآیی ، تنها راه ، خروج از حصارها و سیم خاردارهای نامحسوس کاخ سفید است .

ما به روح خانم هال سل درود میفرستیم که در عصر زیاده خواهی ها و مال اندوزی ها این جسارت را داشت تا به همه ی خواسته های یهود ساخته و نیازهای پست و پیش پا افتاده ی بشری پشت پا بزند و از کاخ سفید و لانه ی شیطان بیرون رود .

ادامه دارد ...       



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 85/7/23ساعت  6:40 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و چند جمله از شهید بیست و یکم ماه مبارک رمضان

    نویسنده ی جوان کاخ سفید متوجه ی به خود پیچیدن و عذاب کشیدن رئیس جمهور جانسون میشود که سراسر شب به خواب نرفته است . همه ی انسانها زمانی که تنها میشوند و با خود یا خدایشان خلوت میکنند ، درک میکنند که در این فراخنای گیتی ذره ای و کمتر از ذره ای بیش نیستند ، اما همینکه با دوستان و شیاطین خود ملاقات میکنند پا روی درک خود میگذارند و راه باطلشان را ادامه میدهند . اگر آقای پرزیدنت باور میکرد که ( لیس لهذا الجلد الرقیق صبر علی النار ) پوست نازکش تاب آتش جهنم را ندارد یقینا در کشتار زنان و کودکان ویتنامی تجدید نظر میکرد . و از اینکه برای جمعی از مردم دنیا تولید نا امنی کرده و با فرو ریختن بمبهای مخرب و ویرانگر علاوه بر رعب و وحشت موجب قتل و غارت گسترده شده است ، احساس شرمندگی میکرد . ولی افسوس که او مانند بسیاری از رهبران نام آور دنیای باصطلاح متمدن در دامی قرار گرفته بود . هال سل درست فهمیده است آموزش غلط ، رئیس جمهور را در دام قرار داده است ، آموزشی که میگوید : تنها مردان نیرومند ، فاتح جنگها هستند . و صد البته پرزیدنت جانسون همه ی نیرو را در کلیدی ترین آموزه ی تلمود که در پروتکلهای دانشوران صهیون ، نمود عینی دارد ، یعنی زور میبیند . شالوده ی تصمیم گیریهای امروزی نیز از همین ایده ی منحط ناشی شده است که وضع قوانین را در واقع چهره ی تغییر یافته ی زور و تهدید میداند و بدون هیچ واهمه ای اعلام میکند ، طبق قانون طبیعت ، حق یعنی زور

    کاش در دانشگاه های دنیا علی علیه السلام مولای موحدان و امام عارفان تدریس میشد . کاش زمینه ای فراهم میآمد تا همه ی آنانی که به انسان و به سعادت و رفاه او میاندیشند و در دنیا و در سطح منطقه ای و جهانی تصمیم گیری میکنند ، از نوع نگاه امیر مومنان آگاهی مییافتند . و کاش سران امروز دنیا  حداقل این چند جمله را از مجروح نوزدهم ماه مبارک رمضان و شهید بیست و یکم ماه مبارک رمضان آویزه گوش میساختند که میفرماید :

    این العمالقة و ابناء العمالقة ؟ عمالقه و فرزندان آنان کجایند ؟

    این الجبابرة و ابناء الجبابرة ؟ سرکشان و متکبران و فرزندانشان کجا هستند ؟

     این اهل مدائن الرس الذین قتلوا النبیین و اطفئوا نور المرسلین ؟ مردم شهر های رس که پیامبران را کشتند و نور هدایت و رستگاری فرستادگان خدا را خاموش ساختند ، کجا هستند ؟

    این الذین عسکروا العساکر و مدنوا المدائن ؟ کجایند کسانی که سپاه از پس سپاه مهیا کردند و شهر های بسیاری بنا نهادند ؟

    این الذین قالوا من اشد منا قوة و اکثر جمعا ؟ و چه شدند آنان که میگفتند کیست که از ما نیرومند تر و جمعییتش بیشتر باشد ؟

    ادامه دارد ...      



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 85/7/21ساعت  11:49 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل جوان و اولین پرسش 

    اکنون گریس نوزده ساله مصمم است تا قدم در وادی نویسندگی گذارد و از این طریق استقلالش را برخ دیگران بکشد . او راهی اروپا ، کره ، ژاپن و آمریکای جنوبی میشود . و سرانجام به عنوان خبرنگار از ویتنام دیدن میکند . همین چند سطر به خوبی نشاندهنده ی روح بیقرار هال سل جوان است ، شما میتوانید این تفاوت رفتار و تحول افکار را در سطر سطر کتاب خانم هال سل نیز تماشا کنید . در ویتنام ، او زنان و کودکانی را میبیند ، که دست یا پا ندارند و به انگلیسی میگویند American Fire . Fire بمبهای آمریکایی ما را به این روز درآورده است .  اولین سوال در ذهن نقاد او نقش میبندد . چرا ما ویتنامیها را میکشیم ؟ چرا ما ویتنامیها را به صورت یک ملت نمیبینیم ؟  در بازگشت از ویتنام ، در واشنگتن دی سی خبرهای مربوط به لیندون جانسون را پیگیری و تهیه میکند . و به عنوان کارمند نویسنده وارد کاخ سفید میشود . از خود میپرسد ، چگونه میتوانم به پرزیدنت جانسون و دیگران بگویم که مردم ویتنام هم مانند شما و من ، مردم واقعی هستند ؟

    تعلیمات حاخامی و آموزه های تلمودی که غیر یهود را گوئیم میداند ، دقیقا به همین معناست ، غیر یهود را نا انسان و حیواناتی به شکل انسان معرفی میکند که یا باید خادم یهود باشد و یا اینکه نیست و نابود شود .

    نکته ای که مایلم دوستان جوان و سائر خوانندگان به آن توجه کنند ، این است که هرگاه خداوند برای بنده ای خیر اراده کند به او خردی استوار و رفتاری درست عطا میکند ( اذا اراد الله بعبد خیرا منحه عقلا قویما و عملا مستقیما ) . و این ارتباط مستقیم با خواست آدمی نیز دارد . هال سل جوان خواست که بفهمد ، فهمید ( من تفهم فهم ) . و هر کسی فهمید و دانست آنگاه به درستی و نیکویی پرسش میکند ( من علم احسن السوال ) . و این مطلب در نوع نگاه و نوع پرسش خانم هال سل نمایان است .  

    ادامه دارد ....



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 85/7/19ساعت  7:39 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

    مقدمه

    قال رسول الله (ص) : کل امر ذی بال لم یبدا ببسم الله فهو ابتر .

    در آغاز به چند پرسش و پاسخ توجه کنید . اگر ظرفی کمی کثیف باشد ، آیا نمیشود در آن غذا خورد ؟ اگر نیمی از ظرف و یا تمام ظرف کثیف باشد چطور ؟ در تمام این موارد پاسخ مثبت است ، میشود در ظرف کثیف غذا خورد . ولی یک امایی دارد . به هر اندازه که ظرف آلودگی دارد به همان اندازه تولید بیماری میکند . اگر پیش نیاز درسی را نگذرانیم ، یا خوب نگذرانیم ، آیا نمیتوانیم آن درس را انتخاب و با قبولی به آخر برسانیم ؟ باز هم پاسخ مثبت است ، گذراندن درسی بدون گذراندن درس پیش نیاز محال نیست . ولی با یک امایی مواجه است . باید سختیها و احیانا نافهمی هایی را بر خود تحمیل کنیم . این یک قانون است ، اگر خواستید تیری به هدف نخورد ، کافی است از همان ابتدا سر سوزنی سر تفنگ را از هدف دور کنید ، هر چقدر که تیر به جلو میرود از هدف دورتر میشود . آن چیزی که در تیر اندازی اهمیت دارد ، انتهای آن نیست ، ابتدای آن است . اینکه به ما دستور داده اند در ابتدای امور و کار هایمان نام خدا را ببریم ، حکمتی بزرگ دارد . اگر بسم الله نگوییم ، آیا نمیتوانیم کاری را انجام دهیم ؟ باز هم پاسخ مثبت است ، میتوانیم . اما اگر تیرمان به هدف اصابت کرد ، شک نکنیم که لطف خدا شامل حالمان شده است و الا طبق قانونی که میگوید : ابتداء ، انتهاء است ، نباید امری و کاری به معنای صحیح آن بدرستی صورت گیرد . ما نیز در صدر نوشته ی حاضر نام خدای متعال را قرار دادیم تا هم  دستور پیامبر خدا را گرامی بداریم و هم جهت نوشته هایمان را اعلام کنیم . 

    پیش از ورود به متن لازم است مواردی را متذکر شوم .  

    1) گریس هال سل کتابی دارد که عنوان انگلیسی آن Prophecy and Politics به معنای پیشگویی و سیاست است . این کتاب را آقای خسرو اسدی به نام تدارک جنگ بزرگ به فارسی برگردانده است و موسسه خدمات فرهنگی رسا آن را منتشر ساخته است . ما در این سری از مقالات از ترجمه ی شیوا و متین آقای اسدی استفاده کرده ایم .

    2) شناخت افکار و اندیشه ی خانم هال سل به همه ی ما کمک میکند تا دنیایی که دیگران برایمان تدارک دیده اند را بهتر بشناسیم . مطالعه ی کتاب تدارک جنگ بزرگ کم هوشی و بی هوشی آنانی که توطئه را توهم میدانند ، به اثبات خواهد رساند .  

    3)علی خلیل اسماعیل معلم فقیری است که زبان انگلیسی را در دبیرستان تدریس میکند و تنها دارایی اش را در این دنیا دانش آموزان و دانشجویان فهیم و همه ی جوانان غیرتمند ایران زمین میداند ، لذا مقالات را به اختصار و با اندک توضیحی تقدیم میدارد . تا این دسته از عزیزان بتوانند در این آشفته بازار فکری و فرهنگی بهتر تصمیم بگیرند .  

    مرحوم گریس هال سل را بشناسیم .

    خانم هال سل کودکی اش را در لاباک ، شهر کوچکی در یک دشت مرتفع خشک در غرب تگزاس گذرانده است . جایی که او میتوانست به دوردستها بنگرد اما کمتر از هر جای دیگری ببیند . 

    در نه سالگی به دیدن پدر بزرگ و مادر بزرگ مادریش که در آرلینگتن زندگی میکردند ، میرود . در آنجا با مواعظ کشیش دائم السفری به نام برادر ترنر آشنا میشود . برادر ترنر در خطابه های آتشین خود جهان را میان خوبی و بدی تقسیم میکرد . آتش جهنم را سرنوشت محتوم بدکاران و نجات را از آن مسیحیان تجدید حیات یافته میخواند . گریس هال سل نوجوان در حضور برادر ترنر و مردم دهکده وارد سلک مسیحیان نجات یافته میشود .

    مسیحیان حیات نو یافته در لاباک اعتقاد دارند که تاریخ بشر طی نبردی در آخرالزمان ، به نام هارمجدون به پایان میرسد ، مسیح دو باره ظهور میکند و داوری نهایی را در باره ی همه ی زندگان و مردگان به عمل میآورد . همچنین آنان بر این باورند که عمر جهان حدود 6000 سال است . مریم ، مادر مسیح باکره است . یهودیان ، امت برگزیده خدا هستند . خداوند سرزمین قدس را به یهودیان داده است . و او همه ی کسانی را که به یهودیان دعای خیر کنند ، برکت میدهد ، و کسانی را که به یهودیان لعن و نفرین کنند ، لعنت خواهد کرد . 

    ادامه دارد ...   



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 85/7/17ساعت  12:9 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم 

    اسم من راشل کوری است .

     

    به بهانه ی جلوگیری محافل صهیونیستی از اکران نمایشنامه ی اسم من راشل کوری است ، انجمن تفکر مبانی یک بار دیگر مقاله ی بای ذنب قتلت را به خوانندگان ارجمند تقدیم میکند .

    به گزارش سایت جامعه تحلیلی خبری الف به آدرس اینترنتی alef.ir نمایشنامه ی زندگی و مرگ راشل کوری ، که برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین در غزه به وسیله ی یک بولدوزر اسرائیلی به قتل رسیده بود ، قرار بود اوائل سال جاری میلادی به کارگردانی آلن ریکمن در مجتمع کارگاهی تئاتر نیویورک اجرا شود اما مسئولان این تئاتر تحت فشار یهودیان از تصمیم خود صرف نظر کردند . به گزارش رویترز ، اقدام مجتمع کارگاهی نیویورک باعث برانگیختن احساسات مردم و بحث های داغی درباره ی سانسور و محدودیت آزادی بیان در عرصه ی هنر شد . داستان نمایش بر اساس خاطرات کودکی راشل و حضورش در غزه نگاشته شده بود .

    راشل کوری دختر 23 ساله ی آمریکایی در 16 مارس 2003 برای جلوگیری از تخریب منازل فلسطینیان توسط بولدوزر اسرائیلی در غزه به قتل رسید .

    صهیونیست ها اقدام کوری را خودکشی عنوان کرده اند و کوشیده اند تا فیلم ها و تصویرهای حادثه مرگ این فعال حقوق بشر را از بین ببرند .

     

                           بای ذنب قتلت   

        

                           

    راشل عزیز آیا میدانی که در قرآن مجید آیه ای هست که کشته شدگان راه خدا را مرده نمیداند بل احیاء عند ربهم یرزقون میخواند ؟

    راشل آیا شنیده ای که خدای متعال در حدیث قدسی می فرماید : مرا بندگانی است که دوستم دارند ، من نیز آنان را دوست دارم . آنها مشتاق منند و من مشتاق آنها . ؟

    راشل آیا جمله امام حسین علیه السلام را خوانده ای که می فرماید : لا اری الموت الا السعادة  من مرگ با شرافت را جز سعادت نمیدانم ، و لا الحیوة مع الظالمین الا برما . و زندگی با ستمگران را جز رنج و زحمت نمی بینم . ؟

    راشل چه چیزی تو را وادار ساخت تا از المپیا ، از آمریکا ، از دانشگاه و از آغوش گرم پدر و مادر دل بکنی و در فلسطین اشغال شده به مبارزه با وحشی گری و بی رحمی صهیونیستها بپردازی ؟

    راشل آیا معنای وقلیل من عبادی الشکور را میدانی ؟ تو چه کردی که در زمره ی  بندگان قلیل خدا قرار گرفته ای ؟

    چگونه در میان سیل خانمان براندازی که همه را غرق خود ساخته ، برخلاف جریان آب شنا کردی ؟ بلکه غواصی نمودی و زیبا ترین گوهر هستی را به آغوش کشیدی ؟

    راشل لازم نیست سخن بگویی ، تو بغیر السنتکم دیگران را به تسلیم در برابر حق فرا خوانده ای ؟ در چهره ی مظلومانه ی تو میتوان آیه ی فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما را خواند .

    راشل کوری دانشجوی 23 ساله آمریکایی در شانزدهم مارس 2003 توسط بولدوزر نظامی اسرائیل در حالی که به خراب کردن خانه های فلسطینیان به طور مسالمت آمیز اعتراض می کرد کشته شد .

    راشل کوری در میان مطالب گوناگونی که نوشته میشود مظلوم واقع شده است . جا دارد سیر تکاملی این دختر جوان مورد بررسی قرار گیرد . شخصیت انسانی او را تبلیغ کنیم . از خود و از دیگران بپرسیم اگر این جنایت در ایران عزیز رخ میداد سازمانهای حقوق بشری چه به روز ما می آوردند ؟ و چرا همه در مقابل رژیم خون ریز اسرائیل سر تسلیم فرود آورده اند ؟



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 85/6/27ساعت  9:23 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    پوستین کردن

    ایران عزیز این روزها لحظات و آنات سرنوشت سازی را میگذراند . فشار جبهه ی استکبار و طرحهای لابی ی قدرتمند یهودی تلمودی از یک سو ، و مجادله ی خصمانه ی بعضی شخصیت ها ، گروه ها و احزاب کم جمعیت اما پر سر و صدا از سوی دیگر ، حکایت از به کارگیری سرسپردگان سلطنت جهانی یهود از همه ی ظرفیتهای خارجی و داخلی خود دارد . در این میان بازیخوردن و رو دستخوردن بعضی ها مرا واداشت تا مطالبی را متذکر شوم .

    مجادله از جمله آفت هایی است که اگر فراگیر شود و از کنترل خارج گردد ، زیان های فراوانی را برای جامعه به همراه خواهد داشت . و به همین خاطر است که در روایت ام سلمه از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که آن حضرت فرموده اند : ان اول ما عهد الی ربی و نهانی عنه بعد عبادة الاوثان و شرب الخمر ملاحاة الرجال . اول عهدی که خدای من از من گرفته و مرا از آن بازداشته است ، بعد از پرستش بت ها و نوشیدن شراب ، نزاع کردن ، دشنام دادن ، رسوا نمودن و پوستین کردن مردمان است .

    باید دانست که جدال :

    1) از دین نیست .

    2) قساوت و بیماری دل آورد .

    3) باعث کینه ، حقد و حسد میگردد . 

    4) دشمن ساز و خشونت آفرین است .

    5) مهیج قوه ی غضبیه ، و گمراهی آور است . 

    6) زایل کننده ی حکمت و مخل امنیت است .

    7) موجب شبهه و تشکیک در اعتقادات حقه خواهد بود .

    8) از بین برنده ی لذت ، مروت و مهابت است . 

    ازهمین روست که رسول آگاهی بخش دستور به ترک آن داده اند ، میفرمایند : ذروا المراء فانه لاتفهم حکمته و لاتومن فتنته . دست از جدال و مراء بردارید که حکمت آن مفهوم نیست ، و از فتنه ی آن کسی ایمنی نیابد . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم هر دو طرف مراء و مجادله را به ترک دعوت میکند . در فرهنگ دینی برای آنانی که فرمایش حضرت رسول را میپذیرند پاداش اخروی در نظر گرفته شده است .

    پر واضح است تحلیل سخنان ، مواضع و عملکرد افراد ، احزاب و دولت ها از اصول پذیرفته شده ی اسلام عزیز است ، بشرطیکه در وادی تهمت ، افترا ، دروغ ، تملق ، زیاده گویی و خصومت قرار نگیریم . به عبارت دیگر با نیکویی با مردم سخن گوییم . قولوا للناس حسنا - قرآن ، بقره 83 -

    در این میان مقاله ی -- آقای خاتمی و رژیم صهیونیستی -- نوشته ی آقای حامد مدیر ارجمند وبلاگ یهود شناخت به آدرس اینترنتی jew.blogfa.com بعنوان مصداقی از تحلیل حسن تقدیم میشود .

      آقای خاتمی و رژیم صهیونیستی

    ۱- محدوده فعلی تحت اختیار حکومت خودگردان و دولت حماس، تنها ۶ درصد از خاک فلسطین است.
    ۲- مجموع کرانه باختری رود اردن (شامل بیت المقدس) و نوار غزه، ۲۲ درصد از خاک فلسطین را تشکیل می دهند.
    ۳- صلح طلب ترین احزاب و گروههای اسرائیلی، حداکثر امتیازی که حاضرند به فلسطینیها بدهند، خروج رژیم صهیونیستی از سرزمینهای کرانه باختری و نوار غزه است. البته منهای شهر بیت المقدس. یعنی تازه آنها که خیلی صلح طلبند، چیزی کمتر از ۲۲ درصد خاک فلسطین را حاضرند به فلسطینیها پس بدهند.
    ۴- سازمان ملل هم حقی بیشتر از این را، برای فلسطینیها به رسمیت نمی شناسد. یعنی از نظر سازمان ملل، جرم اسرائیل تنها اشغال ۲۲ درصد از خاک فلسطین است و مابقی را متعلق به رژیم صهیونیستی می داند.
    ۵- کلیه کسانی که از تشکیل یک دولت فلسطینی در کنار رژیم صهیونیستی و صلح این دو دولت با هم حرف می زنند، در انقلابی ترین حالت، منظورشان تشکلیل دولت فلسطینی در همان ۲۲ درصد از خاک فلسطین (البته به همراه بیت المقدس) است. چون حضرات همه شان، شأن سازمان ملل را از خدا هم بالاتر می دانند!
    ۵- جمعیت یهودیهای مهاجر و ساکن در سرزمینهای اشغالی، ۶ میلیون نفر است.
    ۶- جمعیت فلسطینیهای ساکن در سرزمینهای اشغالی و آوارگان خارج از این سرزمین، ۱۰ میلیون نفر است. 
    ۷- نتیجه این می شود که اگر بخواهیم وجود رژیم صهیونیستی را در کنار یک دولت فلسطینی بپذیریم، در بهترین حالت، سهم هر فلسطینی از سرزمین آبا و اجدادی اش یک ششم سهم یهودیان مهاجر خواهد بود. خیلی عادلانه است نه؟
    ۸- آقای خاتمی در مصاحبه اخیر خود با فاینشنال تایمز از چنین صلحی دفاع کرده است.
    ۹- یاسر عرفات هم طرفدار چنین صلحی بود.
    ۱۰- مقام معظم رهبری، بارها عرفات را به خاطر اینکه خواهان دو دولت فلسطینی و یهودی در کنار هم بود، "خائن" نامیدند. امام خمینی هم بارها امثال انورسادات و حسنی مبارک را به خاطر چنین دیدگاهی "خائن" نامیدند.
    ۱۱- امام خمینی بارها فرمودند: "اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود."
    ۱۲- امام خمینی در آذر سال ۱۳۶۷ در جمع تعدادی از مبارزان فلسطینی (از جمله شهید فتحی شقاقی) فرمودند: "الآن دارند عرفات را ترویج می کنند برای اینکه قائل به این است که یهود هم باشد و ما هم باشیم. در صورتیکه که یهود نباید آنجا باشد هیچوقت. باید مردم بایستند و کسانی که مخالفت با این مسائل دارند از جرگه خودشان خارج کنند و پافشاری کنند تا کار درست شود و ان شاءالله درست می شود، امیدورام"
    ـــــــــــــ
    پی نوشت:

    1- آقای خاتمی در این مصاحبه به نکته ای اشاره کرده است که قبلاً هم چند بار آن را گفته بود و آن اینکه اگر فلسطینیها موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند ما حرفی نداریم. این حرف به دو دلیل غلط است: الف- اسلام سلطه کفار بر مسلمانان را رد می کند. اگر مسلمانان فلسطین چنین سلطه ای را بپذیرند، مرتکب یک منکر بزرگ از نظر اسلام شده اند. وظیفه اسلامی ما حکم می کند نه تنها چنین منکری را نپذیریم بلکه آنها را از چنین منکری نهی کنیم. ب- ما فقط به خاطر فلسطینیها با رژیم صهیونیستی مشکل نداریم. ماهیت رژیم صهیونیستی بر نژادپرستی استوار است. چنین رژیمی تهدیدی دائمی برای کل بشریت و از جمله کشور ماست. حتی بر فرض محال اگر فلسطینیها احساس کنند که با چنین رژیمی مشکل ندارند، دلیل ندارد که ما آن را برای صلح جهانی و از جمله مملکت خودمان تهدید به حساب نیاوریم.
           



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 85/6/19ساعت  4:3 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    کیف تعملون

    تقدیم به حجةابن الحسن روحی فداه بمناسبت نیمه ی شعبان

    بشر که محور تمام هستی است و خداوند متعال همه ی اشیاء را به خاطر او خلق کرده است ، و پیغامبران را برای هدایت و راهنمایی او فرستاده است ، باید بداند که محسود شیاطین نیز هست . و باید توجه کند که ابلیس و اصحاب انسی و جنی او نیز لحظه ای از گمراهی و ضلالت او غافل نیستند . بشر همیشه بین خیر و شر ، بین زیبایی و زشتی ، بین تعقل و اندیشه و هوی و هوس مختار است ، بعبارتی میتوان گفت بشر موجودی است که انتخاب میکند . کوهها ، دریاها ، اقیانوسها ، با همه ی گستردگی و پهناوریشان قدرت انتخاب ندارند . آسمانها ، ستارگان ، کهکشانها ، با همه ی عظمت و بزرگیشان منتخب نیستند . درختان ، پرندگان ، ماهیها و سایر جانداران با فرهنگ انتخاب بیگانه اند . اینان به همین جهت مسخر بشرند و آدمی با این جثه ی کوچک گاهی هزاران گاو و گوسفند را به چرا میبرد و سالم برمیگرداند ، هواپیماهای پهن پیکر را در میان زمین و آسمان به این سو و آن سو میکشاند و کنترل میکند ، دل کوههای محکم را میشکافد ، تا مسیر حرکتش را هموار سازد .

    شیاطین برای اینکه بشر را رام خود گردانند و در چنگ خود قرار دهند ، کلیدی ترین واژه ی هستی یعنی قدرت انتخاب را از او میگیرند و یا اینکه با انواع حیل از راه دور و نزدیک قدرت انتخاب او را کنترل میکنند ، و او بدون اینکه متوجه باشد ، فهم آنان را فهم خود ، درک آنان را درک خود ، و انتخاب آنان را انتخاب خود میپندارد .

    این مقاله در صدد هشدار به همه ی انسانهاست که بنگرند چه انجام میدهند ؟ بدانند که دوربین نامحسوس پروردگار نظاره گر رفتار ، گفتار و کردار همه ی ماست . ثم جعلناکم خلائف فی الارض من بعدهم لننظر کیف تعملون - قرآن ، یونس 14 - . و بدانند که از آزمون و امتحان خدای بزرگ گریزی نیست و ملاک سنجش و واحد اندازه گیری اعمال ما انسانها ذره تعیین شده است . فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره - قرآن ، زلزال 7 و 8    -

    اکنون بنابر حس محبت و مسئولیت نکاتی را به خود و همه ی مردم فهیم و مومن به راه انبیاء و اولیاء متذکر میشوم .

    1) عمر ما حاصل لحظه هاست ، قدر لحظه ها را بدانیم .

    2) هر لحظه به پایان اقامتمان در دنیا نزدیک میشویم ، غفلت از این امر شایسته ی آدمی نیست .

    3) قبل از هر کاری و هر سخنی نام خدا را بر زبان جاری سازیم و از مقام کبریایی اش استمداد بجوییم .

    4) با دوستان ، آشنایان و خویشاوندانمان رابطه ای صمیمی داشته باشیم ، و از بذل محبت و توصیه به خیر دریغ نورزیم .

    5) فقراء و مستمندان را از خود نرانیم و تا حد وسع به یاری آنان بشتابیم .

    6) به عالمان و دانشمندان به دیده ی احترام بنگریم و خود دانشجویی پرهیزگار و طلبه ای متقی باشیم .

    7) خواهر های عفیفی برای برادر هایمان و برادر های غیوری برای خواهر هایمان باشیم .

    8) دین را با دو بال حب و بغض به رسمیت بشناسیم ، با بال حب مهربانی و خیر خواهیمان را به دنیا اعلام کنیم و با بال بغض اتحاد و یکپارچگیمان در مقابله با دشمنان را به گوش جهانیان برسانیم .

    9) یاس و ناامیدی از حربه های شیطانی است ، آن را با قدرت از خود و جامعه یمان برانیم ، بدانیم و ایمانی محکم داشته باشیم که آینده از آن ماست .

    10) به شهداء و راه آنان عشق بورزیم و بدانیم که  ضجه های دلخراش این روزهای سران به اصطلاح متمدن جهان و چنگ و دندان نشان دادن به ملت رشید و بزرگوار ایران نشانه ی درستی راه شهداء ماست .

    11) از مدیران و مسئولان و تصمیم گیران نهایی در عرصه ی داخلی و خارجی بخواهیم که با تاسی به پرچم سرخ امام حسین علیه السلام ، در به اهتزاز درآوردن پرچم سبز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جدی و کوشا باشند .

    12و 13 و 14 و ... را خودتان اضافه نمایید .             



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 85/6/16ساعت  7:4 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    پس لرزه ها ، هذیان ها و اعتراف ها

    اکنون بر ملت های منطقه و جهان و تحلیلگران مسائل سیاسی و نظامی واضح و آشکار شده است که ماموریتهای کثیف ، یا همان مانیفست شارون که اولمرت مجری آن شد ، با شکست رژیم یهودی تلمودی هالیودی اسرائیل و حامیانش به پایان رسید و داغ ننگی بر چهره ی کریه همه ی هواداران ظلم و ستم و تاریکی نشاند . و در این میان زوزه ها ، نعره ها و ضجه های دلخراش یاران شیطان و اصحاب قتل و کشتار کودکان ، زنان و غیر نظامیان شنیدنی و ... است .

    این مقاله بر آن است تا گوشه ای از ناگفته های شکست تلمودیان به دست سربازان گمنام و جوان حزب الله را بیان کند .

    1/ توقف جنگ با توسل به شورای امنیت سازمان ملل و تصویب قطعنامه ی 1701 در روز جمعه 20/5/1385 که تلاش دارد بر ذلت و خواری اسرائیل و حامیان آمریکایی اش سرپوش گذارد و حقارت تحمیل شده بر آنان را مرهم نهد ، خود شکست و تو دهنی آشکاری است بر ارتشی که همواره بر قدرت نظامی خود به عنوان یک اهرم بازدارنده میبالد . در همان روز روزنامه اسرائیلی هاآرتص در تحلیلی به قلم آری شاویت میگوید : روز ، روز سید حسن نصرالله است تا به جهانیان اعلام پیروزی کند ، در صورتی که اسرائیل کوبیده شده است ...

    2/ نکته ای کلیدی که در شکست اسرائیل نقش عمده ای را به خود اختصاص داد و به دلائل مختلف کمتر به آن پرداخته شده است ، پیروزی حزب الله در جبهه ی رعب بود . بر خلاف اسرائیل که پیروزی را در تخریب جستجو میکرد ، حزب الله از حربه ی رعب بهره برد . و یهودیان ، که حریصترین مردم به دنیا هستند و از مرگ و کشته شدن سخت واهمه دارند را وادار به دست کشیدن از آرزوها و رویاهاشان نمود . برخی محافل داخلی اسرائیل برای توجیه حقارتی که بر آنها تحمیل شده است ، اعتراف کردند که حزب الله موفق به ایجاد موازنه ی وحشت شده است ، که البته این دروغی بیش نیست ، وحشت و رعب در جامعه اسرائیل به خاطر خصلت و سرشت یهودیان به حدی است که برای مردم مسلمان قابل تصور نیست . شاید گفته های ایهود اولمرت که این روزها از او به دروغ بعنوان نخست وزیر بی تجربه در امور نظامی نام میبرند ، در حالی که او از دست پرورده های شارون جنایتکار است ، بتواند ذهن ما را به وسعت و گستردگی رعب و وحشت در جامعه ی ترسو و بزدل اسرائیل نزدیک سازد . او در خطابی به فرماندهان نظامی ارتش میگوید : چرا نمیتوانید مانع شلیک موشک های حزب الله شوید ؟ ما نمیتوانیم بیش از یک میلیون نفر را در پناهگاه نگه داریم . در یک لحظه نمیتوانیم هم در خط مقدم  و هم در جلو خانه هایمان با حزب الله بجنگیم . 

    3/ از پس لرزه های این شکست مفتضحانه ، هذیان گویی های دخترکی مطرب با چهره ای زشت و کریه است . خبرگزاری فرانسه به تاریخ 25/5/1385 افاضات دوشیزه ی خونآشام سرکار خانم رایس به نمایندگی از دنیای به اصطلاح متمدن غرب را اینگونه به دنیا مخابره کرده است .

    هذیان اول / جهان در صدد پایان جنگ بود . البته منظور دوشیزه رایس از جهان آمریکا و بخشی از اروپا است . و الا غیر آمریکا و انگلیس همه ی دنیا در همان روز های آغازین پایان جنگ را میخواستند .

    هذیان دوم / ایران و سوریه جنگ را طولانی و تشدید کردند . دروغگو کم حافظه است . انگار خانم رایس فراموش کردند وتو کننده ی قطعنامه های آتش بس آمریکا و انگلیس بوده اند .

    هذیان سوم / اجرای آتش بس ضربه ای استراتژیک به ایران و سوریه وارد خواهد نمود . آمریکا از همان ابتدا به صراحت اعلام کرد که هدف از حمله به حزب الله ، ایجاد خاورمیانه ی جدید است . و روشن است که خاورمیانه ی جدید با حضور قدرتمند ایران اسلامی قطعا محقق نمیشود . و آمریکا برای از بین بردن و یا تضعیف ساختن جمهوری اسلامی از هیچ کوششی فروگزار نخواهد کرد . بجاست متفکران و تحلیلگران و همه ی آحاد مردم عزیز مقاله ی آقای سیمور هرش Seymour Hersh خبرنگار مجله نیویورکر را مطالعه و مورد مداقه ی جدی قرار دهند . هرش در مقاله اش فاش میسازد که بسیاری از بمبارانهای لبنان توسط جنگنده های اسرائیلی به همان شیوه ای صورت گرفته است که در برنامه ی حمله ی نظامی آمریکا به ایران پیش بینی شده است . سیمور هرش مدعی است حمله ی نظامی اسرائیل به لبنان نسخه ی آزمایشی یا همان Demo - Version برنامه ی حمله به تاسیسات اتمی ایران بوده است . لذا هوشیاری و آماده باش جدی مقامات فرهنگی ، سیاسی و نظامی اصلیترین و مهمترین خواسته امروز و همه ی روزهای آینده ی مردم فهیم ما است .                

    این مقاله ممکن است قسمت های تکمیلی داشته باشد . تا خدا چه خواهد .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 85/5/31ساعت  8:14 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

     

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سجده ی شکر و جشن پیروزی

    بسم الله الرحمن الرحیم . اذا جاء نصرالله و الفتح . و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا . فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا .

    سرانجام بعد از سی و سه روز جنگ تحمیلی بر حزب الله لبنان ، رژیم یهودی تلمودی هالیودی اسرائیل شکست را پذیرفت و تن به آتش بس داد . اکنون فرزندان خمینی عزیز در پایان یک دوره ی پر از حماسه و افتخار سر بر سجده میگذارند و جشن پیروزی بر ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل را آغاز میکنند .  

    پیروزی سربازان فداکار و مومن سید حسن نصرالله رهبر مقتدر و فرمانده ی فهیم حزب الله آنقدر عظیم و باشکوه است که تا مدتها نمیتوانیم دستاوردهای آن را بدرستی مورد ارزیابی و مداقه قرار دهیم . آنچه در زیر میآید مواردی چند از آن دستاوردهای فراوان است .

    1) مقاومت آگاهانه ی رزمندگان مومن حزب الله ، واژه ی مرده ی پیروزی را یک بار دیگر احیاء نمود و برای نخستین بار لبخند سربلندی و افتخار را بر لبان مادران و پدران شهداء نشاند .

    2) مقاومت قهرمانانه ی سربازان شجاع حزب الله ، افسانه شکست ناپذیری ارتش قدرتمند و بسیار مجهز رژیم خونریز یهودی تلمودی اسرائیل را شکست و همه ی تلاشهای شصت ساله ی رهبران یهودی را که با استفاده از شیوه ها و روشهای انحصاری سازمان روانشناسان یهودی ، جوی روانی ناشی از رعب و وحشت ملتهای عربی و اسلامی از هیمنه ی ارتش اسرائیل بوجود آورده بودند را در هم پیچید و به زباله دانی تاریخ فرستاد . 

    3) مقاومت دلیرانه ی مجاهدان مخلص و با صفای حزب الله ، ادبیات ذلت و فرهنگ خواری و بردگی در مقابل آمریکا را به چالشی سخت کشاند ، که تبعات آن از هم اکنون دامن رژیم های مرعوب و وابسته به شیطان بزرگ را در بر گرفته است ، که دیر یا زود شاهد تغییرات اساسی در فهم و عمل آنان خواهیم بود .

    4) مقاومت شجاعانه و در عین حال مظلومانه ی حزب الله ، بنابر تحلیل روزنامه ی آمریکایی کریستین ساینس مانیتور ناکارآمدی قدرت نظامی را اثبات نمود و ارزش ارتش به عنوان یک قدرت بازدارنده را از بین برد . 

    5) مقاومت همراه با معرفت یاران جوان سید حسن نصرالله ، یهودیان تلمودی را وادار ساخت تا برای نخستین بار اعتقاداتشان را زیر پا گذارند . به اعتقاد آنان ، جنگ تا سر حد مرگ است . آنان بر اساس قاعده ی تلمودی یا ما ، یا آنها تصمیم داشتند هیچ آرمان و آرزویی برای هیچ غیر یهودی ای باقی نماند ولی مقاومت سی و سه روزه ی چند جوان مومن فداکار همه ی افکار آنان را بهم ریخت و در یک آشفتگی جمعی به توجیه اراجیف خود پرداختند . شیمون پرز معاون نخست وزیر رژیم یهودی تلمودی اسرائیل که همین چندی پیش جنگ با حزب الله را مسئله ی مرگ و زندگی میدانست و در آغاز جنگ گفته بود ، آنچنان ضربه ای به حزب الله خواهد زد که نصرالله هرگز نام پرز را فراموش نکند ، امروز از هزینه های سنگین جنگ برای اسرائیل سخن میگوید .

    6) مقاومت حسین گونه و روحیه ی معنوی عاشقان شهادت ، اسرائیل را در طولانی ترین ، نابرابرترین و در آماده ترین جنگ همه ی عمر نامشروع اش به خاک مذلت نشاند . گزارش پایگاه اینترنتی روزنامه ی سانفرانسیسکو کرونیکل گویای همین مطلب است . گرالد اشتانبرگ پرفسور علوم سیاسی در دانشگاه بارایلان اسرائیل میگوید : در بین تمامی حملاتی که اسرائیل از سال 1948 به بعد داشته ، در حمله اخیر آماده تر از همیشه بود . تدارکات برای این حمله در ماه می 2000 شروع شد ، و در سال 2004 بررسی جزئیات این حمله آغاز گردید .

    این جنگ محرم دیگری و تاسوعا و عاشورای دیگری بود که سید حسن نصرالله پرچمدار آن و جوانان لبیک یا حسین گوی لبنانی یاران باوفای آن بودند ، آنان بسیار فهیم و با درایت عمل کردند و فرمایش ولی فقیه مسلمین حضرت آیة الله خامنه ای حفظه الله که در جمع کثیری از جوانان ایرانی که در اعتراض به کنفرانس ننگین برلین تجمع کرده بودند ، فرمود : دشمنان تصمیم دارند کربلای دیگری برای ما درست کنند اما در این کربلای جدید امام حسین علیه السلام شهید نخواهد شد ، را بدرستی تفسیر و تبیین نمودند .            



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 85/5/23ساعت  1:11 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    این جنگ است یا ننگ ؟

    جرج واکر بوش که چهره ی مضحک و خنده دارش ، نیات پلید و کراهت شدید او  ، از مسلمانان و آزادگان را پوشش داده است ، تصمیم جدی دارد تا در باقی مانده ی عمر ریاست جمهوری اش خاورمیانه ی جدید و به تعبیر مقام معظم رهبری خاورمیانه ی آمریکایی را محقق سازد . تا از این طریق باصطلاح امنیت مردم آمریکا را تضمین نماید . او تنها ابزار تضمین امنیت مردم آمریکا را تغییر دادن روند و مسیر امور در خاورمیانه از طریق مبارزه با ایدئولوژی تروریسم و تشویق امید به آزادی میداند . ( نطق رادیویی 8/5/85 )

    پر واضح است ایدئولوژی تروریسم در بیان او ، اسلام ناب محمدی است و تشویق امید به آزادی ، رها گذاردن یهودیان تلمودی به قتل و کشتار زنان ، کودکان و سائر غیر نظامیان است .  

    آمریکای متمدن و اروپای پیشرفته که از طرفداران پر و پا قرص حقوق بشرند و فریاد وابشرا و وامردمایشان لوده ها و سبک مغز های این سوی آب را هم گاهی فریب میدهد ، در صددند تا با خراب کردن خانه ها بر سر کودکان لبنانی از حقوق بشر دفاع کنند ، بشر در فرهنگ لغت اینان یعنی یک مشت یهودی دزد ، قاتل و غاصب سرزمین های اسلامی .

     آن نویسنده ی احمقی که پروتکل های دانشوران یهودی را جعلی میداند ، چه دلیلی واضحتر از فاجعه ی قانا ی دیروز و امروز میخواهد . آنان به جهت اینکه ما مسلمانان را گوئیم میدانند به خود حق میدهند تا هر اندازه که بخواهند کودکان ما ، زنان ما ، پیران ما و جوانان ما را در اسارت نگه دارند و یا با بمب های اهدایی آمریکایی قتل عام کنند . تصور صحنه ی جنگ ظالمانه و تحمیلی که اکنون در لبنان عزیز جریان دارد ، قطعا برای کسانی که از دور نظاره گرند کاری بس دشوار است ، در یک سو هواپیما ، بالگرد ، ناو ، ناوچه ، توپخانه ، تانک ، نفربر ، خمپاره ، تیربار و هزاران سرباز تا دندان مسلح بهمراه کمک ها و پشتیبانی های دولت های غربی و عربی و سازمان های بین المللی و ... و در سوی دیگر مقابله ی چند جوان با سلاح های سبک . این همه امکانات بعلاوه ی قساوت ذاتی و شقاوت همیشگی یهودیان تلمودی ، محکم ترین و قوی ترین نظام ها را میتوانست در همان ساعات اولیه ی نبرد درهم بکوبد . ولی حماسه ی آن چند جوان مومن و فداکار همه ی رشته های چندین ساله ی کارگردانان غربی را پنبه کرد . و جنگ را برای یهودیان شقی به ننگ ابدی تبدیل ساخت .

    و امروز به وضوح میتوان استیصال و درماندگی را نه تنها در سربازان و سران وحشی اسرائیل که در تمامی جبهه ی لیبرال دموکراسی غرب مشاهده کرد . این جنگ با هر شکلی که به پایان برسد آغاز چالش های تئوری های تلمودی و غربی است . که در زیر به نمونه هایی از آن اشاره میکنیم .

    1) از فردای پیروزی حزب الله فرهنگ بندگی و بردگی اعراب در برابر آمریکا دستخوش حادثه خواهد شد . حزب الله بر هر چه که دم جنباندن است ، خط بطلان کشید . و غرب بدون مردم مرعوب چیزی برای ارائه ندارد .

    2) حزب الله و حماسه ی مقاومت طعم واقعی ایستادگی و اتکاء به نیروی ایمان را به همه ی دوستداران رهایی و آزادگی چشاند .  غرب و تئوری سازان آن و پخته خوران این سوی آب میدانند ، روزی که مسلمانان از آمریکا قطع امید کنند در ابتدای راه پیروزی قرار گرفته اند .   

    3) تئوری نویسان غربی مدت ها تلاش کردند تا کلمه ی جهاد را با عنوان تروریسم  به خورد مردم عقب مانده ی ذهنی خودشان بدهند ، و آنقدر کلمه ی تروریسم را به کار بردند که جمعی از کودن های این سوی آب را نیز با خود همراه ساختند . امروز مردم دنیا میپرسند این چگونه تروریسمی است که رهبر آن محبوب جوانان و سالخوردگان است . آنانی که گزارش تلویزیون در خبر ساعت 21 به تاریخ 1/5/85 را مشاهده کردند ، حتما بخاطر دارند که آن جوان خوش سیمای لبنانی چگونه پاسخ اسرائیلی ها را داد ، او گفت : تراکت های اسرائیلی از ما میخواهند تا محل استقرار سید حسن نصرالله را به آنان گزارش کنیم . بعد دستش را روی سینه اش گذاشت و گفت سید حسن نصرالله اینجاست در قلب ما . 

    4) نخبگان ، تحلیلگران ، فیلم سازان و مقامات غربی بیش از شصت سال تلاش کردند تا اعتماد مردم یهودی نسبت به کارآیی و توانمندی ارتش قدرتمند اسرائیل در ایجاد امنیت و آسایش برای مهاجران را جلب کنند و امروز تمامی این تلاش های طاقت فرسا در مقابله ی چند جوان مومن فداکار که از هر گونه حمایتی محرومند بر باد رفته است . تکرار میکنم این جنگ با هر شکلی که به پایان برسد ابتدای مصیبت های سران کثیف و جانی اسرائیل است ، دوشنبه 2/5/85 روزنامه عبری زبان معاریو مینویسد : اولمرت به خوبی میداند که پس از پایان درگیری ها سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله به امت عرب خواهد گفت : ما در جریان جنگ 60 شهید دادیم و سه هزار موشک شلیک کردیم و در برابر ارتش بزرگ اسرائیل شجاعانه ایستادگی کردیم . اینجاست که اولمرت میبایست به سوالات بسیار سختی پاسخ بگوید . 

    5 و 6 و 7 و ... را خودتان اضافه کنید .             



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 85/5/8ساعت  7:50 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]