چه زمانی مسجد الاقصی تخریب می شود ؟
مسجد قبة الصخره با گنبدی طلایی رنگ توسط خلیفه ی اموی ، عبد الملک ابن مروان به یادبود سفر بزرگ پیامبر بنا شد .
مسجد الاقصی دارای گنبدی نقره ای رنگ جلو تر از مسجد قبة الصخره قرار دارد . این مسجد محل معراج حضرت خاتم الانبیاء به افق اعلی است .
صهیونیستها مسجد قبة الصخره را به عنوان مسجد الاقصی در همه جا مطرح می کنند . هر جا ذکری از مسجد الاقصی به میان می آید ، تصویری از قبة الصخره به نمایش در می آید . ( حتی در سیمای جمهوری اسلامی ایران ) . آنان شعاری دارند به نام ، دروغ بگو ، باز هم دروغ بگو ، آنقدر دروغ بگو تا دروغ تو راست پنداشته شود .
و امروز دروغ صهیونیستها تا جایی رسوخ کرده که مسلمانان و حتی فلسطینی ها قادر به تشخیص مسجد الاقصی از قبة الصخره ، نیستند .
روزی مسجد الاقصی تخریب می شود که تصویر آن به طور کامل از ذهن مردم پاک شده باشد .
برادر من ، خواهر من ، دوست خوب من هر کدام از ما به اندازه توانمان وظیفه داریم تا از نمادهای اسلامی دفاع کنیم . حد اقل کاری که می شود انجام داد ، گفتن ، نوشتن و آگاهی دادن است .
امام خمینی ( ره ) فرمودند : بگویید ، می شود و بگویید تا بشود . اگر آنان به ریسمان استعمار آویزانند ، ما به ریسمان الهی متکی هستیم .
بدون شرح
منتظر نظرات شما هستیم
[East Jerusalem, Palestine] I wanted to totally forget the intifada today, so I walked around West Jerusalem and took a couple photos of young girls. Nothing like a cute girl to make you forget the war, right? (By the way, since I am 39, I realize that I am walking a very thin line here
دختران مسلح اسرائیلی
شرق اورشلیم ، فلسطین - امروز می خواهم انتفاضه را به طور کلی فراموش کنم . بنابراین به بیت المقدس غربی می روم و چند عکس از دختران جوان می اندازم . هیچ چیزی مثل دیدن دختران زیبا تو را از جنگ دور نمی سازد ، اینطور نیست ؟ (راستی از وقتی که 39 ساله شده ام درک می کنم که این جا روی تار مویی راه می روم)
It make me really sad to see young kids with rifles walking through the open mall. I"m disturbed because it just doesn"t seem right. If you go almost anywhere in
دیدن دختران جوان در حالی که با تفنگ در بازارها قدم می زنند مرا محزون می سازد . ذهن من آشفته است ، به نظر می رسد این صحیح نباشد هرطرف که بروی در بیت المقدس غربی دختران مسلحی را خواهی دید . بازدیدی کوتاه از برگرکینگ ، یک دوجین جوان با تفنگ هایشان را خواهی دید که همبرگر می خورند . در سینما پسرهایی را مشاهده خواهی کرد که تفنگ به دست دارند . اینها جوانانی هستند که با دوستانشان تفریح می کنند ، نه سربازان وظیفه . (خانم نجیبی که با او صحبت کردم با اصرار می گفت : که آنها سربازانی هستند که به استراحت آمده اند)
Walk into any restaurant and you"ll find a young guard on duty. He"ll wave a metal detector wand over your body. He will also ask you if you are carrying a gun. Routine question -- "Are you bringing any guns into our restaurant today?" I wandered up to the Sbarros on
به هررستورانی که می روی سرباز جوانی را می بینی که انجام وظیفه می کند .او ردیاب فلزی را روی بدنت به حرکت در می آورد و از تو می پرسد آیا تفنگ داری ؟ پرسش روتین ، آیا امروز با خود تفنگی به رستوران ما آورده ای ؟ به رستوران سبراز در خیابان جافا ، که شش ماه پیش در آن بمب گذاری شده بود ، می روم به هنگام ناهار فقط یک مرد داخل رستوران نوشابه ای می خورد ، در همان زمان دو نگهبان بیرون رستوران نگهبانی می دادند . اخیرا ساختمان بازار اورشلیم ، از سه لایه نیروهای امنیتی بهره می برد ، یک ردیف مردان و زنان مسلح ، یک ردیف مردان مسلح و ردیابهای فلزی و سرانجام ردیف سوم نگهبانان درب ورودی . (همان خانم ، به من گفت که حدس می زند 25درصد از مردان اسرائیلی اسلحه حمل می کنند)
او کیست ؟ ( قسمت پایانی )
« و اول چیزی که در لوح محفوظ نوشته شد این بود که منم خدایی که به جز من خدایی نیست ، هر که پدر و مادر از او راضی باشد من نیز از او راضی هستم و هر که پدر و مادر بر او خشمناک باشد من نیز بر او خشمناکم .»
آیت الله ، مادر، ادب
روزی شخصی منزل معظم له آمد و خواست با ایشان ملاقات کند . در خانه را به صدا در آورد و گفت : آقا جان منزل تشریف دارند ؟ آقا در حال استراحت بود و مادرشان پاسخ داد که آقا خوابیده است . هم زمان معظم له از خواب برخاست و از اطاق بیرون آمد و به مادرش گفت : ننه جان ، شما دیگر به من آقا نگو . همان محمد صدا بزنی کافی است .
در اواخر عمر که مادرشان بر اثر کهولت نمی توانستند برای قضای حاجت بیرون بروند و خودشان را رسیدگی نمایند ، معظم له در گوشه اطاق جایی درست کرده بود که مادرشان برای قضای حاجت در زحمت
نباشند و معمولا ظرف و لگن را خالی می کردند ، وقتی به ایشان اعتراض کردند که بچه ها ظرف را خالی می کنند ، شما چرا به زحمت می افتید ! می فرمود: من بچه های خود را دوست دارم ، اگر آن ها این وظیفه را خوب انجام ندهند و کوتاهی کنند ، آنوقت از آنان دلگیر می شوم .
خواننده ی ارجمند این سطور چند نفر مانند حضرت آیت الله العظمی کوهستانی می شناسد ؟
یکی ، دو تا و یا ده تا ..
دوست داشتم در جواب می شنیدم اگر سی میلیون جوان داریم ، سی میلیون مانند آیت الله داریم .
اما افسوس ، حکایت پسرها و دخترهای سر گردان در کوچه و پس کوچه که ظاهر آراسته ی خود را نشانه کمال می دانند ، حکایت تلخ موفقیت تعلیمات کوچه بازاری پروتکل های حاکمان صهیونیسم است که با مشوب ساختن افکار ، جوانان را در دریایی از اوهام شاعرانه غرق ، در پیچ و خم اطلاعات متناقص گم و فارغ از هر گونه خلاقیت فردی به آلت دستی ناچیز تبدیل کرده اند .
آنان رسما اعلام می کنند تا زمانی که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره های تربیتی ما دوباره تربیت نشوند ، نمی توانیم برنامه هایمان را در اینگونه جوامع پیاده کنیم . آنان تصمیم دارند در یک برنامه ی محتاطانه ، توام با آموزش در کمتر از یک دهه ، منش و خلق و خوی سر سخت ترین افراد را تغییر دهند و آنان را مانند افرادی از پیش مطیع ، به زیر سلطه خویش در آورند .
پدرها و مادرها هوشیار باشند آنان تنها کودکان ، نوجوانان وجوانان ما را هدف قرار نداده اند بلکه شما پدر عزیز و مادر گرامی نیز هدف تعلیمات دوباره قرار گرفته اید .
دوست جوان من بداند :
حضرت رسول (ص) فرمود : « نیکی با پدر و مادر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا برتر است .»
امام جعفر صادق (ع) فرمود : « برترین اعمال نماز در اول وقت ، نیکی به پدر و مادر و جهاد در راه خداست .»
حضرت آیت الله کوهستانی به سال 1267 هجری شمسی در روستای کوهستان دیده به جهان گشود و به تاریخ جمعه چهاردهم ربیع الاول برابر با هشتم اردیبهشت سال 1351 هجری شمسی قلب مبارکش از تپش باز ایستاد .
زیارتگاه آن عزیز سفر کرده ، حرم مطهر امام رضا علیه السلام ، رواق دارالسیادة
او کیست ؟ ( قسمت سوم )
غفلت از اندیشه ایی که در صدد نهادینه کردن روانشناسی تسلیم ، که به آن روانشناسی ذلت پذیر می گویند ، از خردمندی نیست . شیوه کهنه و مزورانه ای که مسیحیت را بی هویت ساخت و آرام آرام در دام یهود قرار داد .
پروتکل های حاکمان صهیونیسم هدف اساسی مدیران یهودی را« که متاسفانه امروزه بر بسیاری از موسسات اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و ... جهان سلطه دارند » تضعیف قدرت فکری مردم می داند . آنان مردمی را می خواهند که افکار آنها از اندیشیدن در مسائل اساسی عاجز ، و متوجه مسائل کم اهمیت شده باشد . و در این مسیر از ابزارهای نوین و خیره کننده ای بهره می برند . مدلی از حقارت ، ذلت و بردگی ارائه می دهند که مردم در دام افتاده کمتر متوجه ی اسارت خود می شوند . آنان در میان توده مردم حسد ، نفرت و زیاده خواهی را رواج می دهند و با سست کردن پایه های بنیادی خانواده ، نقش تربیتی پدر و مادر را از بین می برند .
اینکه در شریعت مقدس اسلام تحقیر نمودن بندگان خدا حرام است ، بدون حکمت نیست . کسی که پذیرفت حقیر است دیگر چیزی برای دفاع ندارد . دین ، عقیده ، ایمان و همه هستی خود را بر باد می دهد .
و به همین خاطر به ذلت کشاندن بندگان خوب خدا و اهانت رساندن به جوانان مومن و شایسته ی سرزمین های اسلامی در حکم محاربه و نبرد با پروردگار است . و اصولا اگر رابطه ی بین خدا و بنده خدا درک شود ، دانسته می شود که اهانت به بنده ، اهانت به خداست و تحقیر مخلوق ، تحقیر خالق است .
به همه عزیزان خواننده این سطور توصیه اکید می کنم ، برای مقابله با شیطان ها و شیطان پرست ها و جهت خشنودی پروردگار متعال ، آئین اکرام ، تعظیم و احترام به بندگان خدا را سر لوحه ی اعمال و رفتار خود قرار دهیم .
ایمنی از غضب پروردگار را در اکرام بنده مومن ببینیم ، همان گونه که در حدیث قدسی آمده است. و اکرام برادر مسلمان را اکرام خدای متعال بدانیم ، چنانچه در حدیث رئیس مذهب جعفری ، امام صادق علیه السلام آمده است . همان امامی که روزی به اسحاق ابن عمار فرمود : با دوستان من هر قدر می توانی احسان کن که هیچ مومنی احسان با مومنی نکرد و اعانت او ننمود مگر اینکه صورت ابلیس را خراشید و دل او را مجروح ساخت .
این مطلب ادامه دارد
او کیست ؟ ( قسمت دوم )
امروزه نفوذ تفکرات شیطانی سران صهیونیسم جهانی بنابر آنچه که در پروتکلهای حاکمان یهود آمده است و آن دست گذاشتن بر روی عصب حساس ذهن آدمی از طریق مال اندوزی ، زر اندوزی ، برخورداری از رفاه کاذب ، تنوع و گوناگونی ارضاء تمایلات جسمانی باعث فراموشی و انزوای مفرط عبادت حیات بخش زهد گردیده است . آنچه که آنان به شیوه های بسیار مرموزانه و روانشناسانه ی دقیق در ذهن و اندیشه مردم ما ایجاد کرده اند، تخیل آرامش و آسایش است . بدیهی است که خیال با واقعیت تفاوت فاحشی دارد .
تفکر دنیایی ، تفکر در نداشته هاست . نداشته هایی که هیج گاه پایانی ندارد ، در حالی که تفکر زاهدانه از داشته ها کاخی رفیع از خوشبختی می سازد .
مگر ما ادعا نداریم که پیرو پیامبر عزیز اسلام هستیم ، مگر از آن حضرت روایت نشده است که : « پروردگار به من فرمود : اگر خواهی سنگ های مکه را از برای تو طلا کنم . گفتم خداوندا می خواهم یک روز گرسنه باشم و یک روز سیر تا در گرسنگی تو را بخوانم و تضرع کنم و در روز سیری حمد و سپاس تو را بجا آورم .»
مگر نمی دانید که حضرت بعد از بعثت هیچ صبحی او و اهل بیتش سیر نشدند مگر آنکه در شام گرسنه بودند و هیچ شامی سیر نشدند مگر آنکه صبح آن گرسنه بسر بردند ؟
آیا زهد زاهد علی الاطلاق و سرور زاهدان آفاق علی بن ابی طالب علیه السلام را نعوذبالله دروغ می دانی ؟
آن حضرت هرگز از طعامی سیر نخورد . نان خورش نمی خورد و اگر می خورد منحصر بود به نمک و سرکه و اگر ترقی می کرد می شد قدری شیر . همیشه جامه درشت و کهنه می پوشید . پیوسته می فرمود علی را با زینت دنیا چه کار است ، چگونه خود را راضی کنم به لذتی که فانی است .
افسوس ، آنانی که باید اینها را بخوانند ، نمی خوانند . آنانی که خوانده اند یا ایمان نیاوردند و یا خیلی زود تسلیم ابلیس شدند .
و اما صاحب عکس ، براستی او کیست ؟ او کیست که مرجع تقلید آیة الله العظمی گلپایگانی رحمة الله علیه به وقت دیدار او فرمود : زهد و تقوا و بزرگی شما برای من علم الیقین بود و الآن به مرحله عین الیقین رسیده است .
او کیست که مرجع تقلید آیة الله العظمی حکیم رحمة الله علیه حدود نیم قرن پیش در وصفش فرمود : او عالمی زاهد و عارف است ، از اولیای الهی است . در نجف به زهد و تقوا مشهور بود. سلام مرا به ایشان برسانید . آیا مردم قدر او را میدانند ؟
این مطلب ادامه دارد ...
رسول اکرم (ص) : ما اتخذ الله نبیا الا زاهدا
به چهره آسمانی روحانی ای که صاحب نفس زکیه بود و او را سلمان زمان می خواندند ، با دقت بنگرید آنچه جامعه ما و همه جوامع بدان نیاز دارد را در این سیما می توان یافت .
او کیست ؟ که ندیدنش شهید مطهری را متاسف ساخت و دیدنش قرار از علامه طباطبایی ربود ...
با نقل دو خاطره از معظم له با شخصیت آسمانی او آشنا می شویم.
1. ایامی که در نجف به تحصیل اشتغال داشتم متوجه شدم که مدتی قلبی گرفته و خاطری افسرده دارم در اندیشه فرو رفتم ازهر جای وجودم جستجو میکردم و خاطرات و واردات قلبی ام را کنترل و بررسی کردم عقده ای پست ولی خطرناک در گوشه قلبم یافتم روی آن انگشت گذاشتم دانستم که آن عقده علاقه به دنیا بود بلا درنگ با توجه و اخلاص به سوی حرم مطهر حضرت امیر علیه السلام شتافتم و با لابه و تضرع از مقام مقدس علوی استدعا نمودم که علاقه دنیا را از دلم بردارد . در حالی از حرم به خانه برگشتم که دیگر برای همیشه از علاقه به دنیا آسوده شدم .
2. من در نجف تحصیل می کردم و با قناعت و ساده زیستی روزگار می گذراندم تا آنکه روزی مادرم برای من یک طاق پارچه قبایی برک فرستاد . ابتدا خیلی خوشحال شدم ، ولی با خودم اندیشیدم که اگر این پارچه را برای خود قبا بدوزم این قبا نو عبای نو هم لازم دارد و آن گاه عبای نو نعلین نو هم می خواهد و کم کم خانه و اثاثیه منزل نیز باید عوض شود.لذا فکر کردم که بهتر است که همین جا جلوی خواهش و هوای نفس را بگیریم و آن قبا را به یک فقیر هدیه دادم تا این که خیالم بابت آن آسوده گردید.
1. آنچه برای مسیحیت صهیونیسم حائز اهمیت است و بر آن تاکید دارد یهود و یهودیان می باشد. تا جائی که موجودیت خدا را با این فرقه و آئین پیوند میزند. حکایتی که پت رابرتسون در ابتدای سخنرانی 17 دسامبر 2003 خود نقل میکند شنیدنی و در عین حال تکان دهنده است. او می گوید: در اواخر قرن نوزدهم میلادی ملکه ویکتوریا ملکه انگلستان از نخست وزیرش بنیامین دزائلی میپرسد چه دلیلی می تواند برای اثبات وجود خدا به او ارائه کند؟ نخست وزیر بعد از تامل کوتاهی پاسخ می دهد – یهود – او دلیل وجود خدا را یهود می داند.1
2. مسیحیت صهیونیسم بر بقاء یهودیان خاصه یهودیان صهیونیست و بازگشت آنها به سرزمینهای اشغالی فلسطین تاکید می ورزد. پیروزیهای سربازان تا دندان مسلح یهودی – پیشرفت صنعتی اسرائیل حتی حاصلخیزی خاک و فراوانی گل و میوه – را در سرزمینهای اشغالی مورد توجه قرار میدهد. تا جائی که همه این موارد را معجزه الهی می داند.
3. مسیحیت صهیونیسم حمایت از اسرائیل را مستند به کلمات حضرت موسی و انبیاء بنی اسرائیل میکند. و اعتقاد دارد که ظهور دولت یهود در سرزمینهای اشغالی به فرمان خدا صورت گرفته است. به اعتقاد این گروه طرح و نقشه خدا بر این تعلق گرفته است که اسرائیل مایه برکت سائر ملل باشد.
4. مسیحیت صهیونیسم از اسرائل حمایت میکند: چون اسرائیل را مهد دمکراسی و سرزمین آزادیهای فردی و حاکمیت قانون می داند. اسرائیل را سرزمینی با حاکمیت مردم سالار میشناسد. که اطراف آن را حکومتهای دیکتاتور که مانع آزادیهای فردی هستند در بر گرفته است. حکومتهائی که تصمیم دارند به نظام فئودالی و ملوک الطوائفی قرن هشتم عربستان بازگردند. 2
5. مسیحیان صهیونیست تنهابخاطر موارد مذکور در بالا از
اسرائیل حمایت نمی کنند. بلکه آنان خدائی که با موسی در سینا سخن گفته است را خدای خود می دانند. ابراهیم اسحاق و یعقوب را روسای روحانی خود می خوانند. ارمیای نبی حزقیل و دانیال را نیز پیامبران خود می دانند. داوود را بعنوان پادشاه – قهرمان خود به حساب می آورند. اورشلیم را شهر مقدس و پایتخت معنوی خود قلمداد می کنند. و استمرار حاکمیت یهود بر سرزمینهای اشغالی را دفاع از منافع خود می دانند.
6. مسیحیت صهیونیسم حزب الله و حماس را آدم کش و تروریست می خواند و در مبارزه خود را طرف اسرائیل می داند. 3
7. مسیحیت صهیونیسم متعهد شدن اسرائیل به تعهدات الزام آور جهانی را خودکشی و انتحار می نامد. و از دوستان اسرائیلی خود توقع دارد تن به هیچ تعهدی ندهند. به اعتقاد این فرقه یاسر عرفات رهبر حکومت خودگردان – حزب الله و جهاد اسلامی – صلح نمی خواهند. آنها ویرانی اسرائیل را خواستارند. به اعتقاد اینان اگر سرزمین فلسطینی با حاکمیت مقتدر در قلب اسرائیل محقق شود راه ورود سلاحهای مدرن با کمال رازپوشی و با پوشش دیپلماتیک هموار شده دفاع اسرائیل از خود بشدت بخطر خواهد افتاد.
8. مسیحیت صهیونیسم شعار زمین در مقابل صلح را یک توهم ستمگرانه می داند. و از خود می پرسد: از دست دادن سینا آیا برای اسرائیل صلح آورده است؟ از دست دادن جنوب لبنان آیا برای اسرائیل صلح آورده
است؟ 4
9. مسیحیت صهیونیسم بر این باور است جهان در انتها شاهد جنگ عظیمی خواهد بود. آن جنگ بخاطر پول و زمین نیست. جنگ فقر و غنا نیست. جنگ بخاطر رسوم کهن با دنیای مدرن نیست.مسیحیت صهیونیسم جنگ آخرالزمان را جنگ بین الله خدای مسلمانان و یهوه خدای یهودی مسیحی میداند. 5
خوانندگان ارجمند می توانند سخنرانی کشیش پت رابرتسون با عنوانWhy Evangelical Christians Support Israel
را در سایت www.PatRobertson.com مشاهده نمایند. در زیر قسمت هایی از این سخنرانی آورده شده است.
پی نوشت :
PatRobertson.com - One day in the late 19th Century, Queen Victoria of England reportedly asked her Prime-1
Minister, Benjamin Disraeli, this question:
"Mr. Prime Minister, what evidence can you give me of the existence of God?"
Disraeli thought for a moment and then replied, "The Jew, your majesty."
2- Of course, we, like all right-thinking people, support Israel because Israel is an island of democracy, an island of individual freedom, an island of the rule of law, and an island of modernity in the midst of a sea of dictatorial regimes, the suppression of individual liberty, and a fanatical religion intent on returning to the feudalism of 8th Century Arabia.
3- We are with you in your struggle
4- The slogan "land for peace" is a cruel chimera."
5-Ladies and gentlemen, make no mistake-the entire world is being convulsed by a religious struggle. The fight is not about money or territory; it is not about poverty versus wealth; it is not about ancient customs versus modernity. No-the struggle is whether Hubal, the Moon God of Mecca, known as Allah, is supreme, or whether the Judeo-Christian Jehovah God of the Bible is Supreme.
پرچم اسرائیل بیانگر چه دیدگاهی است ؟
اسرائیل با پرچم خود چه حرفی با مردم دنیا و چه پیامی برای همسایگانش دارد؟
1. زمینه سفید : بیانگر صلح است ، چیزی که با ماهیت یهودیت تلمودی سنخیتی ندارد . سرشت انسان اسرائیلی که تربیت تلمودی دارد بر حرص و طمع قرار گرفته است. خصیصه اصلی یهودی تلمودی بلند پروازی و طغیان گری است . این ویژگی ، آدمی را وا می دارد که خود را از سایر ملل متمایز و برتر بداند . چنین موجودی اگر هم بخواهد با دیگران در صلح و سازش زندگی کند ، نمی تواند . این حس نفرتی که در گوشه گوشه جهان نسبت به یهود وجود دارد ، ناشی ازهمین خصیصه است .
2. ستاره داوود : اسرائیل حکومت خود را تالی حکومت حضرت داوود بنیانگذار آل یهود می داند و ستاره داوود سمبل اعتقادات و دیدگاههای قوم یهود است .البته پر واضح است که صهیونیستها برای پیشبرد مقاصد شوم خود از هر چیزی حتی دین ، خدا و پیامبر به عنوان ابزار استفاده می کنند . امام خمینی در رد ادعای دروغین صهیونیستها ، می فرمایند : موسی معارضه می کرد با طاغوت ، و اینها که می گویند ما پیرو موسی هستیم ، خودشان طاغوتند . ایشان در جمع کلیمیان ایران فرمودند : ما با آنها ( صهیونیستها ) مخالفیم و مخالفتمان برای این است که آنها با همه ادیان مخالف هستند ، آنها یهودی نیستند ، یک مردم سیاسی ای هستند که به اسم یهودی کارهایی می کنند و یهودی ها هم از آنها متنفر هستند و همه انسانها باید از آنها متنفر باشند .
3. دو نوار آبی رنگ در حاشیه بالایی و پایینی : نمادی از رودهای نیل و فرات است یعنی اینکه مرزهای اسرائیل از« نیل» تا« فرات» است .
امام خمینی (ره) در سخنرانی 7/6/63 می فرمایند : من کراراً تذکر داده ام که اسرائیل از نیل تا فرات را از خود می داند ، و شما را غاصب سرزمین های خویش می شمرد . گرچه اکنون جرات اظهار صریح آن را ندارد .
دکتر علی خلیل در کتاب « یهودیت ، مابین تئوری و اجرا» می نویسد : تصویری که ادبیات تلمودی برای مرزهای سرزمین اسرائیل در آینده ترسیم می کند ، بر اساس سفر « دباریم » می باشد . مرزهای اسرائیل گسترش خواهد یافت و از هر طرف توسعه می یابد . دروازه های قدس به دمشق می رسد و دیاسبورا برای بر افراشتن خیمه هایش در مرکز فلسطین خواهد آمد .
نوشته ی اسرائیل شاهاک ، یهودی ضد صهیونیست در کتاب « تاریخ یهود ، آیین یهود» ، مطلب فوق را روشن تر بیان می کند . آرمانی ترین روایت در مورد مرزهای اسرائیل شامل مناطق محصوردر مرزهای زیر است : از جنوب ، تمامی صحرای سینا و بخشی از شمال مصر به طرف بالا تا حوالی قاهره ، از شرق ، تمامی اردن و بخش عظیمی از عربستان سعودی ، تمامی کویت و قسمتی از جنوب فرات در عراق ، از شمال ، کل لبنان و کل سوریه به اضافه بخش اعظم ترکیه به طرف بالا ( تا دریاچه وان ) و از غرب ، قبرس .
در سال 1967 میلادی زمانی که خبرنگار آسوشیتد پرس از یکی از سربازان اسرائیلی می پرسد مرزهای کشور اسرائیل تا کجاست ؟ سرباز با کمال غرور و خود پسندی پاسخ می دهد : « تا آنجا که قدمم را بگذارم » و با پوتینش به زمین می کوبد.
نکته جالب در قانون اساسی اسرائیل ، مشخص نشدن مرزهای جغرافیایی این کشوراست .
آیا شما کشوری غیر از اسرائیل سراغ دارید که در قانون اساسی اش ، مرزهای جغرافیایی مشخصی نداشته باشد ؟
« جنگ صلیبی نوین ، برده داری نوین »
سال 1095 میلادی ، پاپ اورابانوس با شعار به خاطر عشق به خدا مسلمانان را می کشیم ،آغاز گر جنگ صلیبی شد .
اما طولی نکشید که شعار کلیسا به سال 1122 میلادی تغییر کرد ،
ایندفعه کلمه به جای شمشیر ، شعار اول صلیبی ها گردید .
پطرس کلونی دریافت مسیحی کردن مسلمانان به مراتب سودمند تر از کشتن آنها برای مسیحیت است . او به پادشاهان صلیبی نوشت که یک کشیش باید در فضائل و اخلاق یک مسیحی باشد و در اعمال و رفتار یک نظامی . به عبارت دیگر اگر مسلمانان پذیرفتند که تسلیم محض و مطیع رام صلیبیون باشند ، مراد حاصل است وگرنه رفتار نظامی کشیش حکم به کشتن آنان می کند .
از آن زمان مبارزه در دو جبهه آغاز شد و با پیشرفت تکنولوژی و فنون جدید و با استفاده از روانشناسان خبره ، مبارزات فرهنگی تبدیل به تهاجم فرهنگی و درانتها منجر به تربیت فرهنگی گردید.
اگر صفحه 176 کتاب ولایت فقیه حضرت امام خمینی را باز کنید با نگرانی این مرجع عالیقدر در نزدیک به نیم قرن پیش برخورد می کنیم ، ایشان می فرمایند : در هر گوشه از بلاد اسلامی جوانان ما را با تبلیغات سوء دارند از ما جدا می کنند ، نه اینکه یهودی و نصرانی کنند بلکه آنها را فاسد و بی دین ولا ابالی می سازند و همین برای استعمار گران کافی است .
امام به تاریخ 16/2/1342 در پاسخ به نامه علماء همدان می فرمایند : با سکوت ما نسل های آتیه الی الابد در معرض ضلالت و کفر هستند و مسئول آن ما هستیم . خطر اسرائیل و عمال ننگین آن اسلام و ایران را تهدید به زوال می کند .
امروز غرب با اسطوره سازی از فوتبالیست ها ، هنرمندان ، ستارگان سینما و خوانندگان در جنگ صلیبی نوین* برده داری نوین را ترویج می کند.
برده های نوین دیگر فریاد یاللمسلمین* سر نمی دهند . آنان حتی مدافعان و دلسوزان خود را دشمن میدارند. ما به فرموده پیامبر مهربان و دلسوزمان که فرمود : « کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» ، وظیفه داریم به قدر وسع تلاش کنیم و یاری گر رفقای جوانمان باشیم .
پی نوشت :
* در برده داری قدیم برده شلاق می خورد ، و چون بدن درد را احساس می کرد ، آخ می گفت . اما در برده داری نوین شلاق جایش را به عکس ، فیلم ، بازی ، کتاب ، مجله ، روزنامه ، جزوه ، کارت پستال
و... داده است . برده از این شلاق جدید آخ که نمی گوید هیچ ، لذت هم می برد .
* « من سمع منادیا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم » هر کسی صدای فریاد خواهی مسلمانی را بشنود و به آن پاسخ نگوید ، مسلمان نیست.