سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی
تاریخ حکایتی خونبار تر از حوادث سال های تسلط داریوش بر ایران و شرق میانه به یاد ندارد و تمدن آدمی هول آور تر و خشن تر از کشتار ایرانیان در ماجرای پوریم ثبت نکرده است... اقدام یهودیان در انهدام برنامه ریزی شده ، منظم ، ناگهانی و سراسری بومیان ایران ، پیش و بیش از همه ، به علت مخالفت و مقابله ی وسیع اقوام کهن ایران ، با تسلط وحشیان هخامنشی بوده است ، که به وسیله یهودیان حمایت ، رهبری و راهنمایی می شده اند .
« ناصر پورپیرار ، مورخ »



« تورات در کتاب استر2 می گوید : خشایار شاه پادشاه پارس در آخرین روز جشن 180 روزه که از باده نوشی سرمست بود ، دستور داد ملکه وشتی زیباییش را به مقامات و مهمانانش نشان دهد . ملکه امتناع ورزید و پادشاه بسیار خشمناک شد.
در شوش یک یهودی به نام مردخای پسر یائیز زندگی می کرد ، او دختر عموی زیبایی داشت بنام هدسه دختر ابیحایل که به او استر هم می گفتند . زمانی که قرار شد از تمام بلاد دختران زیباروی به حرمسرای پادشاه آورده شوند استر نیز همراه دختران زیبای بیشمار دیگری به حرمسرای قصر شوش آورده شد . به توصیه مردخای استر به هیچ کس نگفته بود که یهودی است . استر بیش از دختران دیگر مورد توجه و علاقه پادشاه قرار گرفت بطوری که پادشاه تاج بر سر استر گذاشت و او را به جای وشتی ملکه ساخت . اما استر مثل زمان کودکی دستورات مردخای را اطاعت می کرد. »

تا اینجای داستان به چند نکته باید توجه کرد :
1. امتناع وشتی از نمایاندن خود ، می فهماند که زن ایرانی راضی نیست ملعبه دیگران قرار گیرد . در ضمیر زن ایرانی حجب ، حیا و عفت از روزگاران دور وجود داشته است .
2. زیبایی استر نیز قابل ملاحظه است چیزی که در طول تاریخ ، یهود از آن بهره برده و امروز نیز یکی از ابزارهای مهم جاسوسی و نفوذ به دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی حکومتها و سازمانهای دولتی و بین المللی ، استفاده یهود از زنانش می باشد . انان برای به انحراف کشیدن نسل ها هم از حربه ی نمایش زنان بهره برده و می برند .
3. واضح است پیمانی که او بعنوان ملکه با پادشاه می بندد بر اساس پنهان کاری است ، او تصمیم به شتر دزدی دارد لکن در ابتدا تخم مرغ دزدی را به اجرا می گذارد . به یهودیانی که برای مقاصدی شوم دین ، عقیده و باور خود را پنهان می کنند و از اسم و رسم مقصد بهره می برند آنوسی می گویند . و استر یک آنوسی است . ظاهرا ملکه ی پادشاه است . رسما تورات می گوید : او فرمانبر مردخای یهودی است

« مرد خای نیز از طرف پادشاه به مقام مهمی در دربار منصوب می شود . با توصیه مردخای ، استر علیه هامان « وزیرالوزرا » دسیسه کرده و شاه هامان را اعدام و املاک او را به استر می بخشد . بعد از ان پادشاه انگشتر خود را به مردخای داد .
پادشاه به ملکه استر و مردخای گفت : شما می توانید حکمی مطابق میل خود بنام پادشاه برای یهودیان صادر کنید و آن را با انگشتر پادشاه مهر کنید . »

26 قرن از ماجرای استر ، مردخای و هامان می گذرد متاسفانه تاریخ شناسان ایران بیشتر به زرق و برق پادشاهان و افتخارات جعلی زمامداران پرداخته اند . و سلسله های پادشاهی را برایمان آرایشگری کرده اند .
جوان ایرانی از ماجرای دردناک نخبه کشی و ایرانی کشی که در کتاب استر آمده ، خبر ندارد . استر و مردخای توطئه گر را نمی شناسد . هامان « وزیرالوزرا » که مورد خشم یهود قرار گرفته است را نمی شناسد . او نمی داند که هامان در هنر دست میکل آنژ بر سقف نمازخانه سیس تین واتیکان چهره معصومی دارد که به صلیب کشیده شده است .


آیا میکل آنژ دانسته یا ندانسته نمی خواهد رنج و مصیبت مسیح بدست یهودیان را در صورت هامان بنمایاند ؟
آنانی که دم از ایرانیت ، قومیت و نژاد می زنند از چه طریقی هامان سوزان3 را که در بسیاری از نقاط جهان برگزار می شود ، به گوش جوان ایرانی رسانده اند ؟

« مردخای فرمانی بنام پادشاه نوشت و آن را به همه جا فرستاد . فرمانی که به یهودیان اجازه می داد متحد شوند و بد خواهان خود را از هر قومی که باشند ، بکشند و دارایی شان را به غنیمت بگیرند . تورات می گوید در سراسر مملکت همه از یهودیان می ترسیدند تمام حاکمان و استان داران ، مقامات مملکتی و درباریان از ترس مردخای ، به یهودیان کمک می کردند . و به این ترتیب یهودیان به دشمنان خود حمله کردند و آنها را از دم شمشیر گذرانده ، کشتند. »

تورات توضیح نمی دهد که چرا همه ی مردم ایران از یهود می ترسیدند چگونه می شود در یک مملکت غیر یهودی همه ی قدرت در انحصار یک یهودی قرار گیرد و همه ی مقامات از او بترسند مگر اینکه بپذیریم پادشاهان هخامنشی4 دست نشاندگان یهود بودند . آنچه که تورات و یهودیان بر آن تاکید دارند ، این است که آنان در ماجرای پوریم که پانزده ملت ایران را نابود کرده اند و هزاران نفر از هنرمندان ، اندیشمندان و مردم عادی را کشته اند ، پیش دستی و قتل عام پیش گیرانه بوده است .
از یهودیان و حامیانشان می پرسیم ، به چه دلیل مردم سراسر شرق میانه نسبت به این قوم نفرت و در دل کینه داشته اند ؟ آیا سبب دشمنی همیشگی آدمی با یهودیان را نمی توان در رفتار حریصانه و توطئه گرانه این قوم با دیگران دانست ؟

« تورات می گوید در آن روز آمار کشته شدگان به عرض پادشاه رسید . او ملکه استر را خواست و گفت : یهودیان تنها در پایتخت پانصد نفر را که ده پسر هامان نیز جزو آنها بودند ، کشته اند . پس در سایر شهر های مملکت چه کرده اند ؟ روز بعد باز یهودیان پایتخت جمع شدند و سیصد نفر دیگر را کشتند ، بقیه یهودیان در سایر استان ها هفتاد و پنج هزار نفر از دشمنان خود را کشتند و از شر آنها رهایی یافتند . »

از ابتدا تا انتهای کتاب استر هیچ کلمه ای که نشان دهد خون از بینی حتی یک یهودی ریخته شده است ، وجود ندارد . به هیچ آزار عملی ای از سوی ایرانیان نسبت به یهود اشاره نشده است . با این وجود آنان قصاص قبل از جنایت را چگونه توجیه می کنند ؟

چگونه است که بعد از 26 قرن همچنان ایام پوریم ، سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم ماه ادار ، روزهایی که از هر یازده نفر ایرانی یک نفر کشته شده است را به عنوان روز سپاسگزاری ، روز امحاء دشمنان یهود و روز پوریم جشن می گیرند . بسیاری از یهودیان اروپا و آمریکا به جای پوریم ، این مراسم را جشن ایرانی کشی می نامند .
اما ایرانیان از همان زمان سیزدهم فروردین را که مصادف با آن ایرانی کشی وحشیانه بود به عنوان نماد مبارزه و اعتراض به قوم یهود و وحشیان هخامنشی ، که سراسیمه از خانه و کاشانه شان فراری شده بودند ، سر به کوه و صحرا می گذارند . و نافرخندگی سیزده ی فروردین را دور از خانه بدر می کنند .

اما اینک به دلیل هجمه ی گسترده فرهنگی و تسلط فراگیر یهود بر رسانه های ارتباط جمعی و غفلت نگران کننده ی جمع کثیری از ارباب قلم و دانش ، این روز نه تنها نمادی از مبارزه با یهود را با خود ندارد ، بلکه در جهت خواسته ی یهود ، آمال و آرزوی یهود را که همانا غفلت ، جهل ، خرافه پرستی و باستان پرستی ایرانی است را بر آورده می سازد .

پی نوشت :

1-  پوریم یکی از بزرگترین جشن های یهودیان است . یهودیان در جشن پوریم در دو نوبت به قرائت کتاب استر می پردازند . آنان واقعه کشتار 75800 نفر از ایرانیان را معجزه الهی می دانند و به همین مناسبت سیزدهم ماه ادار را روزه می گیرند . چهاردهم و پانزدهم ماه ادار را به رقص و پایکوبی می پردازند .

2- استر نام آخرین دفتر از کتاب تورات است در این دفتر نامی از یهوه ، خدای بنی اسرائیل برده نشده . این کتاب در اواخر عهد هخامنشی و یا پس از آن نوشته شده است . بنابر نوشته د. جوینی مطالب کتاب استر تماما در خدمت مصالح رباخواران حاکم بر جهان ، یعنی صهیونیستها و فراماسونها است .
این کتاب عمق نفرت و انزجار تند یهود نسبت به غیر یهودیان به ویژه ایرانیان را نشان می دهد . شدت و تندی نفرت بحدی است که حاخام ها و فقیهان قوم یهود در سده اول میلادی مطمئن و متفق القول نبودند که آیا باید کتاب استر را در
کتاب مقدس بیاورند یا نه ؟ از اقوال مارتین لوتر از رهبران پروتستان ها نقل کرده ان که گفته است : ای کاش این داستان وجود نداشت .

3-استاد ناصر پور پیرار در مقاله شنبه 8 شهریور 1382 در وبلاگ http://naria.persianblog.com می نویسد : واژه هخامنش لقبی است که پس از تسلط داریوش و نخست وزیری مردخای و انتخاب استر به عنوان ملکه داریوش و قتل عام پر خشونت مخالفان یهود در سراسر ایران ، که نزد یهودیان به عید پوریم معروف است و بالاخره تسلط کامل رابی های یهود در ایران و بین النهرین مردم شکست خورده منطقه بر قوم داریوش نهادند و آن را حاخام منش به معنای پیرو روحانیت یهود نام نهادند .
تورات به دفعات بر تسلط کامل رابی های یهود بر دربار هخامنشیان تاکید می کند که مشروح آن را می توان در کتاب های استر ، عزرا ، نحمیا ، دانیال و اشعیا در تورات یافت .

4- هامان سوزان مراسمی است که یهودیان هر ساله در بسیاری از کشور های دنیا برگزار می کنند . بنابر آنچه آقای عباس احمدی در مقاله عید پوریم در بخش خبر نامه http://mag.gooya.com نوشته است : در ایتالیا ، فرانکفورت آلمان ، سالونیکای یونان ، ایران ، افغانستان ، لیبی ، مراکش ، بخارای ازبکستان ، منطقه قفقاز ، یمن برگزار می شود . ویژگی این مراسم سوزاندن هامان و رقص و پایکوبی یهودیان به هنگام آتش زدن مجسمه هامان است . در ازبکستان مجسمه را از یخ می سازند و به دور آن آتش روشن می کنند . در یونان نان هایی به شکل هامان درست میکنند و با چاقو سر آن را می برند . در ایران مجسمه هامان را به دار می کشند ، سپس می سوزانند.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 84/1/30ساعت  10:29 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

     

    مسئولین ایرانی مذاکره کننده با اتحادیه اروپایی بدانند گردانندگان دنیای متمدن به جهت خوی برتری طلبی ما را نا انسان می دانند و به خود حق می دهند برایمان قانون بنویسند و اِعمال آن را از ما مطالبه کنند، توبیخمان کنند وبعضاً مجازاتمان نمایند. آنان هیچگاه ما را سیر نمی خواهند. زمانی ما را دوست دارند که مریض باشیم و لحظه ای ما را می پسندند که چون گدایی ناچیز ناله بیچارگی و درماندگی سر دهیم. آنان همیشه پنهانند و وقتی حدس می زنیم که سران پنهان دنیای متمدن چه کسانی اند تازه انگشت روی عروسکهای خیمه شب بازی آنان همچون بوش و چنی و استراو می گذاریم.
    شعار دفاع البته لازم است ولی بدانید همیشه برداشت ها،آنی نیست که شما می پندارید. مگر همین جماعت توافق پیامبر عزیز با سران مکه را نشانه ضعف ندانستند، صلح امام حسن را تسلیم نخواندند، مگر همین ها پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را نشانه شکست قلمداد نکردند.

    آنان شعار دفاع می دهند ولی همیشه مهاجمند خود را مظلوم می نامند ولی سرزمینمان را غصب می کنند، خانه ها را بر سر کودکان و فرزندانمان خراب می کنند و جوانانمان را در بدترین مو قعیتها قرار می دهند. سران پنهان دنیای متمدن همه رفتارهای مدافعانه شما را نشانه ضعف می پندارند، هر اندازه در دفاع استوار تر باشید آنان در تهاجم گستاخ تر خواهند شد.

    پیروزی حق شماست، پیروزی را به شما هدیه نمی کنند. رفاه و سعادت دنیوی حق ملت ایران است ولی این حق با دریوزگی بدست نمی آید.

    دنیایی که یک سوی آن گرگهایی با دندانهای تیز و چنگالهای قوی در کمین بره هایی سر به زیر به سر می برند، ابلهانه است که ما شیرهایی بدون چنگ و دندان باشیم.

    دوست من اینجا سرزمین علی ابن ابیطالب است، خون حسینی در رگهای جوانان این مرز و بوم جاری است، نام امام زمان میلیونها فدایی از جان گذشته به صحنه می آورد و خدا می داند سران دنیای متمدن به این راز پی برده اند و تو می خواهی که این افتخار عظیم را مستتر نمایی.

    داستان جوانی که نقش شیر بر پشتش می انداخت را شنیده ای، آن خواسته ها، خواسته های سران پنهان دنیای متمدن است، خواسته هایی که تمامی ندارد.

    خصلت بارز سران متمدن این است که تنها یک یا دو خواسته ندارند، آنان تا آنجایی پیش می روند که از تو شبحی بیش نماند.

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 84/1/30ساعت  10:27 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    ریشه های ضد صهیونیستی انقلاب امام خمینی (ره)

     

    هدف ما دستیابی به یک قدرت جهانی است. 1
    هیچگونه محدودیتی برای حوزه فعالیتهای ما وجود ندارد. 2
    توده مردم باید صرفا به وسیله ما اداره شوند. 3
    با تمام روشهای ممکن باید اهمیت حکومت و قدرتمان را به همگان گوشزد و اعلام کنیم کسانی که به حکومت جهانی ما تسلیم شوند از حمایتمان بر خوردارند. 4
    غیر یهودیان گله گوسفندانند و ما گرگهای این گله و شما میدانید که وقتی گرگ به گله میزند چه اتفاقی میافتد؟ 5
    چهل سال پیش امام ره فرمود: در شانزده شهریور در تهران دروازه دولت یک بساطی یهودیها درست کردند چهار صد پانصد نفر یهودی دزد دور هم جمع شدند. خلاصه حرفشان این بود که شعاری برای یکی دادند و یک فحشی به یکی، آن وقت نوشتند که :
    مجد مال یهود است. یهود برگزیده خداست. ما ملتی هستیم که باید حکومت کنیم.
    ایران سرزمین پهناور با امکانات طبیعی فراوان و مردمی فهیم ، سزاوار نبود که در چنگال یهود گرفتار باشد. مردان قوی ای که سرشار از غیرت و توانمندی بودند راضی نمی شدند اسارت زنان و مردان ایران زمین را به تماشا بنشینند.
    این نوشته نفوذ صهیونیسم را در ایران از کلام امام خمینی ره می نمایاند.
    حضور گسترده صهیونیستها در اقتصاد ایران به واسطه حزب بهائی از مواردی است که امام نسبت به آن به تاریخ اسفند 1341 اعلان خطر میکند. در همین تاریخ امام تلویزیون ایران را پایگاه جاسوسی یهود مینامد.
    زمانی که به امام خبر میدهند تعدادی از اهل منبر را به سازمان امنیت بردند و از آنها خواستند که از شاه و اسرائیل چیزی نگویند. امام که در بین مراجع به تیزهوشی شهره است، سوالی مطرح میکند که این دو تناسبشان در چیست؟
    آنگاه امام میپرسد مگر شاه اسرائیلی است؟
    به نظر سازمان امنیت شاه یهودی است؟
    از عمر این عبارات بیش از چهل و یک سال میگذرد و دوستان جوان من که امروز خواننده این سطورند بدانند که فعالیت یهود و تعرض آنان به ایران برای همه قابل لمس نبود. پروتکلها عامل اصلی موفقیت یهود را در امور سیاسی پنهان کاری میداند. آنان تصمیم داشتند قدرت فکر کردن مردم را با برجسته کردن مسائل کم اهمیت تضعیف کنند. و زمانی که کلیت جامعه ای نتواند فکر کند و تصمیم بگیرد ، پر واضح است زمینه حضور گسترده خود را فراهم ساخته اند. تا جائیکه هواپیماهای اسرائیلی تصمیم میگیرند حجاج بیت الله الحرام را به مکه ببرند که البته با اعتراض عربستان سعودی ناچار شدند از این عمل خودداری کنند. آنقدر این زمینه حضور مهیا است. که امام ره در تاریخ فروردین 1343 بعد از اینکه ماجرای هواپیما و حج را میگوید از ورود تخم مرغ اسرائیلی هم شکایت میکنند.
    یعنی اسرائیل آنچنان ما را در قبضه خود دارد که باید شکممان ، که امری مادی است و حجمان ، که امری معنوی است ، با او گره بزنیم.
    امام می داند که صهیونیسم زمانی موفق میشود که افراد را مطابق الگو و انگاره های تربیتی خود دوباره تربیت کند ، لذا وقتی جمعی را برای تحصیل به اسرائیل فرستادند امام ناراحتی خود را پنهان نکرد . در تاریخ اردیبهشت 1343 فرمود : ای کاش به جای دیگری می فرستادند ، به آمریکا می فرستادند ، ای کاش به انگلستان می فرستادند . اسرائیل با فرستادن نظامیان خود به ایران علاوه بر اینکه از تجهیزات ارتش ایران بهره می بردند باعث بدنامی ایران در دنیای اسلام نیز می شد.
    تا جاییکه امام فریاد برآورد ایران پایگاه اسرائیل شده است.
    سرسپردگی رژیم شاه به اسرائیل تا جائی است که حتی برای برپایی جشن های دو هزارو پانصد ساله شاهنشاهی از کارشناسهای اسرائیلی بهره می برد .
    این جشنهای شاهانه در زمانی است که بفرموده امام ، مسلمین برای مجد ، عظمت و آزادی فلسطین در خاک و خون می غلطند ، ولی شاه برای رژیم مبتذل شاهنشاهی جشن و سرور بپا می کند .
    وقتی در 21 آگوست 1969 مسجد الاقصی توسط یهودیان افراطی به آتش کشیده می شود
    و منبر بسیار ارزشمند اهدائی صلاح الدین فرمانده مسلمان در آن می سوزد ، این آتش سوزی بقدری ننگین بود که شورای امنیت سازمان ملل آن را محکوم می کند ، ولی شاه در ایران با عوام فریبی قصد اخاذی از مردم و ترمیم وجه اسرائیل را دارد ، از امام در این باره بشنوید : مسجد الاقصی را آتش زدند ، ما فریاد می کنیم که بگذارید مسجد الاقصی به همین حال نیم سوخته باقی باشد ، این جرم را از بین نبرید . ولی رژیم شاه حساب باز می کند و صندوق می گذارد و به اسم بنای مسجد الاقصی ، از مردم پول می گیرند تا بتواند از این راه استفاده نمایند و جیب خود را پر کنند و ضمنا آثار جرم اسرائیل را از بین ببرند.
    یهود همیشه در همه جای نسبت به در اختیار داشتن زمین حریص است و در همه جای دنیا بهترین جاهای مسکونی و زراعی را برای خود می خواهد ، در ایران هم آنگونه که امام می فرمایند : مزارع بسیار خوب ایران بسیارش در دست اسرائیل
    است . امام از مزرعه نمونه ایران و اسرائیل در ایلام و از دشت عمران در اطراف قزوین نام می برد
    امام در مصاحبه بادکتر جیم کولکر ، استاد دانشگاه آمریکا، اسرائیل را شریک جنایات ساواک و شاه معرفی می کند و در دیدار با سفرا و دیپلماتهای خارجی از شکنجه جوانان ایرانی بدست عمال شاه یاد می کند و می فرماید حتی شکنجه گر از اسرائیل می آوردند .
    تعهد امام را بنگرید ، در بحبوحه انقلاب کمتر از دو ماه مانده به پیروزی 22 بهمن ، وقتی اعتصاب در آبادان از صادرات 9 یا 10 میلیون بشکه نفت جلوگیری کرد ، برای مصارف داخلی شش صد هزار بشکه نفت تولید می شد .
    وقتی بازرسان متوجه شدند که این نفت به اسرائیل فرستاده می شود ، امام عباراتی دارد، می فرماید : اگر اینها فهمیدند که این نفت را برای اسرائیل می خواهند حرام است که اعتصاب نکنند ، باید اعتصاب کنند . در ادامه امام می فرماید : ملت ایران حاضر است سرما بخورد ، اما نفتش را اسرائیل نبرد .
    از خصوصیات امام این است که هیچ گاه بدون سند حرفی نمی زند ، بر این اساس ایشان تا 28 روز پیش از پیروزی انقلاب ، از اینکه اسرائیل در کشتار مردم ایران دست دارد چیزی نمی گوید ، اما در این تاریخ سندی بدست می آورند و می فرمایند اینها ملت ما را با سربازهای اسرائیلی کشته اند .
    پاسخ مثبت امام به سوال خبرنگار نشریه لوموند پایان بخش مطالب این مقاله است .
    آیا سیاست موافق شاه در قبال اسرائیل ، یکی از دلائل مخالفت شما با رژیم است ؟ امام می فرمایند ، آری.
    پی نوشت ها:

    1-پروتکلها شماره 10
    2-پروتکلها شماره 9
    3-پروتکلها شماره 10
    4-پروتکلها شماره 6
    5-پروتکلها شماره 11



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 84/1/30ساعت  10:22 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

     

    پروتکلهای* بزرگان یهود یا پروتکلهای دانشوران صهیون گزارش گونه ایست که در اولین کنگره صهیونیستها در شهر بال سوئیس به سال 1897 در 24 بند از سوی سران یهود به شرکت کنندگان داده شد .مطالب پروتکلها صریح و پوست کنده نقشه های رهبران یهود را بیان می کند . گویا این مطالب به صورت خام جهت بحث و بررسی بیشتر در نظر گرفته شده است. انتشار پروتکلها سفاهت یهود را با نفاق آنان پیوند زده است.
    امام امیر المومنین علی علیه السلام در وصف منافقان می فرمایند : یقولون منافقان می گویند فیشبهون و شبهه می پراکنند و یصفون وصف می کنند فیموهون و حقیقت را وارونه جلوه می دهند .
    اینک چند جمله منتخب از پروتکلها را مشاهده کنید:
    1. توده مردم وحشی است .
    2. به اعتقاد ما حق یعنی اعمال زور .
    3. ما به مرگ و میر و کشتار غیر یهودیان فکر می کنیم .
    4. هیچ گونه محدودیتی برای حوزه فعالیت های ما وجود ندارد .
    5 . هر گونه ابتکار و خلاقیتی را که به سود ما نباشد ، نابود می کنیم . 
    6. غیر یهودیان گله گوسفندانند و ما گرگ های این گله هستیم .
    7. اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن را در میان غیر یهودیان از بین می بریم
    8 . باید مطالب ضد و نقیض در بین مردم پخش کنیم.
    9. در میان توده مردم حسد ، نفرت و زیاده خواهی ایجاد می کنیم.
    10. جهت دادن به فکر و اندیشه مردم غیر یهودی به کمک سخن پردازی و تئوریهای وسوسه انگیز ، کار متخصصان و مدیران ما است.
    11.ما طوری مردم را به جان هم انداخته ایم که همه به همدیگر بدگمانند.

    12. هدف ما دستیابی به یک قدرت جهانی است .
    13. ما باید دولت های غیر یهودی را مجبور کنیم که در جهت خواسته های ما قدم بر دارند .
    14. عامل اصلی موفقیت ما در امور سیاسی پنهان کاری است .
    15. ما باید آنقدر غیر یهودیان را به مسائلی چون پیشرفت سرگرم کنیم تا سرانجام از فهم هر مسئله ای اظهار عجز کنند.
    16. روش مهار کردن فکر را به وسیله سیستمی که به سیستم دروس عینی معروف است و هدف آن مبدل کردن غیر یهودیان به آدم ها ی بی فکر ، بی خرد و مطیع که منتظرند دیگران برایشان فکر کنند و عقائدشان را شکل بدهند ، انجام می دهیم .
    17. اگر در رابطه هایمان دست روی حساسترین عصب ذهن آدمیان بگذاریم ، خیلی زود به پیروزی خواهیم رسید و این اعصاب حساس ذهن‏ آدمی ، عبارتند از زر اندوزی ، مال پرستی و تنوع طلبی در ارضاء نیازهای مادی ، هر یک از این خواسته ها به تنهایی می تواند آدمی را تسلیم ما کند .
    18. برای آنکه بتوانیم صنعت غیر یهودیان را بکلی نابود کنیم علاوه بر انحصار طلبی تجمل پرستی را رایج می کنیم و نیازهای کاذب مردم را افزایش می دهیم.
    19. مرگ برای همه یک امر اجتناب ناپذیر است. آنهایی که مانع انجام برنامه های ما می شوند بهتر است که مرگشان را جلو بیاندازیم و آنها را نابود کنیم .
    20. ما جوانان مسیحی را در دریایی از افکار شاعرانه غرق می کنیم و آنها را بر اساس تئوریها و اصولی که آنها را غلط می پنداریم تربیت می کنیم تا بتوانیم آنان را به فساد بکشانیم .
    21. جوامعی که ما اخلاقیات را در آنها از بین برده ایم وجود خدا را نفی می کنند و از میان آنها شعله های آتش هرج و مرج طلبی ( آنارشیسم ) به هر سو زبانه می کشد .
    22. کانسروتیسم که حکمای اندیشمند ما آن را عامل هدایت و پرورش فکر تمام بشریت می دانند قبل از هر چیز باید جزء برنامه آموزشی باشد .
    23. همه ادیان باید از بین بروند بجز دین ما . ریشه هر گونه عقیده ای باید از بیخ و بن کنده شود حتی اگر این کار به انکار خدا بیانجامد .
    24. کسی نباید اعتقادات واقعی مذهب ما را مورد بررسی قرار دهد هیچ کس جز خودمان نباید از کار دینمان سر در بیاورد.
    خداوند بزرگ در قرآن می فرماید :
    ودت طائفة من اهل الکتاب لو یضلونکم و ما یضلون الا انفسهم و ما یشعرون .
    گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزو دارند که شما را گمراه کنند ، به آرزو نخواهند رسید و این را نمی فهمند.
    آل عمران 69

    * ریچارد بوچر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با اعتراض به پخش سریال ضد صهیونیستی از تلویزیون حزب الله موسوم به پراکندگیها اعلام می دارد ما به شدت مخالف نمایش هر گونه برنامه ضد یهود یا برنامه ای هستیم که حاوی به رسمیت شناخته شدن کتاب پروتکلهای حاکمان صهیونیسم باشد.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 84/1/30ساعت  10:20 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

     

    آیا الله و خدا به یک معناست؟ آیا درست است هر جا الله دیدیم بگوییم خدا؟ در قرآن کریم, حدود صد اسم برای خداوند آمده است .که هر یک نمایانگر حقیقتی از حقایق ذات مقدس اوست. تنها الله است که نمایانگر ذات دارای همه صفات کمالیه و مبرا از هر گونه سلب و نقص است.

     اگر کلمه الله از اله گرفته شده باشد بمعنی ذات شایسته پرستش است و اگر از وله مشتق شده باشد بمعنای آن است که عقل هادر مقابل ذات مقدسش حیران و یا متوجه وعاشق اویند. و اگر وله و اله دو لهجه از یک لغت باشند معنای الله چنین می شود ذاتی که موجودات واله و عاشق او هستند و او تنها حقیقتی است که شایستگی پرستش دارد. حال الله با چنین شان والاپی و با چنین مفهوم بلندی به کدام کلمه ترجمه شود؟

     اگر بگوییم الله مساوی است با خدا آیا درست گفته ایم؟ خدا مخفف (خود آی) است و پر واضح است که خدا تمام معنای الله نیست.

    همین سوال از کشیش PAT ROBERTSON که از رهبران مسیحیت صهیونیست است پرسیده شده است.

    Are God and Allah the same در پاسخ به این پرسش پت رابرتسون می گوید .They are not the same آن دو به یک معنا نیستند وترجمه Allah به God غلط است..To translate Allah as God is wrong و شفارش می کند هر جا Allah دیدید بگویید Allah نگویید God.

    اگر از پت رابرتسون بپرسید چراچنین می گویی؟ در جواب می گوید چون خدای کتاب مقدس خدای محبت و رستگاری است. .The God of the Bible is a God of love and redemption و او خدایی است که فرزندش را فرستاده تا به خاطر گناهان ما جان دهد و بمیرد.

    .Who sent his Son into the world to die for our sins از دوستان جوانم که خواننده این سطور هستند می پرسم آیا این بیان مجوزی برای گناه و کردار زشت و اعمال وقیحانه یهودیان صهیونیست و مسیحیان صهیونیست نشده است؟ جنایات بی شرمانه سربازان مسیحی صرب نسبت به زنان و مردان بی دفاع بوسنی و کشتار همه روزه کودکان و نوجوانان فلسطینی بدست یهودیان تا دندان مسلح و شکنجه و قتل غیر نظامیان بی گناه در عراق بدست سربازان آمریکایی حاصل چنین تلقی ای از God نیست؟
    در ادامه پت رابرتسون که مبلغ مسیحت صهیونیستی است خشم خود را نسبت به فداکاری و جانبازی استشهادیون مسلمان که جان خود را در طبق اخلاص نهادنده اند تا از مادران و خواهران ستمدیده و از پدران و برادران رنج کشیده خود دفاع کنند پنهان نکرده در بدی الله میگوید او خدایی است که به دوستدارانش می گوید بخاطر او در راه رهایی و رستگاری جان دهند.

     .Allah tells people to die for him in order to get salvation آنگاه برای اینکه الله را تحقیر کند می گوید الله خدای ماه در مکه بوده است .. Allah was the moon god from Mecca و در توجیه مطلب فوق حتما دلیل و سند محکمی اراپه می دهد لطفا توجه نمایید. دلیل پت رابرتسون وجود هلال ماه در اسلام است اگر باور ندارید کافی است به پرچم کشور ترکیه بنگرید هلال ماه و یک ستاره در آن می بینید.

     The flag of Turkey has a crescent moon with a star in it وجدان آقای کشیش را به آیه ای از کتاب مقدس فرا می خوانم : .

     یهوه خدا پاک و مقدس است او از پرستندگان خود انتظار دارد که از لحاظ روحی اخلاقی فکری و جسمانی پاک و منزه باقی بماند (پطرس 16:1 ).

     چه اتفاقی در افکار و اندیشه غرب پدید آمده است و این بحران از کجاست؟ سید حمید مولانا اخیرا در مقاله ای بحران موجود را ناشی از افول قدرت غیر ملموس یا آنچه که مجموعا این روزها به عنوان قدرت نرم افزاری از آن صحبت می شود می داند. آنچه اتفاق افتاده است این است که آمریکا قدرت ارتباطات انسانی قدرت گفتگو و صحبت کردن با دیگران را از دست داده و قدرت اقناع نیز تقلیل یافته است. اکنون بعنوان معلمی که همیشه مشوق مطالعه و تدبر بوده است از دوستان نوجوان و جوانم می خواهم به هر کتابی که God را معرفی می کند مراجعه کنند و خود قضاوت نمایند . بقینا God تنها شانی از شوون Allah است.

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 84/1/30ساعت  10:17 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    <   <<   26   27   28   29      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]