سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و پنجم )

و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
 

اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا 

اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .

وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .


 

قرآن متین تنها اسلحه ی کارا در مقابله و مبارزه با ابلیس و وسوسه های شیطانی را استعاذه میداند . دانشمندان قرار است که با استفاده ازنطفه های غنی شده ی ژنتیکی ، فرا انسان را تولید کنند . یکی از مشخصات فرا انسان را برخورداری او از حافظه ی تصویری فوق العاده معرفی میکنند . ما متاسفانه با قرآن انس نگرفته ایم ، قرآن با وجودمان عجین نشده است ، اعتراض میکنیم که از زنان استفاده ی ابزاری میشود ، خوب اینچنین استفاده ای از قرآن هم میشود . البته قرآن کتاب قرائت است ، کتابی است که باید با صوتی زیبا و با لحنی محزون خوانده شود ، من میگویم اصلا کتاب نگاه است ، با نگاه کردن هم برایمان ثواب مینویسند .

اما هدف این کتاب را در همین اندازه تعریف کردن و برای آن بزرگداشت گرفتن خیانتی نابخشودنی است . ما حق نداریم مردم را در سطح نگه داریم ، در سطح نگه داشتن یک فرهنگ یهودی است . قرائت قرآن و نگاه به آن باید زمینه های تفکر و تعقل در آیات را در ما پدید آورد . باید طعم و مزه ی برخورداری از حافظه ی تصویری فوق العاده را به ما بچشاند ، و این شدنی است ، دست یافتنی است ، کمی از وقتمان را میخواهد . 

البته اگر بخواهید غواصی کنید ، باید خودتان را به اقیانوس برسانید و در محضر بزرگان و اندیشمندان سالهای سال زحمت بکشید . ولی همین جلسات مختصر هم به خیلی ها نورانیت داده است ، تلاش کنیم حافظه ای تصویری ، حداقل در باره بعضی از آیات داشته باشیم .

برگردیم به آیه ی انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا ، در ذهنتان تصویر سازی کنید . دختر جوانی است ، از یک خانواده ی مومن ، گوشه ای دور از خانه ، مردی را میبیند ، میفهمد که آن مرد قصد دارد که به او نزدیک شود ، قطعا میترسد ، از اعوذ میتوانید متوجه ی ترس و خوف در مریم دختر عمران شوید ، میتوانید عفت او را هم بفهمید ، اگر عفیف نبود ، نیازمند پناهگاه هم نبود ، حالا با این تصویر برداری عفت زنانه را ستیزی پناه جویانه مینامیم .

چقدر شجاعت برای مردها خوب است ، به همان اندازه برای زنها بد است . شجاعت مرد ، او را وادار میسازد تا از خود و نوامیسش دفاع کند . چشمهای هرزه و قلبهای مریض در محدوده ی مردان شجاع کمتر حاضر میشوند . و ترس معصومانه و خوف آبروخواهانه ، پرهیز عاقلانه از اوباش را برای زنان بهمراه دارد .

و امروز من حق دارم نسبت به قصد و نیت آنهایی که در دنیا مدال شجاعت برای زنان تقسیم میکنند و از ده زن شجاع ، هفت زن مسلمان را برمیگزینند ، مشکوک باشم . ذهن تصویری من نمیتواند قصد شریرانه آنها را نبیند . نمیتواند حضور مردهای آنوسی ای که در مطرب خانه ای بنام تلویزیون با ابرو های گرفته شده و صورت های بزک شده ، الگوی جوانهای ما میشوند را نادیده انگارد . از یک طرف میخواهند زهر شجاعت و تهور را در کام دختران ما بریزند و از سوی دیگر میخواهند مردان ما را با تزریق رسانه ای هورمون زنانه ، از مردی و مردانگی ساقط کنند .

برای مبارزه با شیطان باید بیدار بود ، برای مبارزه با شیطانی که امروزه به مصداق چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا ، باید بیداری مضاعف داشت .

پس مریم سلام الله علیها بخاطر ترس آبروخواهانه ، به ستیزی پناه جویانه دست میزند . باز هم از ذهنتان بخواهید که همچنان تصویر سازی کند ، مریم به کجا پناه میبرد ؟ انی اعوذ بالرحمن ، عقل حکم میکند وقتی گلوله میآید ، رزمنده به اولین سنگر پناه ببرد ، نزدیکترین پناهگاه و سهل الوصول ترین پناهگاه ای که مریم مقدس به آن پناه میبرد ، خداست . و این وظیفه ی همه است که حالتی را در جامعه ترسیم کنیم که زنان ما ، دختران ما و آحاد مردم ما بوی خدا را از هر در و دیواری استشمام کنند ، لحظه ای که نیازمند پناه اند ، بدانند به کجا و نزد چه کسی بروند . 

مریم در جبهه ی دفاع از عفت دست و پا بسته نیست ، سنگر میگیرد انی اعوذ بالرحمن منک و شلیک هم میکند .  ان کنت تقیا ، راه نجات را به مرد نشان میدهد . اگر حقوقدانان ، و کسانی که متصدی تنظیم و نگارش قوانینند ، و میخواهند با تصویب قانونی عفاف را در جامعه تحکیم  کنند و دیگرانی که مجری دفاع ازعفت جامعه هستند ، نگاهشان فقط سخت افزاری باشد ، نه اینکه نشود با زور و اجبار ، پاکی و زیبایی را گسترش داد ، اتفاقا بعضی ها در پستی و حماقت و رودست خوری به جایی رسیده اند ، که چیزی جز زندان و اعدام آنان را مهار نخواهد ساخت ، میخواهم بگویم نگاه سخت افزاری ماندگاری ندارد ، یا ماندگاری آن محدود است . باید زمینه های تقوی را در خانه ، خانواده و جامعه گسترش داد . تقوی حالتی نفسانی و فردی است که قوانین حکومتی باید آن را در جامعه عزیز و معتبر سازد .

اکنون براحتی میتوانید عفت مردانه را در ماجرای همسر عزیز مصر و حضرت یوسف علیه السلام هم تماشا کنید . لولا ان رای برهان ربه گریز عارفانه را برای حضرت یوسف علیه السلام به همراه آورد . هم در قصه ی حضرت مریم علیها السلام و هم در قصه ی حضرت یوسف علیه السلام نکات فراوان دیگری وجود دارد که ما به خود شما واگذار میکنیم . آنچه که ما به عنوان دشمن شناسی از این دو قصه بدست میآوریم و تقدیم شما عزیزان میکنیم این است که تئوری سازان رسانه ای یهودی ، مدتهاست که جمعی را با شعار تقویت هاضمه فرهنگی به جان مردم مسلمان انداخته اند ، مردم ما و شما دوستان جوان من میدانید ، اباحه اندیشان درجه ی دو و سه هم بدانند که باز گذاشتن روابط زن و مرد به بهانه ی تقویت هاضمه ی فرهنگی گناهی نابخشودنی و عملی بسیار ساده لوحانه است .

ادامه دارد ....          



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 86/3/3ساعت  8:9 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

     

    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست وچهارم )

    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا 

    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .

    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .

     

     

    در این قسمت از صحبتهایمان میخواهم از شما تقاضا کنم که شنونده ی سخنان  آقای چارلز سویندال که یک  مسیحی است ، اما با استناد به فصل سی و نه کتاب پیدایش ، اولین کتاب عهد قدیم یا همان تورات صحبت میکند ، باشید . میگوید : من رمز موفقیت یوسف را در پیروزی اش بر وسوسه پیدا کرده ام . او از ضعف خودش آگاه بود . از قدرت و توانمندی دشمنش نیز آگاه بود . پس او بر مبنای این آگاهی عمل میکند . یوسف خیلی خوب میدانست که نباید با این غول پنجه به پنجه شود . آقای سویندال با انتقاد از آنانی که برای دوری از گناه توصیه میکنند که باید به دورمان حصار بکشیم و از همه فاصله بگیریم ، میگوید : آنها با این برداشت نادرست خود از آیات کتاب مقدس ، زندگی مسیحی را خشک و شکننده و به دور از شادی و نشاط ساخته اند . میگوید : مسلما من پیشنهاد نمیکنم ، اگر در فضا و یا محیطی هستی که وسوسه به سراغت آمد ، در آن مقاومت کنی و در آن مکان بمانی . ببینید چه بر سر یوسف آمد : و روزی واقع شد که به خانه در آمد تا به شغل خود ب÷ردازد و از اهل خانه کسی در آنجا نبود . پس جامه ی او را گرفت گفت با من بخواب . اما او جامه ی خود را به دستش رها کرده ، گریخت و بیرون رفت ( پیدایش 39 : 11 – 12) . میگوید : زمان مقابله با وسوسه زمانی است که ما هنوز در وسوسه نیافتاده ایم . اگر هم زمانی رسید و ما در وسوسه قرار گرفتیم . کتاب مقدس ، تنها یک راه حل برای همه ی ما دارد و یک فرمان : از آن بگریز . آقای سویندال از شما میخواهد به آیه های زیر در کتاب عهد جدید هم نگاه کنید . از زنا بگریزید ( اول قرنتیان 6 : 18 ) . لهذا ای عزیزان من ، از بت پرستی بگریزید ( اول قرنتیان 10 : 14 ) . ولی تو ای مرد خدا از اینها بگریز ( اول تیموتائوس 6 : 11 ) . اما از شهوات جوانی بگریز ( دوم تیموتائوس 2 : 22 ) . آقای سویندال توصیه میکند : دنبال استدلال نگرد . با آن جر و بحث نکن . تو سر آیه نزن . و محض رضای خدا شرائط را سبک و سنگین نکن . فرار کن . مثل ساختمانی که در آتش فرو رفته و هر آن بخواهد بر سرت فرو بریزد . به شما قول میدهم اگر تصمیم بگیری که در وسوسه بمانی و با آن بجنگی ، شکست میخوری ، فرار کن . آقای سویندال یکبار دیگر با اشاره به  آیه دوازده از فصل سی و نه کتاب پیدایش که میگوید : او جامه ی خود را به دستش رها کرده ، گریخت و بیرون رفت ، به شما دوستان جوانم توصیه میکند : نترس از اینکه در سر مخالفت با وسوسه کمی خشک و بی ادب باشی . با جنگنده ای که قصد از بین بردن روح تو را دارد ، باید جنگجو باشی . وسوسه های شما دوستان شما نیستند ، هر چند که به ظاهر اینطور خودشان را به شما جلوه میدهند . اما وسوسه های شما امید دارند که بتوانند شما را به زانو در بیاورند حالا به هر قیمتی و به هر بهایی . و وقتی شما را به زانو در آوردند با شما مثل برده های خودشان رفتار میکنند .

    البته مطالب آقای چارلز سویندال زیاد است ، من بخشهایی را برای شما دوستان خوبم نقل کرده ام . شما میتوانید کتاب او را که آقای حسن گل هاشم به نام بارآوری پاکدامنی و عفت در دنیایی ناپاک ترجمه کرده است بخوانید .

    من چون مطالب آقای سویندال را پسندیدم برایتان آوردم ، نمیخواهم در آن ان قلتی بیاورم و ایرادی را مطرح کنم . شما کاملا لحن پر از محبت آقای سویندال را احساس میکنید . و ما از باب اینکه من لم یشکر المخلوق ، لم یشکر الخالق ، سپاس قلبیمان را تقدیم آقای سویندال میکنیم . منتها ما از باب اینکه مسلمانیم و شما ممکن است بخواهید موضع قرآن متین را در این مورد بدانید ، یکی دو آیه از سوره ی اعراف را برایتان میخوانم : و اما ینزعنک من الشیطان نزع هرگاه ار سوی شیطان دامی برایت پهن شد ، شیطان در تو وسوسه و جنبشی پدید آورد فاستعذ بالله بسوی خدا فرار کن انه سمیع علیم او صدای تو را میشنود و به چگونگی محافظت از تو داناست . ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان این روش پرهیزگاران است که هرگاه وسوسه های شیطانی در دلشان قرار گیرد تذکروا خدا را بیاد میآورند فاذا هم مبصرون و همان لحظه بدون هیچ فاصله ی زمانی بصیرت و بینایی پیدا میکنند .

    ادامه دارد ....  
             



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 86/3/2ساعت  9:58 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

     

    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و سوم )

    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا 

    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .


    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .

     

    یادم هست در گذشته های نه چندان دور در خانه ها یک تابلویی وجود داشت و یک بیت شعری در آن نوشته شده بود ، غالبا این تابلو را در جایی قرار میدادند که اعضای خانه و دیگرانی که بعنوان مهمان وارد خانه میشوند براحتی بتوانند آنرا ببینند . شعر میگفت ، در خانه ی ما رونق اگر نیست صفا هست .........  هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست .

     وقتی نطفه ها با رسانه ها غنی میشوند ، ملاک ها هم میتوانند با رسانه ها غنی شوند ، یکی از کارهای شیطان تزیین است ، غنی سازی ملاکها هنری شیطانی است و از این بابت شیطان هنرمندی قهار است .امروزه ، رسانه ها تسهیل کننده ی کار ابلیس شده اند . ممکن است در ادامه ، به تربیت رسانه ای هم اشاره کنیم . اکنون همین اندازه بگویم که رسانه ها ورود رونق را با خروج صفا پیوند ، زده اند . بر خلاف آن کسی که شعار فقر و فحشا را مطرح کرد ، و بیشترین خسارت روحی و روانی را به فقرای مالی زد و مشوق جمعی به فحشا شد ، رسانه ها ، مرموزانه رونق و سفاح را سرلوحه ی کارشان قرار داده اند . و موریانه وار در حال فروپاشی و از بین بردن پایه ها و ریشه های خانه و خانواده اند .

    صفا یعنی محبت ، یعنی دلجویی ، یعنی گذشت ، یعنی رضایت ، یعنی خشنودی یعنی مرد کار کرده ، زحمت کشیده ، خسته شده حالا به خانه برگشته ، حاصل دسترنجش را با همه ی وجود تقدیم زن و بچه اش میکند و از اینکه سفره ای که به ظاهر خیلی رونق نداره ، آشی ، اشکنه ای ، آب دوغی و گاهی هم برنجی بر آن قرار گرفته ، و یکی دو تا مهمان ، مادر بزرگ هم آمده ، بچه ها سر و صدا میکنند ، همه منتظرند ، تا بزرگ سفره با گفتن بسم الله لقمه هایشان را بردارند ، و حالا مرد خانه از اینکه میبیند ، بچه هایش کیف میکنند  ، همسر و دخترانش لذت میبرند ، بعد یکی یکی که سیر میشوند ، خدا را شکر میکنند ، و در حق کسانی که گمان دارند بر سفره حقی دارند ، فاتحه ای میفرستند ، شکری مضاعف میکند و انرژی ای صد چندان برای روز کاری ای دیگر در خود ، ذخیره میسازد .

    میخواهم بگویم آنچه میتواند عفت و پاکدامنی را در زن نهادینه سازد ، محبت در خانه است ، همان مصرع اول ، که در خانه ی ما رونق اگر نیست صفا هست . زن و دختر و همه ی اهالی خانه به خاطر همان صفای معصومانه ، پایبند خانه میشدند ، خانه نزدیکترین نقطه ای بود که ساکنین آن به خدا متصل میشدند . روحانی میشدند ، عالم ربانی میشدند . یکی از جاهایی که رسول خدا دخترشان را بعنوان پاره ی تنشان  به عالمیان معرفی کردند ، زمانی است که از اصحابشان در باره ی زن پرسیدند که : ما هی ؟ تعریفتان از زن را بگویید ؟ قالوا : عورة . گفتند : زن ناموس است ، عورت است ، یعنی راز است ، سر است ، گرانبهاست ، چون گرانبهاست ، نیازمند مراقبت است . ابزار نیست ، کالا نیست ، در و گهر است ، اگر کالا بود که عورة نبود ، نیازمند مراقبت نبود . در جامعه هم میبینید از اشخاص بزرگ ، از شخصیت های معنوی ، حتی از مقامات درجه یک دنیوی مراقبت میکنند ، اما انسانهای بی نام و نشان مراقبت خصوصی ندارند . پیامبر خدا در ادامه میپرسد : متی تکون ادنی من ربها ؟ چه زمانی این زن که در تعریف شما عورة و ناموس است به خدا نزدیک تر است ؟ اصحاب نتوانستند پاسخ گویند . فلما سمعت فاطمة علیها السلام قالت : همین سوال را وقتی فاطمه ی زهرا شنیدند ، چنین پاسخ دادند : ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها . نزدیکترین نقطه ای که زن میتواند به خدا نزدیک باشد ، مقرب درگاه الهی باشد ، خانه اش است . پایگاه زن ، برای اینکه عروج داشته باشد ، پرواز معنوی داشته باشد ، خانه است . اینجا بود که رسول خدا در تمجید از دخترشان که امروز الگوی بسیاری از زنان و دختران است فرمودند : ان فاطمة بضعة منی

    اما ببینید دشمن چگونه ملاکها را واژگونه میسازد . خانه که پایگاه زن است ، محل ریاست اوست ، اولین مدرسه ی فرزندان او است و او اولین معلم مدرسه و نخستین رئیس گسترده ترین دانشگاه دنیاست ، جایی که فرزندان ریشه ها را در آن فرا میگیرند . جاییکه به او امنیت و آرامش میدهد ، و او میتواند از آنجا فرمانروایی اش را با صدای بلند به رخ همگان بکشد ، محل آزار دهنده ای میشود ، که خروج از آن را حتی برای مدت کوتاهی غنیمت میشمارد . نگویید سند این حرف کجاست ؟ بهترین سند کوچه و خیابان است . آفتاب آمد دلیل آفتاب . علما میگویند : ادل دلیل علی امکان شیء وقوعه . حضور گسترده ی فرزندان در خارج خانه ، آن هم به مدت طولانی و عدم رغبت به حضور و یا بازگشت به خانه نشانه ها و سیگنالهای خوبی از درون خانه نمیدهد . مصرع دوم شعر بالا که : هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست ، مفقود شده . از تسلیم شدن سریع دختران و از شتاب در پاسخ دادن به پسران میتوان متوجه ی  نگاه تحقیر آمیز اعضای خانه به او شد ، نگاهی که بی عارضه نیست ، عارضه ای که ریشه های پاکدامنی را مورد تعرض قرار میدهد . این حالت در زندگی زناشویی هم صادق است . همه ی مردهای زن آزار باید بدانند که نگاه بدور از محبت آنان به همسرانشان عصیان و اعتداء را بهمراه خواهد داشت . عصیان و اعتدایی که پیش از این در مورد یهود گفتیم ، که یکی از عوامل الصاق مهر ذلت و مسکنت بر پیشانی آنها بود . تمام عواملی که مانع اظهار عشق و علاقمندی مرد نسبت به خانه و خانواده میشود و همه ی آنچه که سبب اهمال کاری و عدم توجه به خواسته های روحی ، روانی و جنسی زنان در خانه میشود ، بسان تیری زهر آگین ریشه های عفاف را هدف قرار داده است .

    زنان و دخترانی که نشانه هایی از عدم اطاعت ، از قوانین خانه و خانواده را نشان میدهند . و در چهره شان میتوان تزلزل و عدم ثبات نسبت به احکام خانه را دید . و ترانه ی ناآشنایی و بی وفایی میخوانند . و با آهنگ ناهنجاری ، گرمای خانه را به سرمای طاقت فرسا تبدیل کرده اند ، یکی از مهمترین جهاتش این است که محبوب پدرانشان و یا معشوق شوهرانشان نیستند و همین یک دلیل کافی است که الوسواس الخناس در سینه هایشان وسوسه اندازد .

    اینکه ما از عفت و پاکدامنی زنان میگوییم حکمتی دارد ، اگر زنان جامعه صاحب ملکه ی عفاف شوند ، میتوانند مشوق مردان به پاکی گردند و میتوانند اسباب نجات آنان از پلیدی را فراهم آورند . هنگامی که فرشته ای در شکل و شمایل بشر قصد نزدیکی به مریم مقدس علیها السلام نمود ، رو کرد به ان فرشته و گفت : اگر تو تقوی داری و اگر پرهیزگار هستی ، من از تو به خدای رحمان پناه میبرم . یعنی به این کار دست نزن . قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا . حضرت مریم سلام الله علیها با گفتن جمله ی ان کنت تقیا فرشته را امر به معروف و نهی از منکر میکند . در عفت زنانه تزلزل راه ندارد ، حضور خدا همیشگی است . از آن طرف وقتی قرآن متین عفت مردانه را در ماجرای تقاضای همسر عزیز مصر به تصویر میکشد ، میفرماید : همت به همسر عزیز مصر قصد یوسف کرد ، نمیگوید یوسف او را دعوت به آرامش کرد ، میفرماید : هم بها یعنی یوسف هم قصد آن زن را کرد ، و این یوسفی است که خدای متعال در باره ی او میفرماید : انه من عبادنا المخلصین و شما بخاطر داشته باشید که شیطان هیچ سلطه ای بر بندگان مخلص ندارد الا عبادک منهم المخلصین . البته قرآن در ادامه میفهماند که برهان رب مانع از اهتمام یوسف شد . هم بها لولا ان رای برهان ربه اگر برهان پروردگارش را نمیدید ، یوسف هم قصد آن زن را میکرد . قرآن یوسف علیه السلام را مبری از گناه حتی در خیال معرفی میکند ، نشئه ی اهتمام نازل تر از مقدمات و فعل است . و یوسف حتی در نشئه ی اهتمام و خیال هم گناهی مرتکب نشد و این به جهت آن است که برهان خدایش را میدید . نکته ای که در آیه هست هم بها مقدم بر لولا ان رای برهان ربه میباشد . یعنی اگر برهان ربه نبود هم بها محقق میشد . اکنون شما دوستان جوان من که شنونده ی این عبارات هستید و شما عریزانی که عبارات را میخوانید ، میتوانید تفاوت دو عفت را برای دیگران بازگو کنید ، عفت زنانه عفت ستیز است و عفت مردانه عفت گریز و شما با تاکید بر عفت زنانه ، مبلغ هر دو عفت باشید .      

    ادامه دارد ....   



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 86/3/1ساعت  4:32 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و دوم )

    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا 

    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .

    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .

    همه ی توضیحات را از گوینده نخواهید . گوینده کتاب لغت نیست و جلسه ی ما هم قرار نیست متکلم وحده داشته باشد . گاهی مطالب ما فقط مبتدا دارد ،  خبر با شماست ، خودتان خبر را پیگیری کنید . از عرق ، اعراق و دساس میخواهید ، مطلع شوید ، خوب مطلع شوید ، به کتابهای فرهنگ لغت مراجعه کنید . اگر در المنجد لغت دس را ببینید ، برایتان میگوید : العرق دساس ای ان اخلاق الآباء تتصل الی الابناء . حالا میگویید ما عربی نمیدانیم . این دیگر قابل قبول نیست .

    بنده خودم معلم زبان انگلیسی ام ، باید تبلیغ زبان انگلیسی کنم ، اما هر چه فکر میکنم که چرا پدر ها و مادر ها و خود فرزندان ، چه دختر و چه پسر اشتیاق نشان میدهند ، تا این زبان را یاد بگیرد ، چیزی جز عوامل مادی پیدا نمیکنم . یک پز شده است . خدا میداند در پارکی در تهران شاهد دعوایی بودم که دو طرف جدای از اینکه به هم لگد میزدند ، با انگلیسی شکسته ای هم که بلد بودند ، به هم ناسزا میگفتند . چرا این زبان که به نسبت زبان عربی سابقه ی کمتری در بین ما دارد ، تا این حد مورد توجه قرار گرفته است ؟ و از دیگر سو زبانی که دین ما ، آیین ما ، قرآن ما ، روایات ما و جمعیت کثیری از همسایگان ما به این زبان تکلم میکنند ، این همه مورد بی مهری واقع شده است ؟ این یک وظیفه است ، زبان عربی را یاد بگیرید . و به دیگران یاد بدهید . یک مسلمان از بدو تولد که در گوشش اذان میگویند تا وقتی که در خاک قرار میگیرد و برایش تلقین میخوانند ، با زبان عربی سر و کار دارد . این هم جای کار و تامل دارد و شما پیگیری کنید . دقت کنید که این بی میلی فقط در رابطه با زبان نیست ، بلکه یک دشمنی پنهانی را در ضمیر ما نسبت به مردم عرب قرار داده اند . همین نفرت و دشمنی در نهاد مردم عرب نسبت به ما قرار داده شده است . و این نمیتواند ، بدون سبب ایجاد شده باشد . یکی از کاربردهای تحریف ، عوض کردن جای دوست و دشمن است . دشمن شناسی در جامعه ی ما ، و در کارخانه ی آنانی که پول دین میگیرند ، یا پول دنیا میگیرند و باصطلاح تولید علم میکنند ، متاسفانه محلی از اعراب ندارد . شما مطالعه کنید . و این جابجایی دوست و دشمن را برای مردم ما ، و برای علمای ما نیز توضیح دهید . لعلهم یتفکرون . شاید افاقه کند .

    خوب ، به بحثمان برگردیم . العرق دساس ، یعنی سجایای اخلاقی ، ملکات اخلاقی که در دیگران ، مثل پدر بزرگها ، مادر بزرگها ، حتی عمه ها ، خاله ها ، عمو ها و دایی ها وجود داشته و دارد ، در کودک شما اثر گذار است . اینگونه نیست که بتوانید زندگی ای منقطع از دیگران و بریده از پیشینیان برای خودتان تاسیس کنید . اینکه در دعا به جای صلب ، اصلاب و به جای رحم ، ارحام آمده به همین خاطر است .  غفلت از این مطلب برازنده ی جوان مسلمان نیست . عرق را خوشبختانه در فارسی هم استفاده میکنیم ، برای ما غریبه نیست ، شما با مسامحه بگویید ، ژن . اگر این معنا را میفهماند ، ما حرفی نداریم .

    خوشبختانه دخترانی که برخوردار از ژن عفت هستند ، به برکت دعای امام زمان علیه السلام در این سرزمین کم نیستند . پسران با شرف هم شکر خدا بسیار زیادند . از آنجایی که در اغلب موارد پسران منتخب (به کسر) اند ، به خیلی چیزها باید دقت کنند ، و آن چیزی که در راس قرار دارد ، باید عفت و پاکدامنی باشد . تخیروا لنطفتکم برای نطفه هایتان محل مناسبی انتخاب کنید . فانکحوا الکفاء و انکحوا الیهم و از اشخاص هم شان خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید . 

    شما میپرسید این دیگر چه جلسه ی دشمن شناسی است ؟ این مطالب چه ربطی به دشمن شناسی دارد ؟ باید بدانید اینگونه جلسات و اینچنین مطالبی علاوه بر دشمن شناسی ، دشمن کشی هم دارد . اگر معیار شما عفت باشد ، و این تبلیغ شود ، طوری تبلیغ شود که دیگر ملاکها را تحت الشعاع خود درآورد ، در آن وقت ما شاهد پیآمدهای آنچه که فرهنگ بی بندباری غربی نام گرفته نخواهیم بود ، ما شاهد فساد در خانواده ، افزایش طلاق ، کاهش ازدواج ، کثرت تجاوز به عنف ، جنایات بعد از سکس ، فراوانی حرامزاده ها ، کشتن حرامزاده ها ، بی اعتمادی در اعضای خانواده ، از بین رفتن عاطفه و محبت و احساس پوچی در جوانان نخواهیم بود و یا به ندرت با چنین مصائبی مواجه خواهیم شد . ولی با کمال تاسف باید بگویم ، مدتهاست که گوش جوان ما با چیزهای دیگر که غالبا کلام ما لایعنی است ، پر شده و میشود ، و اینگونه مطالب که با ریشه های او ارتباط دارد ، کمتر بگوش میخورد . اگر ملاک انتخاب همسر عفت باشد ، اگر نقطه اشتراک و کفو بودن ، در پاکدامنی باشد . اگر دختر مسلمان به این باور برسد ، که آنچه برای پسر مسلمان با اهمیت است و او در انتخاب همسر آن را ملاک قرار میدهد ، عفت است ، پاکدامنی پیشه میکند . بخشی از جلوه گریها ، لاابالیگریها ، نگاههای هوس آلود و جست و خیز های شهوانی بخاطر این است که در باور دختر مسلمان آمده که ملاک انتخاب ، عفت نیست ، چیز های دیگر است . و متاسفانه این در باور بعضی از مادر ها و بعضی از پدر ها هم آمده است . ما وظیفه داریم خودمان و خانواده مان را از آتش جهنم حفظ کنیم . یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا . چگونه حفظ کنیم ؟ ملاکها را که دست تحریفگر یهودی آن را جابجا کرده ، به جای اولش برگردانیم . 

    ادامه دارد ....



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 86/2/30ساعت  6:1 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و یکم )

    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا 



    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .

    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .

    ممکن است بتوانید هزاران چیز را نام ببرید ، از جاذبه ی زمین گرفته تا اشعه های کیهانی در شبهای مخصوص که در انعقاد نطفه و در سرنوشت و زندگی کودک تاثیر گذار باشد . ما بنا نداریم از همه ی این موارد صحبت کنیم . قطعا کتابهای مفید زیادی وجود دارد که میتواند به فهم و دانش شما کمک کند . ولی من از کتاب بهداشت نسل ، بیست و یکمین جلد از مجموعه ی اولین دانشگاه و آخرین پیامبر ، اثر شهید مظلوم دکتر سید رضا پاک نژاد ، نام میبرم ، آنرا بخوانید و به دیگران هم توصیه کنید . یکبار دیگر زیارت وارث را ببینید و عبارت اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة را با صدای رسا فریاد بزنید . به دو کلمه ی اصلاب و ارحام بیاندیشید ، اسلام کودک را تنها برآمده از صلب پدر نمیداند ، کودک اسلام مخلوطی جدا شده از پشت پدر و جدا شده از رحم مادر است . اصلاب و ارحام میفهماند که کودک اسلام تنها وارث صفات و ملکات پدر و مادر در خانواده ی کوچک و هسته ای نیست ، او سجایای اخلاقی را از خانواده ی گسترده و از پیشینیان و گذشتگان دور نیزارث میبرد . ادامه ی زیارت وارث میفرماید اشهد ان الائمة من ولدک کلمة التقوی و اعلام الهدی و العروة الوثقی و الحجة علی اهل الدنیا دلالت دارد بر اینکه انتقال صفات و ملکات تعطیل بردار نیست . گرچه کلمه ی شامخه در مقابل کلمه ی مطهره به مقام شامخ و مسئولیت سنگین نطفه ی مرد اشاره دارد ، اما عدم توجه به طهارت و پاکی رحم زن دور از عقل و زیرکی است . لذا بر جوان مسلمان است که بنگرد و ببیند که نطفه اش را در کجا قرار میدهد ، انظر فی ای شیء تضع ولدک . در جلسه ای از دوستان جوانم خواستم هر کدام مادر هایشان را تعریف کنند . هر کسی جمله ای گفت ، مادر یعنی گذشت ، مادر یعنی همه چیز ، مادر یعنی عشق ، یعنی فداکاری ، مادر یعنی محبت و تعریف های دیگر . بعد برایشان حدیثی از امام جعفر صادق علیه السلام خواندم که میفرمود : طوبی لمن کانت امه عفیفة . آنگاه برایشان توضیح دادم که آنچه در مادر اصل است ، عفت و پاکدامنی است . اگر مادری همه ی تعاریف را داشت اما عفیف نبود ، ارزشمند نیست . آنچه در مادر اهمیت دارد ، زیبایی نیست ، آشپزی نیست ، اینکه روابط عمومی خوبی دارد ، خوش برخورد است ، مهمان پذیر است ، نسبت به بچه هایش مهربان است ، اینها همه اش درست ، همه اش خوب ، اما اصل عفت و نگهداری دامن از نامحرم است ، حتی اگر نامحرم تنها قادر است از طریق حس بویایی اجسام را در ذهن مجسم کند . چنانکه در باره ی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها گفته شده است که روزی رسول خدا همراه با مرد نابینایی به خانه ی دختر شان آمدند ، بلافاصله بانوی اول اسلام خود را پوشاندند . رسول خدا فرمود : چرا خودت را پوشاندی ؟ با توجه به اینکه او قادر نیست تو را ببیند ؟ قالت فاطمة : زهرای مرضیه سلام الله علیها پاسخ دادند : یا رسول الله ، ان لم یکن یرانی فانا اراه اگر او مرا نمیبیند ، اما من او را میبینم . و هو یشم الریح . او بو را استشمام میکند ، او به جهت اینکه کور است ، نابیناست حس بویایی قوی ای دارد ، او آدمهای اطرافش را با بوییدن به تصویر میکشد . اینجاست که نبی مکرم و رسول معظم خدای متعال شهادت میدهد که فاطمه ی زهرا سلام الله علیها پاره ی تنشان است ، اشهد انک بضعة منی . آنچه که مهم است ، عفت است ، دوری از خلط و آمیزش با نامحرم است . جستجو کنید ، دقت کنید ، ببینید چه مادری را برای فرزندتان انتخاب میکنید ؟ ببینید نطفه تان را در چه محلی مستقر میکنید ، از قانون وراثت غافل نباشید . انظر فی ای شیء تضع ولدک فان العرق دساس . محمد بن حنفیه فرزند علی بن ابیطالب است ، حضرت در ماجرای جنگ جمل او را علمدار لشگر قرار داد و آن جملات آتشین را به او القا کرد ، وقتی که امام علیه السلام به او فرمان حمله داد . او حمله کرد ولی دشمن با ضربات نیزه و تیر جلوی او را گرفت . محمد از پیشروی باز ماند . حضرت به رساند و فرمود : از دشمن نترس ، حمله کن ، قدری پیشروی کرد ولی متوقف شد . امیر سلام الله علیه از ضعف فرزند سخت آزرده شد ، جلو آمد : فضربه بقائم سیفه با قبضه ی شمشیر به او زد و فرمود : ادرکک عرق من امک این ژن و این ضعف را از مادرت ارث برده ای . زندگی کوتاه رحمی آنقدر با اهمیت است که در حدیث رسول خدا ریشه ی سعادت و شقاوت آدمی دانسته شده است . السعید سعید فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه . جدای از این ، اسلام زن را خنثی نمیداند . بقول دکتر شهید پاک نژاد : زن ، بنابر آنچه که علمای روز میگویند ، گلدان نیست ، که مردی بذری و نطفه ای در آن بکارد . در روایت رسول الله : زن ، نیز دارای نطفه دانسته شده است ، ماء الرجل ابیض و ماء المراة اصفر . مردی یهودی از رسول خدا سولاتی میپرسد از جمله علت پسر یا دختر شدن را ؟ حضرت پس از آنکه فرمودند : آب مرد غلیظ و سفید است و آب زن رقیق و زرد ، فرمودند : چنانکه آب مرد غلبه کند ، کودک مذکر است و در غیر این صورت مونث . بجویید مادرانی با حسن خلق برای فرزندانتان انتخاب کنید ، ملاک انتخاب ، فراتر از مسائلی مثل زیبایی ، ثروت ، تحصیلات دانشگاهی ، شیک پوشی ، خیابان گردی و عطر و ادکلن باشد ، این سخن پدر موفق که فرزندان دختر و پسرش هر کدام به منزله ی خورشیدی تابان ، روشنی بخش خانه هایمان میباشند را در انتخاب همسر مد نظر داشته باشید که فرمود : حسن الاخلاق برهان کرام الاعراق ، ملکات و اخلاق خوب دلیل عرقها و ژن های پسندیده ی انسانی است . 

    ادامه دارد ....      



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 86/2/29ساعت  8:23 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]