بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت سی و یکم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
وقتی در بحث دشمن شناسی وارد میشوید و میخواهید بعد ها بعنوان دشمن شناس در خدمت اخلاق جامعه باشید و به مردم مومن و فهیم کمک کنید ، باید یک سلاح شناس خبره هم باشید . پیش از این هم گفتم که دشمن آیات و روایات را مطالعه کرده ، نقاط ضعف ما را بخوبی میشناسد ، مناطق رادار گریز را بدرستی میداند . مبادا خودمان را در باد دشمن قرار دهیم و گمان کنیم بسلامت به سر منزل مقصود میرسیم . گول آزادیهای دروغین او را نخوریم که انتهایش چیزی جز سقوط در منجلاب ستمگری نیست . مراقب حواس مان باشیم ، خوب است که در استفاده ی از آنها بیشتر از کمی بخیل باشیم .
به فرمایش مولایمان در نهج البلاغه عملا ایمان داشته باشیم . که میفرماید : و لا ترخصوا لانفسکم به خود بیش از اندازه آزادی ندهید ، فتذهب بکم الرخص مذاهب الظلمة که شما را به ستمگری میکشاند . اگر قلب ، دل و شکم اینهایی که در دریایی از گناه و عصیان گرفتارند را بشکافید ، غده ای بمراتب بزرگتر از هر غده ی دیگری بیرون خواهید آورد که نام آن ، مداهنه با خود است . وقتی قید و بند را از خودمان برداشتیم و وقتی که از جانمان عقل زدایی کردیم ، نباید منتظر گرد باد باشیم ، هر باد مختصری هم میتواند ما را با خود به اقیانوس گناه وارد سازد . و لا تداهنوا با خودتان ، با نفستان مداهنه نکنید ، سازش نکنید ، فیهجم بکم الادهان علی المعصیة که با همان ادهان و سستی به دنیایی از تباهی و گناه سقوط میکنید .
ما در زمانه ای قرار گرفته ایم ، که بعضی از گروههای فاسد به هوادارانشان میگویند که : پدرانتان را بکشید . غافل از اینکه رسانه ها پیشاپیش لذت پدر بودن را از پدران گرفته اند . رسانه ها قبل از فرزندان ، پدران را از پا در آورده اند . امروز ما با باصطلاح پدرانی مواجه ایم که فرزندانشان را تنها در شکم ، پوشاک ، پول ، و تحصیلات مهد کودکی و دانش ابتدایی دانشگاه برسمیت میشناسند . و با فرزندانی برخورد داریم ، که تصورشان از خانه رستورانی ، خوابگاهی و مستراحی بیش نیست ، پدرانشان را نیز گارسونهایی میپندارند که محتاج ترحمند . این یک دوئل است . یک دوئل باخت باخت ، که برنده ندارد . لذا هم پدران فرزند از دست داده زیاد داریم و هم فرزندان پدر از دست داده . و لا تتخذوها قبورا خانه هایتان را قبرستان نسازید ، کما فعلت الیهود و النصاری قبرستان سازی خانه ها هنری یهودی است .
به خانه هایتان نور ببرید ، آیات را یاد بگیرید ، احادیث اخلاقی را برای دختران و پسرانتان بخوانید ، رسانه ها ما را با فرزندانمان بیگانه ساخته اند ، این بیگانگی را از بین ببرید . فرزندانتان را پاره تنتان بدانید . این یک فریضه است . چنانکه حضرت امیر سلام الله علیه به فرزندشان نوشتند : و وجدتک بعضی تو را پاره ی تن خود یافتم و در ادامه فرمود : بل کلی بلکه همه ی جان منی . حتی کان شیئا لو اصابک اصابنی اگر آسیبی به تو برسد ، به من رسیده است . و کان الموت لو اتاک اتانی و اگر مرگ به سراغ تو آید ، به سراغ من آمده است .
یکی از اسلحه های بسیار خطرناک دشمن که از قدیم الایام برای از کار انداختن خانه و خانواده بکار گرفته است ، فتح سنگر مستحکم خانه است ، با مسکرات و مخدرات . انفجار این مواد آنقدر مهیب و دلهره آور است که در مواردی به چند نسل بعد هم آسیب رسانده است . از مهمترین سلاح هایی است که در شرم زدایی و امحاء حیاء شاید معادلی نداشته باشد . وقتی در دی ماه سال 84 مقاله ی عرق ، یهود و جوانان را نوشتم ، دوستی پیامی فرستاد که بسیار گویاست ، پیام را بخوانید و مقاله ی نامبرده را که در همان ایام در سایت وزین ، معتبر و گران سنگ موعود با نام الکل ، و تربیت نامحسوس یهود و جوانان قرار گرفت را مجدد مورد مداقه و مطالعه قرار دهید .
بدهکار مفلسی را گفتند یا طلبت را بده ، یا یکی از این سه کار که می گوییم انجام ده!
گفت کدام سه کار ؟
گفتند قتل والدین ، زنا با محرم ، شرب خمر!
اندیشید ، مال که ندارم ، پس نتوان داد. قتل والدین و زنا با محرم بس عظیم و نا بخشودنی است ، پس نتوان کرد. اما شرب خمر گناهش کمتر است. پاسخ داد : شرب خمر کنم.
چون شرب خمر کرد ، مست لایعقل گشت آنچان که ندانست چه می کند ؛ پس هم با محرم آویخت ، هم والدینش را به دیار باقی فرستاد.
آیا دوست خوب من میداند که ساخت ، قاچاق و توزیع مشروبات الکلی از جمله سود آورترین صنایع در خدمت یهود است . و آیا دوست من خبر دارد که یهودیان در میان مشروب خواران از همه ثابت قدم ترند . و آیا دوست من متوجه ی این نکته شده است که غول صنایع مشروب سازی شخصی است به نام ساموئل برونفمن ، که یک یهودی مهاجر به آمریکاست و امروزه دفتر مرکزی کمپانی مشروبات الکلی برونفمن ها ، به نام سیگرام در نیویورک است و در 120 کشور جهان شعبه دارد و فروش سالانه ی آن بیش از یک میلیارد دلار است . و آیا دوست خوب من میداند که از شایع ترین مواد مورد سوءاستفاده در دنیا الکل است . و وابستگان به الکل بیشترین سود را به جیب امپراطوری عرق و شراب سرازیر داشته اند . جدای از اینکه خود را با انواع بیماری های بعضا صعب العلاج مانند سرطان های سر و گردن ، سرطان در دستگاه گوارش ، سکته قلبی و مغزی ، ناتوانی جنسی ، توهمات شنوایی ، فراموشی پایدار ، زخم معده و درگیری مری و کبد درگیر ساخته اند . این مقاله صرفا در صدد بیان مطالب علمی و کارگاهی نیست . نمیخواهد انواع شراب را نام ببرد و ویژگی های مثلا شراب سرخ ، سفید ، گلی ، شراب تقویت شده و شراب شیرین و گازدار را برای خوانندگانش بشمارد . نمیخواهد فقط بگوید که الکل موجود در مشروبات الکلی اتانول نام دارد و مقدار آن در آبجو 5% ، در شراب 10- 15% و در ویسکی و عرق حدود 40% است .
حتی قصد ندارد از انواع عوارض جسمانی و روانی حاصل از نوشیدن مستمر الکل بحث کند . اگر چه دانستن آن برای آنانی که لب به شراب و عرق نزده اند لازم است . حتی برای آنانی که مدت کوتاهی است در این دام قرار گرفته اند نیز ضروری است . اما آنانی که عنوان الکلیسم را با خود یدک می کشند قطعا آثار رفتار نامناسب خود را می دانند و اطرافیان با اندکی هشیاری پی به علت پر حرفی ، کم حرفی ، معاشرتی شدن ، گوشه گیری و پرخاشگری ، اختلال در تعادل و ناتوانی در انجام حرکات ظریف را در فرد الکلی به راحتی تشخیص خواهند داد . چرا آدمی خود را گرفتار این مصیبت عظمی بسازد که اگر روزی تصمیم به ترک آن بگیرد نیز با انبوهی از مشکلات از جمله تشنج و تشنج منجر به مرگ مواجه گردد .
امروزه ابلهانی پیدا شده اند که از ساده دلی و بی اطلاعی بعضی استفاده می کنند و الکل طبی را که با نوشابه مخلوط کرده اند و یا متانول که همان الکل صنعتی است را به خورد نوجوانان و جوانان می دهند . آنانی که در شیراز ، بهشهر و احیانا جاهای دیگر دچار کوری ، اغماء و یا مرگ شده اند ، بیچارگانی بوده اند که در دام این نابخردان سودجو افتاده اند .
آنچه که بر پدر ها ، مادرها ، معلمان دلسوز ، دختران و پسران جوان و همه ی آحاد مردم فرض است توجه به چند نکته است .
1) تجارت مشروب در سراسر دنیا در دست یهودیان است . هنری فورد در صفحه ی 205 یهود بین الملل می گوید : John Foster Fraser در کتاب The Conquering Jew که در سال 1916 توسط شرکت Funk Wagnalls Company منتشر شد می نویسد : یهودیان اربابان تجارت ویسکی در ایالات متحده اند و 80% از اعضای انجمن ملی فروشندگان مشروبات الکلی یهودی هستند . هنری فورد در 4 صفحه ی بعد از نوعی مشروب تغلبی و نوعی معجون فاسد به نام Nigger Gin که باعث تمرد و بی قانونی عجیب در میان سیاه پوستان می شد نام می برد . سازنده ی این جین شخصی یهودی به نام Lee Levy است . آقای Will Irwin این نوع جین را بزرگترین شرارت در تاریخ داد و ستد توصیف می کند . او می گوید : این نوع جین ارزان بود و بر چسب روی شیشه اش القاءآت شهوت انگیزی را تصویر می کرد و با عکس های بسیار وقیح و شرم آوری از زنان سفید پوست تزیین شده بود . آقای ایروین می نویسد : من این نوع جین را هرگز در بار هایی که ورود سیاهان به آن ممنوع است مشاهده نکردم .
2) همه باید بدانند که مسکرات و مشروبات الکلی از جمله سمومات تدریجی الاثر است . ممکن است با یک بار یا دو بار نوشیدن خون فاسد نشود و کاهش فشار خون پدید نیاید ، حنجره متورم نشود و صدا خشن نگردد ، ممکن است در مرتبه ی اول تورم در پلک های چشم قابل رویت نباشد و حرکات جلف و فساد اخلاق آشکار نگردد ، اما در استمرار آن قطعا علاوه بر موارد فوق شخص الکلی دچار جنون خمری ، سلب اراده ، خودکشی ، دیگر کشی و بی عفتی و بی ناموسی خواهد شد .
3) نویسنده ی کتاب نفیس صد مقاله ی سلطانی می فرماید : تمام انبیاء از آدم تا خاتم از جانب خدا ماموریت داشته اند تا با هر چیزی که مخدر عقل و باعث زوال آن شود مبارزه کنند و از امام جعفر بن محمد الصادق (ع) و علی بن موسی الرضا (ع) حدیث می آورد که این دو عزیز فرموده اند : « ما بعث الله نبیا قط الا بتحریم الخمر » . همه ی پیامبران شراب را حرام دانسته اند و به حرمت آن حکم داده اند . آنانی که ناجوانمردانه به خاطر سود مادی برای جوانان ما از مزایای مصرف مشروبات الکلی شعر می سرایند ، موجودات حقیری اند که فردایشان را به امروز و آخرتشان را به دنیا فروخته اند . اما جوانان ما باید این گفته ی هنری فورد را در صفحه ی 186 یهود بین الملل آویزه ی گوش خود کنند که بسیاری از القاءآت پنهان و ناشناخته در زندگی ما ، منشاء یهودی دارند .
نمی توانم ارادتم را نسبت به هنری فورد پنهان کنم . کتاب یهود بین الملل پر است از نکته ها و دقائق ، در صفحه ی 200 آقای فورد می گوید : مردم همان گونه اند ، که تربیت می شوند . و امروز در جامعه ی جوان ما چه کسی است که متوجه ی تربیت نامحسوس و فراگیر یهود نشده باشد . این قانون مدون یهود است . کافیست نگاهی به بندی از پروتکل شماره 9 دانشوران یهود بیاندازید ، می گوید : ما جوانان غیر یهود را با آموزش اصول و فرضیاتی که از نظر ما کذب محض است ولی خود آنها را القاء کرده ایم گیج و گمراه ساخته و روحیه ی آنها را تضعیف کرده ایم . آقای فورد در صفحه 201 یهود بین الملل به نکته ی دیگری اشاره می کند . او می گوید : هیچ چیز خود به خود مورد پسند عامه قرار نمی گیرد . به اعتقاد او نوعی کوفتن مکانیکی محض بر اذهان مردم باعث ایجاد علاقه ی کاذب می شود . کوفتنی که چند سالی است در ایران با انواع فیلم ها و سی دی های مستهجن صورت گرفته است . چه کسی ورود انواع تصاویر محرک عصب های شهوانی را انکار می کند ؟ و چه کسی می تواند ورود و قاچاق انواع مشروبات الکلی را منکر شود ؟ و کیست که نداند « الانسان حریص علی ما منع منه » . قاعده ای که استاد شهید مرتضی مطهری می فرماید : درست است انسان بر آنچه که از او منع شده حریص است ، به شرطی که نباشد و عرضه نشود . اما اگر عرضه شد آن هم به صورت ارزان و مجانی و تبلیغ هم شد ، پر واضح است همانی می شود که آقای فورد در صفحه ی 200 یهود بین الملل می گوید . « تجارت مشروبات الکلی را کاملا آزاد بگذارید تا جامعه ای میگسار و عیاش به وجود آید » .
4) پدر ها و مادر ها و همه باید بدانند که دشمن همه را نشانه گرفته است . جرج واکر بوش ، رییس جمهور ایالات متحده خود را در جنگ می داند . تصمیماتی متناسب با زمان جنگ را اتخاذ و ابلاغ می کند . کسی گمان نکند که آتش دشمن به سراغ او نمی رود ، تیر و ترکش گلوله های دشمن به او و خانواده ی او اصابت نمی کند . امروز باید بسیار با دقت و ظرافت رفتار کرد . دشمن از کوچکترین روزنه نفوذ می کند . اولین اشتباه شما ممکن است آخرین اشتباه شما باشد . اگر در میدان مین قرار گیرید چگونه قدم برمی دارید ؟ فکر کنید که در میدان مین هستید . هر کلام ، هر نگاه و هر آوایی را مینی بدانید که ممکن است هر لحظه منفجر شود . بنگرید چه آهنگ و چه فیلمی را نشان دختر و پسرتان می دهید و چه سایتی را به او معرفی می کنید . چه کتاب و مجله ای را برای او می خرید . همانطور که مراقبت می کنید تا خورد و خوراک پاک و بدور از آلودگی را برای آنان فراهم سازید . امروز هر قوطی مشروب حکم گلوله ای را دارد که قلب مصرف کنندگانش را نشانه گرفته است . امپراطوران عرق و شراب که آن سوی آبها نظاره گر شما و فرزندانتان هستند ، فقط به پول و سود فراوانی که عایدشان می شود شادمان نیستند ، دلخوشی اصلی آنها این است که هورمون شرم و حیاء و پاکدامنی را از نسل جوان ما که باید مولد و سازنده ی ایران عزیز باشند ، گرفته اند . هر آدمی حتی با ظریب هوشی پایین باید بفهمد که وجود آبجو های رایج در اروپا مانند هاینکن ، توبورگ و افس تا ودکا های ابسولوت و انواع ودکا های روسی ، ویسکی هایی مانند گرانت و شراب در دست عوامل توزیع کننده و بعضا جوان نمی تواند بدون برنامه و پشتیبانی باشد . شک نکنید که پادشاهان عرق و شراب همانقدر که از مقیدان به حرمت شراب متنفرند ، از مصرف کنندگان عرق و شراب نیز متنفرند ، لکن از گروه اخیر به عنوان ابزار و طعمه استفاده می کنند . آنان فهمیده اند که در این جنگ نامحسوس ، کشتن و شهید کردن ، ایجاد ترس و وحشت شاید خیلی کارساز نباشد ، بهترین روش را زخمی کردن و در جامعه رها کردن می دانند . تصور کنید هر خانواده یک زخمی داشته باشد ، کل خانواده از هر نظر مشغله خواهد داشت . زن جوانی که شوهر الکلی دارد ، فرزندی که قرار است متولد شود ، دختری که گرفتار الکل شده است و پسری که تصمیم به ازدواج با او دارد . معجونی از ناگواری ها . بی علت نیست که در فرهنگ دینی ما از شراب و عرق به عنوان ام الخبائث نام برده اند .
5 ) دوست جوان من ، ما مکتب و آئینی داریم که به عقل و توانایی های آن فوق العادة احترام می گذارد . در اولین حدیث از کتاب کافی شریف خداوند خطاب به عقل میکند و می فرماید : به عزت و جلالم سوگند که « ما خلقت خلقا هو احب الی منک » مخلوقی که از تو به پیشم محبوبتر باشد نیافریدم . و در حدیث دوم ، وقتی قرار شد آدم از میان عقل ، دین و حیاء یکی را برگزیند ، آدم عقل را برگزید . آنگاه حیاء و دین گفتند :« انا امرنا ان نکون مع العقل حیث کان » ما ماموریت داریم هر جا که عقل باشد با او باشیم . عقل در معارف دینی علاوه بر اینکه وسیله ی پرستش خدا و سبب کسب بهشت است ، دوست ما نیز هست ، حدیث چهارم کافی از امام رضا علیه السلام می فرماید : « صدیق کل امرء عقله » دوست هر انسانی عقل اوست . دوست خوب من دقت کند که سران پیدا و ناپیدای تشکیلات سود آور مشروبات الکلی با شیطنت آنچه را که شبیه عقل است ، اما در واقع عقل نیست ، را عقل می نامند . و نوعی خدعه و نیرنگ را عقل معرفی میکنند . همان چیزی که در معاویه وجود داشت و امروز در معاویه های عصر حاضر وجود دارد ، که به آن نکرا میگویند و معاویه با آن علی علیه السلام را به شهادت رساند و یزید که صفت بر جسته ی او شراب خواری بود حسین علیه السلام را شهید ساخت . این آئین مقدس برای اینکه کسی و چیزی عقل دوست مرا تباه نسازد و از او دلقکی ناچیز که برای لقمه نانی حاضر شود نزد هر بی سر و پایی دم بجنباند ، نسازد ، احکامی را در ارتباط با این مسکر ویرانگر بیان داشته است . که جهت اطلاع و یادآوری مواردی را متذکر میشوم .
الف ) فروش مشروبات الکلی در خیابان ، مغازه ، رستوران و هر جای دیگر حرام است .
ب ) نشستن بر سر میزی که در آن شراب وجود دارد ، چه میز دیپلمات ها باشد و چه میز مهمانی های خانوادگی و یا مهمانی های دوستانه حرام است .
پ ) کار کردن در رستوران و باغ هایی که با مشروبات پذیرایی میکنند و هر جای دیگر حتی اگر مجبور به سرو مشروبات الکلی باشید جائز نیست .
ت ) عزیز من مسکر الزاما لازم نیست مایع باشد تا حرام شود و موجب حد گردد بلکه اگر جامد هم باشد استفاده از آن جائز نیست .
ث ) پسر خوب من و دختر عزیز من ، بعضی ها شیطنت میکنند به تو میگویند که این شراب رقیق شده است و یا اینکه نوشیدن این مقدار از شراب جائز است . بدان که نوشیدن حتی یک قطره شراب هم حرام و از گناهان بزرگ است . دوست من باید بداند که اگر خوردن آبجو و ماء الشعیر (دلستر) موجب انتشاء و مستی خفیف گردد نیز حرام است .
ج ) برای آنهایی که ذهن دوست خوب مرا وسوسه میکنند و میگویند این حرف ها ساختگی و جعلی است و هیچ آیه و روایتی مبنی بر حرمت عرق و شراب وجود ندارد ، آیه ای از آیات حرمت شراب را می آورم .« انما الخمر ... رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه ».
چ ) دختر خوبم و پسر عزیزم ، گاهی شده که در جمعی نشسته ای ، تصمیم جدی داری که مرتکب شرب خمر نشوی ولی فکر یهودی شده ای از تو دلیل میخواهد و تو به ظاهر دلیلی نداری ، بدان آنچه برای همه باید در ترک محرمات مطلوب باشد ، ترک به خاطر نهی پروردگار است نه به خاطر علت حکم و مفاسدی که بر آن مترتب است . جدای از اینکه مفاسد فراوان شرب خمر را در همین مقاله ی مختصر میتوانی ببینی .
6 ) توجه همه ی آنانی که در ایران عزیز مسئولیت فکری ، فرهنگی و اجرایی دارند را به حکایتی که در صفحه ی 122 جلد اول تفسیر نور آمده بهمراه توضیحی مختصر جلب میکنم . شاعری به نام نجاشی که یکی از دوستداران حضرت علی علیه السلام بود در ماه رمضان شراب خورد . به دستور امام (ع) هشتاد ضربه تازیانه به او زدند و بیست ضربه بخاطر ارتکاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند ، او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت . اطرافیان نجاشی که قبیله ای مهم با تعداد 6000 خانوار در کوفه بودند از علی علیه السلام گلایه کردند که چرا یاران خود را نگه نمی دارد . طارق بن عبدالله ، رئیس آنها با ناراحتی به امام گفت : شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمی شوید ، شخصی مانند نجاشی نباید شلاق بخورد ما اینگونه رفتار را تحمل نمی کنیم . ما راه آتش را می پذیریم ولی اینگونه رفتار را تحمل نمی کنیم . امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود : « و انها لکبیرة الا علی الخاشعین » طارق نیز به معاویه پیوست . پایان حکایت . و اما توضیح : چرا امام این آیه را در جواب طارق می آورد ، این آیه در باره ی یهود است ، آنهم درباره ی نماز ، نه درباره ی شراب . آیا امام نمی خواهد بفهماند شرابخواری یک صفت یهودی است و شرابخوار امکان استعانت به صبر و صلاة را نمی یابد . خضوع که ثمره ی خشوع است برای شرابخوار امکان پذیر نیست . استفاده ی امام از این آیه در جواب طارق آنهم در زمان حاکمیت دین و امامت علی علیه السلام آیا نشان دهنده ی آن نیست که یهود برای تضعیف مسلمانان و تخریب جامعه ی مسلمان راهی آسانتر از تزریق شراب در جامعه و تبلیغ شرابخواری ندارد . و امام با مجازات نجاشی که اولا دوست امام است و در ثانی شاعر است ، یعنی کسی است که زبان گویا دارد ، شنونده دارد و احتمالا طرفدارانی ، به همه ی حاکمان حکومت های مردمی و مذهبی می فهماند که مبادا در مبارزه با این پلیدی کلیدی کوتاهی کنند . امام می فهماند که در این مبارزه نباید شلاق عدالت را فقط بر پیکر یهودی زده های بی زبان فرود آورد بلکه همه ی آنانی که توانایی استفاده از امکانات وسائط ارتباط جمعی را دارند ، سایت دارند ، روزنامه و مجله دارند ، میتوانند از طریق رادیو و تلویزیون صدا و تصویرشان را به خانه ها بفرستند نیز در صورت ارتکاب شرب خمر باید شلاق عدالت را بچشند .
7 ) همه ی مجامع ای که از شلاق خورده ها و گناهکاران حمایت می کنند و فریاد وابشرا سر می دهند ، را به مطالعه ی بندی از پروتکل شماره ی 23 دانشوران یهود دعوت می کنم ، آنجا که می گوید : « زمانی که ما به قدرت برسیم ... شرابخواری را طبق قانون ممنوع اعلام می کنیم . کسی که مشروب می خورد ، تحت تاثیر الکل به حیوانی درنده مبدل می گردد . لذا ما این را جنایتی علیه بشر تلقی کرده و شرابخوار را مشمول مجازات قرار می دهیم » .
ادامه دارد .....
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت سی ام )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
حس بویایی ی خانه و خانواده را تقویت کنید . این نیاز به تمرین دارد . حس بویایی و حس شامه حکم حیاء را دارد . این دو در عین اینکه بسیار با اهمیت هستند ، زود خسته هم میشوند . شما حس شامه را از حیوان بگیر ، او دیگر قادر به تولید مثل نخواهد بود ، این در بسیاری از حیوانات صادق است . حیاء را از انسان بگیرید ، تولید مثل او را متوقف ساختید ، اذا اراد الله هلاک عبد نزع منه الحیاء . نه اینکه زاد و ولد نداشته باشد ، آدم نمیزاید .
حس بویایی زود خسته میشود ، کافی است چند ثانیه یا چند دقیقه در اطاق بد بویی قرار بگیرید ، به بوی بد عادت میکنید . حیاء هم همینطوره ، برای بی حیاء شدن لازم نیست صد فیلم مستهجن نشانتان بدهند ، با یک فیلم حیاء را از شما میگیرند . گاهی وقتها با یک چشمک ، با یک جمله ، با یک تصویر ، شرم زدایی صورت میگیرد . هیچکس در مقابل شرم زدایان ایمن نیست ، از وسوسه های شیطان یکی همین است که به شمای جوان میگوید ، توان و قدرت تو زیاد است ، با یک فیلم اگر بخواهی ، دین و ایمانت را از دست بدهی ، پس بهتر که آن دین نباشد . متاسفانه این قبیل جملات که نهایت عقب ماندگی ذهنی را میرساند ، از بعضی آدم های تحصیل کرده هم بگوش میرسد .
خدا نکند کسی به بوی بد عادت کند ، همینکه حس بویایی خسته شد ، بعد از آن هیچ بوی خوشی بر آن موثر نیست . حیاء زود از بین میرود ، آنهایی که شیطان پرست شدند ، و بعد از شیطان پرستی به هر جنایتی دست زدند ، فکر میکنید چطوری شیطان پرست شدند ؟ چه چیزی باعث تنزل آنان شد ؟ که آدمی شرم میکند به اعمال آنها اشاره کند . گمان نکنید که برای شیطان پرستی نیاز به گذراندن کلاسهای ایدئولوژی است . خیر ، من تصویر هایی از اینها را دیدم ، در یک باغ بزرگی تجمع میکنند ، بچه هایشان را هم میآورند ، تابلوی بزرگی با عبارت Welcome to Hell به آنها خوشآمد میگوید ، پیش از آن تابلوی دیگری با عبارت Hell به همراه فلشی ، راه جهنم را به تازه واردین نشان میدهد . ماکت های بزرگی از آتش درست کرده اند ، در آن حفره هایی تعبیه شده ، بچه ها سر هایشان را از داخل حفره بیرون میکنند ، یکی هم از آنان عکس میگیرد . اطاق بزرگی که تصویر شاخ را بر خود دارد و زبانه های آتش که همه ی ساختمان را در بر گرفته ، با بستنی از تازه وارد ها و قدیمی ها پذیرایی میکند . لباسهایی با شعار های مورد قبول سران شیطان پرستی به تن میکنند . و بدین گونه جهنم را برای دوستانشان گوارا میسازند .
غرض این است که گول نخوریم ، زمان ، زمان فتنه است ، دختر مسلمان ، پسر مسلمان حق ندارد طوری رفتار کند که دشمن بر او طمع بورزد . همه ی آنهایی که گرفتار شدند و امروزه حکم حیوان بارکشی را برای دشمن دارند و در دائره ی خدمات ، به مردم و سرزمینشان خیانت میکنند و یا دیگرانی که اجازه دادند تا دشمن با داده های آنان عربده کشی راه اندازد ، یا کلام مولایمان علی بن ابیطالب علیه السلام را نشنیدند و یا شنیدند ، اما بخل ورزیدند و ادب نگه نداشتند ، در نتیجه مبتلا شدند . توصیه میکنم اولین حدیث کلمات قصار را در حافظه یتان نگه دارید و برای دیگران بخوانید . امام سلام الله علیه میفرماید : کن فی الفتنة کابن اللبون در فتنه ها مانند شتر مذکر دو ساله باش ، شتر مذکر دو ساله دو خصلت دارد که امام علیه السلام به آن اشاره میکند ، میفرماید : لا ظهر فیرکب سواری نمیدهد ، و لا ضرع فیحلب و پستانی ندارد تا او را بدوشند . همه باید مراعات کنیم کلکم راع ، این یک مسئولیت همگانی است ، پدر و مادر در خانه مسئول اند ، اولیاء فکری و فرهنگی در جامعه گسترده مسئولیت دارند ، هیچکس بدون مسئولیت نیست ، همه ی اعضای یک خانه و یک خانواده ایم ، وظیفه داریم ، یاریگر هم باشیم کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته . شما اینها را میشنوید و یا میخوانید ، من بواسطه ی اینکه مدتی در زندان بعثی یهودی عراق بودم ، اینها را با همه ی وجودم حس کرده ام . به همین خاطر دوست دارم ، دختر مسلمان و پسر مسلمان آگاه باشد ، لذا مطالعه میکنم ، مدرسه میروم ، سخنرانی و گفتگو میکنم ، مقاله مینویسم و باز هم وقتی تلاش دشمن را میبینم ، از خودم راضی نیستم .
مرداد ماه سال 84 بعد از اینکه مدتی در باره ی شیطان پرستها تحقیق و جستجو کردم ، از سایتهای معتبری مثل سایت آقای شهبازی گرفته تا سایتهای کشور هایی که شیطان پرستها در آنجا بیشتر فعالیت دارند ، دیدن کردم . حاصل آن مقاله ای شد که اولین بار در همان موقع در سایت موعود که سایتی بسیار ارزشمند و بی نظیر در بین سایتهای دینی است ، قرار گرفت و سایت ارزشمند باشگاه اندیشه هم آنرا منتشر کرد ، بعضی سایتها و خبرگزاری ها هم بدون اینکه اسم بنده را بیآورند منتشر کردند ، با اینکه این روش قشنگ نیست و لی من از همه شان راضی هستم . اکنون یک مرتبه دیگر از دوستان ارجمندم تقاضا میکنم خواننده ی این مقاله که به نام شیطان پرستی ، یهود و جوانان معروف شد ، باشند .
سران یهودی دنیا عزم جدی بر نابودی هر عقیده ای دارند ، آنان تمامی اصول و تئوریها را بهم می ریزند ، نظامها و حاکمیت ها را لرزان می سازند ، خانواده ها را ویران و نقش مدیریتی پدرها و مادرها را لگدمال می کنند .
آنان تصمیم گرفته اند که به هیچ کس اجازه اظهار وجود ندهند ، رسما اعلام می کنند همه باید تحت اداره یهود باشند ، همه باید به شنیدن صدای آنان عادت کنند . همه چیز را آنگونه که خود می پسندند ، می خواهند .
جوانان را در دنیایی از خیالات و اوهام شاعرانه گرفتار می سازند و به وقت استیصال و سر خوردگی لحظه ای که جوان به هر چیزی چنگ می زند تا خود را از مهلکه نجات دهد ، مذهب جعلی ای که سران یهودی از پیش طراحی کرده اند در اختیار او می گزارند .
بر این اساس می گوییم :
1. شیطان پرستی مذهبی است ساختگی که توسط سران یهودی ای که مدیریت افکار و اندیشه ها را در انحصار خود می پندارند بوجود آمده است . یهود با صرف مبالغ هنگفت و با خدمت گرفتن هنرپیشگان ، خوانندگان ، نوازندگان ، انتشار سی دی های آموزشی ، مجلات ، روزنامه ها و کاباره ها ... در صدد پر کردن خلاء روحی و معنوی جوانان غرب و به تبع جوانان شرق برآمده است . تا جایی که بگفته رئیس بیمارستان نوجوانان نیویورک ، شیطان پرستی یکی از شایع ترین تهدیداتی است که در مقابل بچه های امروز قرار گرفته است .
پر واضح است وقتی کلیسا نتواند در مقابل خواسته های معنوی جوانان الگوی مناسبی ارائه دهد ، آنانی که خود را گرگ می خوانند هدایت گله های گوسفند را بعهده خواهند گرفت . و کیست که متوجه استخوانهای شکسته کلیسا نشده باشد .
رئیس بخش تحقیقات سری پلیس ایالات متحده می گوید : می توانید مرگ را در بیشتر کلیسا ها لمس کنید ، چیزی برای ادامه حیات وجود ندارد .
2.شیطان پرستی دنیایی را ترسیم می کند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست . به همین جهت شیطان پرستی را جهان تاریک نیز میگویند.
3.شیطان پرستی آنگونه که خود می گوید حقیقتی را جستجو می کند که در این جهان یافت نمی شود . خود کشی که از موارد رایج این آیین است ، توجیهی اینگونه دارد : اگر بپرسی چرا خودت را می کشی ؟ می گوید می خواهم به حقیقت برسم و حقیقت در این دنیا به دست نمی آید .
پیامبر عزیز اسلام (ص) عبارتی دارد که می فرمایند : در آخر الزمان ، دنباله روها از نابخردان پیروی می کنند .
مذهب سازان عصر جدید بسیار زیرک هستند . آنان به این حقیقت رسیده اند که همیشه گروهی در دنیا وجود دارند که از هیچ گونه استقلال فکری برخوردار نیستند و متاسفانه این گروه کمتر به خردمندان تمایل دارند ، بلکه میل بیشترشان به کسانی است که هوی و هوس را سر لوحه کار خود قرار داده اند . پروتکل های دانشوران یهود به صراحت به تربیت و آموزش افراد اشاره دارد ، می گوید : تا زمانی که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره های تربیتی ما دوباره تربیت نشوند ، نمی توانیم برنامه هایمان را در این گونه جوامع مطابق با روشی کلی و یکسان پیاده کنیم . اما اگر برنامه ها را محتاطانه و توام با آموزش آغاز کنیم می توانیم در کمتر از یک دهه منش و خلق و خوی سر سخت ترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادی که از پیش مطیع ساخته ایم به زیر سلطه خویش در آوریم .
4. به شیطان پرست تفهیم می کنند که دنیای شیطان پرستی زندگی در میان لجن است و هیچ وقت نمی شود در لجن زندگی کرد و به لجن آلوده نشد و هیچ چاره ای برای پاک شدن نیست جر مردن و رهایی از این دنیا .
5. به شیطان پرست می فهمانند زندگی در این دنیا بر پایه دروغ است و همه باورهای مردم بر پایه همین دروغ شکل گرفته است ، همه عادت کرده اند دروغ بگویند ، لذا اگر حرف راست هم بزنید کسی آن را باور نمی کند .
6. شیطان پرستی آیینی است که همه چیز را منفی ارائه می دهد . آدم شیطان پرست عمر شب را بلند می داند . او حتی خورشید را مانع از تابش نور می پندارد . آنان همه چیز را منفی می خواهند ، اگر به باغ سیب بروند همه سیب ها را کال می بینند و اگر به تئاتر بروند همه بازیگر ها را لال می پندارند. به شیطان پرست می گویند چشمهایت را باز کن ، فقط ببین . مغزت را ببند ، فکر نکن . نقش تو ، نقش تماشا چی تئاتر در این دنیاست .
آدم وقتی در دام ابلیس هایی که طراح و مدیران اجرایی احکام شیطان پرستی اند قرار می گیرد ، به مثابه مواد خامی خواهد بود که هر شکلی را اراده کنند ، از او می سازند.
پروتکلهای دانشوران صهیونیسم جهت دادن به فکر و اندیشه مردم غیر یهودی را به کمک سخن پردازی و تئوریهای وسوسه انگیز ، کار متخصصان و مدیران یهودی می داند.
آنان آنچنان به تبدیل آدمها می پردازند که بسیاری از افراد از اینکه موجود دیگری شده اند که خودشان نیستند ، خبر دار نمی شوند.
حتی آنانی که فکر می کنند مدیر و طراح و برنامه ریز حداقل بخشی از شیطان پرستها هستند ، تنها عاملی ناچیز و بی مقدارند که کورکورانه در خدمت ابلیس بزرگ قرار گرفته اند.
7. راهی که برای شیطان پرست ترسیم می کنند معجونی است که هر آدم گرفتاری را به وحشی گری و نفرت سوق می دهد. اولا راه نیست ، کوره راه است. مسیری است که به هیچ جا راه ندارد. بن بست است. رسما اعلام می کنند ما به مقصد نمی رسیم. برای شیطان پرست تفهیم می کنند جاده ای که در آن قرار دارد پر از خط کشی های در هم و بر هم است. و او در یافتن راه خروج تا سر حد جنون و دیوانگی پیش می رود و سر انجام مطمئن می شود راه بازگشتی وجود ندارد.
8. احیاء اخلاق مصیبت بار قوم لوط امروز از طریق گروههای شیطان پرست و وابسطه به آن ترویج می شود. پیشرفت هم جنس خواهی باور کردنی نیست. حمایت مقامات ارشد کلیسای انگلیس ، پارلمان اتحادیه اروپایی ، انجمن اطلاعات جنسی و انجمن آموزش و پرورش ایالات متحده ... ننگ آور است.
امروز دیگر صلیب های وارونه ، ستاره پنج پر ، خفاش ، صورتهای نقاشی شده ، ماسک های حیوانات درنده ی شاخ دار ، برهنه پوشی ... تنها نشانه ها و سمبل های شیطان پرستی نیست. عمده ترین نشانه شیطان پرستی را در تجاوز و قتل به ویژه در تجاوز به کودکان و نوجوانان به همراه قتل آنان باید دید. مدتی پیش روزنامه های آمریکا نوشتند جمعی شیطان پرست دستگیر شدند که نوجوانان و حتی کودکان را وحشیانه مورد تجاوز قرار داده و با ساتور تکه تکه می کرده اند. استفاده افراطی از مشروبات الکلی ، مواد مخدر ، قرص های روان گردان و انرژی زا ، استفاده و استعمال آلات مصنوعی ، خوردن و آشامیدن ادرار و مدفوع ... معجونی از بیماری های روحی ، روانی و جسمی بخصوص بیماری های عفونی و ایدز را برای شیطان پرست ها به ارمغان آورده است. ایدز شایع ترین بیماری نزد شیطان پرستان است. و 75 در صد عامل آلودگی شش هزار نفری که روزانه مبتلا به این درد بی درمان می شوند انتقال از طریق تماس جنسی است.
9. توصیه ای که شیطان پرست ها ناگزیر به انجام آنند. شنیدن آهنگ های تند همراه با خشونت است. که وحشت و نفرت را با خود دارد. آنان موظفند همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح و سایر مقدسات اعلام کنند. خود را بی خانمانی بیابانگرد بپندارند که از عشق و محبت متنفرند. آنان خوانندگان بسیار خشنی ، که در صدایشان می توان غرش حیوانات وحشی را شنید ، سمبل قدرت شیطان پرستی می دانند. که کمبود و نیاز خود را با خشونت زیاد رفع می کنند. اهانت به ادیان به عنوان آزادی بیان در تصنیف های خوانندگان شیطان پرست ترویج و تبلیغ می شود. اکنون موسیقی بی ریشه جاز که از موسیقی Yidish یهودیان گرفته شده در همه زوایای ذهن جوان آمریکایی و ... رخنه کرده ، به طوری که مایکل جکسون یهودی را از تمام مقدسین کلیسا بر تر می دانند. روزی گروه بیتل ها از سر مزاح اعلام کرده بود که از خدا نیز معروف تر است و امروز گروه های موسیقی شیطان پرست عملا پرچم جنگ با خدا را بر افراشته اند.
10. دوست جوان من بداند:
بنیانگزار فرقه شیطان پرستی یک یهودی از خاندان لوی به نام آنتوان لوی است و در کلیسای شیطان آنتوان لوی ، مناسک جنسی جایگاه خاصی دارد. همان رقص ها و کار های جنسی که به وسیله فرانکسیست ها ، به طور مخفی انجام می شد ، امروز از طریق گروه های شیطان پرست مثل متالیکا در سطح عموم رواج داده می شود.
صنعت سکس و بازرگانی تن که در ردیف سود آورترین تجارت های جهان است به همراه صنایع مشروب سازی ، قاچاق مواد مخدر ، قمار و صنعت سینما در انحصار یهود است.
شبکه وسیعی از کلوبهای شبانه و فاحشه خانه ها توسط ویلیام ساموئل رزنبرگ ، مشهور به بیلی رز ، که از یهودیان مهاجر به آمریکا است ، تاسیس شد.
غول صنایع مشروب سازی ، یهودی مهاجر ، ساموئل برنفمن است. که امروزه دفتر مرکزی کمپانی مشروبات الکلی برونفمن ها ، به نام سیگرام در نیویورک است و در 120 کشور جهان شعبه دارد و فروش سالانه آن بیش از یک میلیارد دلار است.
سلطان دنیای پنهان شخصی است یهودی ، به نام روچیلد ، که بزرگترین امپراطوری قمار را در ایالات متحده ایجاد کرد او در قاچاق مشروبات الکلی و مواد مخدر ، سرمایه گزاری عظیمی نمود.
اولین فیلم تاریخ سینما که در آن حریم اخلاق شکسته شد ، ماه آبی است نام دارد که توسط یک یهودی به نام اتوپرمینگر بسال 1953 کارگردانی شد و برای اولین بار واژه هایی مانند ، آبستن و باکره را بکاربرد.
سه سال بعد همین کارگردان یهودی فیلم مردی با دست های طلایی را عرضه کرد و یک تابوی اخلاقی دیگر را شکست. او برای اولین بار به نمایش اعتیاد به هرویین پرداخت.
پرمینگر در فیلم بعدی اش که در سال 1959 ساخته شد برای نخستین مرتبه ، صحنه تجاوز جنسی را به نمایش درآورد.
انسانیت زدایی ، هدف اصلی همه فیلم های این کارگردان یهودی بوده است.
و اینک شیطان پرستی با اسطوره سازی و با ارائه مطالب گمراه کننده و پورنوگرافیک سعی در تحقیر جوانان و برده داری نوین دارد.
ادامه دارد ......
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست ونهم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
علما گاهی یک بیت شعری میخوانند و از مستمعینشان گله و شکایت میکنند ، که هر چه ما میگوییم ، شما حرف خودتان را میزنید . همان بیت را من برای شما میخوانم که این همه بین حرفهای من سوال نپرسید . اولا بخاطر اینکه رشته ی کلام از دست گوینده خارج میشود و ثانیا ما ناچار میشویم قرارمان را که مبتدا از ما و خبر از شما را زیر پا بگذاریم . آن بیت شعر این است : گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله ی من ......... آنچه البته به جایی نرسد فریاد است . خیلی وقت پیشتر ها در زندگانی علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه مطالعه میکردم ، در حالات حضرت علامه یکی این بود که هیچگاه سوال نزد استاد نبرد ، شبهای زیادی را تا به صبح مطالعه کرد و خود به پاسخ پرسش هایش رسید .
شما شنیدید که : اسال تعلم . بپرس تا بدانی . و فهمیدید که : من سال استفاد . هر که سوال کند سود برد . آن سویش را هم بدانید که : من اسرع فی الجواب لم یدرک الصواب . هر کسی که در پاسخگویی شتاب کند ، معلوم نیست راه درست را دریابد . آن سو ترش را هم ببینید که : تفکر ساعة خیر من سبعین سنة عبادة .
خیلی خوب ، اختلاط زن و مرد و عدم همخوانی آن با حیاء برایتان مسئله ساز شده . بهر حال ما که اهل آسمان نیستیم . روی همین کره ی خاک زندگی میکنیم . سر کار میرویم ، بعضی از ما همکارانی نامحرم داریم ، گاهی محل کارمان سالن بزرگی است ، گاهی کارگاه کوچکی است ، گاهی کارمند پشت میز نشینیم و در یک اطاق مثلا بیست متری چند زن و مرد با هم کار میکنیم . دانشجوییم ، در کلاس درس دانشجوی دختر داریم دانشجوی پسر داریم . داخل اتوبوس ، هواپیما . به مجلس دوستانه میرویم . به عروسی دعوت میشویم . نشستهای فامیلی داریم . خرید میرویم . و خیلی مصداقهای دیگر که میتوان برشمرد .
آنچه در یک پاسخ کوتاه میتوان بیان کرد و فکر میکنم تا وقتی که فرصت کنید و خودتان در این زمینه مطالعه کنید ، راضی و قانعتان میکند ، این مطلب است :
یک ) اصل اولی عدم اختلاط است .
دو ) بهر دلیل و به خاطر هر ضرورتی که ناچار شویم اصل اولی را رعایت نکنیم ، قاعده حیاء تا وقتی که روابط ، رسمی است ، صحبت ها رسمی است ، نگاه ها رسمی است ، رفت و آمد ها شغلی است ، بقوت خود باقی است ، پس این برایتان یک قانون شود ، هر جا نوع پوشش ، از حالت رسمیت خارج شد . حرف زدن دوستانه شد . یعنی از حالت شغل بیرون آمد ، یعنی داریم از دائره ی حیاء خارج میشویم . اگر به فروشگاهی رفتیم ، خواستیم مثلا پرده ای بخریم . همینکه دیدید ، صحبتتان از پرده رفت ، به مطلب دیگر ، بدانید دارید از دائره ی حیاء خارج میشوید . این برای مجالس دوستانه و فامیلی و هر جای دیگری صادق است .
حیاء را آقای ویلیام جیمز در کتاب لذات فلسفه امری غریزی نمیداند . میگوید : حیاء یک امر اکتسابی است . میگوید : مادران به این درک رسیدند که دست و دل بازی مایه ی طعن و تحقیرشان شده است و این مطلب را به دخترانشان یاد داده اند . مطلب آقای جیمز چه اندازه درست است ؟ شما مطالعه کنید . من دانش جیمز و نوع برداشت او را درک میکنم . او با فرهنگی بزرگ شده که از ابتدا زن مورد تعرض شیطان قرار گرفته و آنکه عامل زمینی شدن مرد گشته است ، زن بوده . در فرهنگ توراتی سلطه شیطان از زن شروع میشود . همین اندازه که آقای جیمز دوست دار حیاست ، جای ستایش دارد .
من میخواهم بگویم ، حیاء مانند حس خدا پرستی ، یک حس غریزی و فطری است . بهمین دلیل هر کسی اگر دقت کند و یا دقت هم نکند متوجه ی خروج از دائره ی شرم و حیاء میشود .
جدای از این ، مطالعه ی همان تورات تحریف شده هم نمیگوید که زن حیاء اولیه را از کسی آموخته است . بر اساس آنچه که تورات میگوید : مار زن را فریب داد و زن از میوه ی ممنوعه خورد ، و از آن میوه به شوهرش داد و او هم خورد . بعد از اینکه از میوه ی منهیه خوردند ، تورات میگوید : آنگاه چشمان هر دو باز شد و از برهنگی خود آگاه شدند ، پس با برگهای درخت انجیر پوششی برای خود درست کردند .
وقتی که به قرآن هم مراجعه میکنید ، متوجه غریزی بودن و فطری بودن شرم و حیاء در آدم و همسرش میشوید . خداوند آدم و همسرش را در بهشت قرار میدهد ، از آن دو میخواهد که به یک درخت معرفه ای نزدیک نشوند ، عبارت قرآن خیلی جای تامل دارد ، لا تقربا هذه الشجرة نمیگوید از میوه ی درخت نخورید . شیطان آن دو را وسوسه میکند . تا جاییکه برایشان قسم میخورد که من ناصح شما هستم . آنگاه آیه ی 22 سوره اعراف میفرماید : فدلیهما بغرور شیطان آن دو را با حیله گری راهنمایی کرد ، فلما ذاقا الشجرة همینکه از آن درخت خوردند ، بدت لهما سواتهما آنچه که ظهورش باعث شرم و خجالت است برایشان آشکار شد ، چقدر این کتاب زیباست ، چقدر متین حرف میزند ، چقدر حیاء دارد . دنباله آیه میفرماید : و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة شروع کردند به چسباندن برگهای بهشتی بر عورتهایشان ، از برگهای باغ استفاده کردند ، تا ستر و پوششی بر عورتهایشان قرار دهند . در قرآن نیامده است که مثلا خداوند به این دو تعلیم داده است ، یا فرشته ای این مطلب را به آنها گوشزد کرده است . حتی خود آدم و همسرش هم به یکدیگر تذکری نداده بودند . همه چیز حکایت از فطری بودن شرم و حیا دارد . برای اینکه باز دوست جوان من نپرسد که از کجای آیه شرم و حیاء را میفهمید ، میگوییم :
اولین واکنش حضرت آدم و همسرش به تعبیر قرآن مجید ، و آدم و حوا به تعبیر تورات ، بعد از اینکه متوجه برهنگی خود شدند ، پوشش بود . و پوشش فرع بر شرم و حیاء است . بدون شرم و حیاء پوشش معنا ندارد . حیوانات برهنه اند ، نه اینکه حیوانند . برهنه اند چون چیزی به نام شرم و حیاء ندارند . ما اکتساب شرم و حیاء را در ادامه ی یک امر فطری میپذیریم . یعنی قبول داریم که این حالت اولیه نیازمند آموزش هم هست .
اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله میفرماید : الحیاء شعبة من الایمان . و در عبارت دیگری میفرماید : لا ایمان لمن لا حیاء له . خدا میداند ، همین دو عبارت کوتاه به اندازه ی چندین کتاب و چندین قانون اساسی حرف دارد . منتها ما یاد نگرفته ایم که رسول خدا این عبارات را برای صرف صواب بردن و سخنرانی کردن ، گفتن و شنیدن نفرموده اند . اینها باید در خانه ، در خانواده و در جامعه حضور جدی داشته باشد .
دشمن یهودی فهمیده است که اگر بخواهد جوان ما را برباید ، تنها راهش حذف شرم و حیاء در اندیشه ی اوست . شرم زدایی از رفتار و کردار اوست . بی شرمی و بی نزاکتی را بر زبان او جاری میسازد . چرا شما دوست من به این نکته توجه نمیکنید . او شرم زدایی کرده و نظم و انضباط فردی و خانوادگی ما را بهم ریخته . شما چرا برای نهادینه کردن پاکی و گسترش زیبایی و ماندگاری آن بر این اصل حقیقی که با جوهر انسانی ما عجین است ، متمرکز نشدید ؟
برای انتشار بوی خوش هزاران بار باید عطر افشانی کرد . ما آدم های با حیاء زیاد داریم . آنها را به یکدیگر بشناسانیم . آنها از صنعت فیلم سازی برای کشتن حیاء نهایت استفاده را کرده اند . ما هم فیلم میسازیم . ما هم باصطلاح صنعت فیلم سازی داریم . خدا میداند وقتی پزهای بعضی از این فیلم سازها را میبینم که بدون کمترین پشتوانه ی مطالعاتی و بدون کمترین درک رسانه ای اراجیف و مهملاتی را بخورد دخترها و پسرهای این جامعه ی بی حفاظ میدهند ، سخت به درگاه خدا شاکی میشوم ، و علاج این مصیبت را از او میخواهم . در میان هزاران بوی خوش یک بوی نامطبوع همه را آزرده میسازد . یک بی حیاء حکم حدث اصغری را دارد ، که مبطل وضو است ، در روایت وضو نور است . و آنچه که به جنگ نور میآید ، تاریکی است .
ادامه دارد .....
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و هشتم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
حیاء مانع اختلاط محرم و نامحرم است ، نگویید از اقتضاءآت زندگی امروزی اختلاط زن و مرد است ، و مگر میشود زن و مرد را از یکدیگر جدا ساخت ؟ باید واقعیت محیط کاری را درک کرد . همه ی جامعه که اتوبوس نیست ؟ همه جا که کلاس دانشگاه نیست ؟
ما قرار نیست دل کسی را بدست آوریم ، عنوان جلسه ی ما دشمن شناسی است ، در جلسه ی دشمن شناسی برای خوشایند حزبی ، دسته ای و یا فردی حرفی نمیگوییم . ما باید یاد بگیریم که رفتار فلان شخص ، گفتار دیگری برای ما حجت آور نیست .
اگر میبینید یکی برای رسیدن به امیال حیوانی اش ، از دخترها و پسرها استفاده ی ابزاری میکند ، این بخاطر این است که میداند ، جوان مسلمان آیه ی حیاء را نمیشناسد ، لذا یا اعتراضی نمیکند و یا تسلیم توجیه آقای ابو جریده میشود .
و بزرگتر ها هم که میدانند ، در باور جدیشان نیامده که روزی دهنده خداست ، آنکه آدمی را محبوب میسازد خداست . و دین خدا را نمیتوان با اشاعه ی گناه ترویج کرد . زمانی خدمت سربازی در مقابل وجه کمی فروخته میشد ، خدا میداند قلب من در آزار بود ، یادم هست همان ایام ، هفته نامه ای یا روزنامه ای با تیتر درشتی نوشته بود : بچه گدا ها از جلو نظام ، بچه پولدارا بی خیال نظام . شاید بعضی ها میپندارند دین خدمت سربازی است . برای بعضی ها گناه ، مباح است و برای بعضی ها گناه ، گناه است .
بهر حال آنچه ملاک است ، قرآن است . آنچه برای ما حجت است ، روایات رسول الله است ، احادیث ائمه ی اطهار است . و این قرآن است که اولین صفت زنان با حیاء را عدم خلط و آمیزش با نامحرمان ذکر میکند . و لما ورد ماء مدین وجد علیه امة من الناس ، داستانی در سوره ی قصص آمده ، تقاضا میکنم ، با دقت و تیز بینی و با نکته سنجی آنرا بخوانید . ما زن را همچون یهودیان و مسیحیان سبب بدبختی ها و بیچارگی های آدم علیه السلام نمیدانیم . زن قرآنی اساس فتنه و شر نیست . زمانیکه موسی علیه السلام در حوالی شهر مدین ، برسر چاهی میرسد ، در آنجا مردمی را میبیند . که این مردم یسقون ، به حیواناتشان ، گاو و گوسفندانشان آب میدهند . و وجد من دونهم امراتین ، قصه های قرآن را با قصه های قصه نویس های دیروزی و امروزی مقایسه کنید . شخصیت پردازی قرآن را مطالعه کنید . مخصوصا ببینید در قصه هایش چگونه شخصیت زن را به تصویر کشیده است . موسی متوجه میشود که دور از آن مردان دو زن با گوسفندانشان منتظر مانده اند . قرآن برخلاف قصه های بشری و یا قصه های تحریف شده در کتاب مقدس بنا ندارد ، در همه ی قصه هایش از زن استفاده کند ، هر جا ضرورتی نباشد ، اقتضایی نباشد ، پای زنی را به میان نمیآورد . و زمانی که ضرورتی و اقتضایی باشد ، باز هم در حد ضرورت از زن صحبت میکند . موسی علیه السلام دور از مردها دو زن را میبیند . تذودان ، که از گوسفندانشان مراقبت میکنند . قال ما خطبکما ؟ موسی میپرسد : چه میکنید ؟ کار شما چیست ؟ قرآن توضیح نمیدهد که شکل این دختران چگونه است ؟ چاقند یا لاغر ؟ چادری اند یا مانتو پوشیده اند . جذابیت زن قرآنی به سکس او نیست ، قرآن برای تبیین شخصیت زن متعرض برجستگی های تن او نمیشود . زن را وسیله ای برای برانگیختن احساسات و فتنه انگیزی های نفسانی قرار نمیدهد . کتاب آخرین سفیر الهی منزه تر از آن است که بخواهد به حیله گری بپردازد ، و با زن فتنه سازی کند . نقل اینها برازنده ی خدایی که یکی از صفات او غیرت است ، نمیباشد . در پاسخ به سوال موسی علیه السلام که اینجا چه میکنید و چرا به گوسفندانتان آب نمیدهید ؟ قالتا ، دختران میگویند : لانسقی ، ما به گوسفندانمان آب نمیدهیم حتی یصدر الرعاء ، علت اینکه ما به گوسفندانمان آب نمیدهیم ، حضور چوپان های مرد است ، صبر میکنیم تا همه ی چوپان ها از سر چاه دور شوند ، آنگاه به گوسفندانمان آب میدهیم . بعد دختر ها انگار میخواهند به سوالی که میپرسد : شما که این همه مراعات میکنید تا با مردان قاطی نشوید ، آن هم به هنگام کار ، و ضرورت چرا پدرتان برای سیراب کردن گوسفندان نیامده است ؟ اینکه کار اداری نیست که حتما خودتان باید انجام دهید ؟ مامور دولت نیستید که حتما خودتان در دفتر کارتان حضور داشته باشید ؟ میگویند : ابونا شیخ کبیر ، ما پدری سالخورده داریم ، توان اینکه گوسفندان را آب دهد ، ندارد . موسی علیه السلام کمک میکند و گوسفندان این دختر ها را آب میدهد ، دختر ها به خانه میروند ، موسی گرسنه است ، با خدایش راز و نیاز میکند در همین اثنا ، فجائته احدیهما ، صفوراء یکی از دختران حضرت شعیب بسوی موسی علیه السلام میآید تا دعوت پدرش را ابلاغ کند ، قرآن راه رفتن این دختر را بیان میکند ، میفرماید : تمشی علی استحیاء ، یعنی راه رفتن او در نهایت شرم و حیا است ، شما میتوانید با ذهن تصویریتان همه ی وقار و متانت را به تماشا بنشینید . اسلام را عریان به دیگران نمایش ندهید ، در راه رفتن ، در سخن گفتن ، در نگاه کردن ، در تایید یا تکذیب کردن مراقبت کنید ، ان الله جمیل ، خدا زیباست و یحب الجمال ، و زیباییها را دوست دارد . اسلام را زیبا به دیگران معرفی کنید ، چه لباسی زیبا تر از حیاء؟ در روایت هست که : الاسلام عریان فلباسه الحیاء .
ادامه دارد ...
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و هفتم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
شما میپرسید ، خوب ، این کسانی که سر در توبره ی سحت خواران دارند ، چه میکنند ؟ از چه ترفندی برای پیشبرد مقاصدشان بهره میبرند ؟ نمیخواهم از شما رفقای جوان گله کنم ، اما من برای پیروزی بر دشمن به شما دل بسته ام . اینکه شنیدید یاران آخرین حجت خدا جوانان هستند ، باید برای شما هم مایه ی مباهات باشد هم مایه ی نگرانی . آنها برای رسیدن به هدفشان باید از سدی قوی چون شماها عبور کنند . و امروزه بهترین روش برای پیروزی بر دشمن زخمی کردن است ، به تعبیر تیزهوش ترین رهبر مذهبی بعد از ائمه علیهم السلام ، آنها نمیخواهند جوان مسلمان را یهودی یا مسیحی بسازند ، همین اندازه که او را با گناه آشنا کنند ، برایشان کفایت میکند .
هم در مریم مقدس علیها السلام و هم در حضرت یوسف علیه السلام نیرو و پادزهری بود که در مقابل وسوسه و زهر ناشی از جنبش و تحریک عصبهای شهوانی فعال بود ، مانع گناه میشد . آن پادزهر و آن نیروی بازدارنده در زبان و ادبیات دینی حیاء نامیده میشود . در زبان فارسی حیاء را شرم میگویند و در زبان عربی انقباض النفس عن القبائح میخوانند . حیاء برای اینکه صاحبش مسلح به سلاح خودداری و کف نفس باشد و از امکانات و تجهیزات بازدارندگی بهره ببرد ، معیارهای عقلانی را بکارگری میگیرد . حیاء صنعت پیشگیری است .
گله ی من از بزرگتر هاست . شما ببینید چقدر در رابطه با بیماری ایدز اطلاع رسانی کردند ؟ البته کار خوبی کردند ، هنوز هم نیاز است کار کنند . سوال من این است ، چرا ایدز را فهمیدیم ، پیشگیری کردیم ، و جوانانمان را از مصیبتی رنج آور نجات دادیم ؟ چون ایدز یک بیماری سخت افزاری است ، با تن ما مرتبط است . میگویند از ایدز بترسید چون سیستم دفاعی بدن شما را از بین میبرد .
حیاء سیستم دفاعی خانه و خانواده است ، بقای جامعه به اندازه ی وسعت حیای آن جامعه است . چقدر جامعه حیاء دارد به همان اندازه بقا خواهد داشت . از بین رفتن حیاء یعنی بوجود آمدن ایدز ، اما نه ایدز مادی ، ایدز معنوی . وقتی در حدیث معصوم میخوانید : اذا اراد الله عز و جل هلاک عبد زمانی که خداوند هلاک شخصی را بخواهد ، نزع منه الحیاء در درجه اول حیاء را از آن شخص میگیرد . هلاک تنها به معنای مردن نیست ، مردن شکل ابتدایی هلاک است . اگر دشمن تیر اندازی کند و جان رزمنده ی مسلمانی را بگیرد ، دو نفر میآیند ، شهید را منتقل میکنند و با احترام به خاک میسپارند ، مدتی هم عزاداری میکنند ، اما اگر رزمنده ی مسلمان زخمی شد ، معلول جسمی شد ، تا وقتی که زنده است پانزده شانزده نفر را به خود مشغول نگه میدارد . و این برای دشمن سود بیشتری دارد . وقتی جوان مسلمان مبتلا به ایدز معنوی شد ، یعنی حیاء از او گرفته شد ، تا وقتی که زنده است ، گروهی را به خود مشغول میسازد ، هر لحظه و با هر پدیده ای جوان مبتلا به بیماری عدم حیاء مشکل آفرینی میکند .
ریشه ی بسیاری از آلودگیها چه فردی و چه خانوادگی بخاطر ناتوانی سیستم دفاعی روحی و روانی است . و دشمن با حذف حیاء در فرد و شرم زدایی در خانه و جامعه به تولید و تکثیر بی عاطفگی میپردازد . حیاء آنگونه که بزرگان میگویند : تولید محبت میکند و این محبت در خانه کمک کننده و ایجاد کننده ی فضای معنوی است ، مستحکم کننده ی روابط خانوادگی است . و در بیرون از خانه هاله ای از وقار و متانت را به نمایش میگذارد ، مصونیت از تعرضات بویژه تعرضات جنسی را با خود دارد ، مبلغ روابط انسانی است .
حیاء را از جوان ما میگیرند بعد به سر ما فریاد میزنند که این چه فرهنگ و چه خانه و خانواده ایست که شما دارید ؟ دنیایی از فیلم و تصویر در سر جوان ما فرو میکنند ، جوانی که حیاء ازش برداشته شده و هیچ حفاظی هم ندارد ، سرخوردگی هایی هم که از گذشته ها باقی مانده ، ایدز مضاعفی را بوجود آورده ، حالا هرچه بگویی بابا من دوست تو هستم و حرفهای خوب دارم ، حداقل به حرفهای من گوش کن ، نمیپذیرد .
بهر حال دشمن شناسی ، و مبارزه با داده های دشمن کار میبرد ، نباید خسته شد ، این یک جنگ است و مبارزان این جنگ همانهایی اند که از جنگ زمینی برگشته اند هنوز خاک جبهه بر سر و صورتشان هست که میشنوند : مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقوا علیهم الجهاد الاکبر . سوال میکنند : جهاد اکبر کدام است ؟ که رسول با هوش و زیرک خدای متعال میفرماید : جهاد النفس . رزمنده ای که از جنگ آمده ، مدتی از شهر و روستایش دور بوده ، دیگرانی که در جنگ نبودند ، درس خواندند و حالا رئیس شدند ، او درس نخوانده و حالا باید برای لقمه نانی دربان اداره ای باشد و برای فردی احترام گذارد که رزمندگان جبهه ی اصغر را حقیر و کوچک میبیند . او پول دارد و هر از چندگاهی زن و دختر و پسرش را به دبی میبرد و این پول ندارد که بچه هایش را تا امامزاده داوود ببرد . جهاد نفس که میگوییم یعنی این . با همه ی ناملایماتی که بخاطر ندانم کاری بعضی ها وجود دارد ، رزمنده ی دیروز باید مجاهد امروز باشد . جنگ امروز بمراتب سخت تر و دلهره آورتر از جنگ دیروز است . در این جنگ شعار تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر یک شعار کلیدی است ، در مبارزه ی با دشمن در جنگ اکبر ، این آیه باید برای ما یک فرهنگ شود .
اینان مستحبات و مکروهات ما را بلدند ، حرام و حلال را میشناسند . از همین ها استفاده میکنند و ما را به چالش میکشانند . من یکی دو تا را اشاره میکنم ، شما با مطالعه ای که میکنید این بحث را کامل کنید . آنها میدانند که مثلا جامعه ی ما در مقابل صفت دیوثی گیر دارد . خوب دیوث سازی میکنند . بالاخره در یک جامعه ی گسترده همه جور آدم پیدا میشود . زنانی پیدا میشوند که به هر جهت دوست ندارند زن باشند ، نمیتوانند برای همه ی آنان آلت رجولیت بکارند ، اما میتوانند لباس مردانه تنشان کنند ، خوب این کار را میکنند . الان شما زنهایی را میبینید که مشکل پوشش دارند . ببینید ذهن خانه ، خانواده و جامعه را به چه چیزهایی مشغول نگه میدارند . میدانند شراب ، از موارد حرام است . و میدانند که الانسان حریص علی ما منع منه ، خوب ، به طرق مختلف تبلیغ شراب خواری میکنند . تا جایی که اگر در بعضی مجالس اگر شراب نباشد ، شرکت نمیکنند . و خیلی چیزهای دیگر ، هر مسکری را میتوان نام برد . یک حدیث بشنوید : رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید : ثلاثة لا یدخلون الجنة ابدا الدیوث و الرجلة من النساء و مدمن الخمر . ما فقط مشکل زنانه نداریم ، مردهای زن نما کم نیستند ، چشمهایتان را کمی بیشتر از حد معمول باز کنید ، میبینید . من نمیخواهم بگویم مثلا اینها در کدام حزب و دسته ، یا باشگاه و تیم هنری یا صحیح تر مطربی وجود دارند . خودتان بگردید ، ببینید چند فوتبالیست یا هنرپیشه و غیر اینها میتوانید شناسایی کنید ؟ متاسفانه اینها الگو شده اند . یک حدیث دیگر بشنوید . رسول خدا میفرماید : لعن الله الرجل یلبس لبسة المراة و المراة یلبس لبسة الرجل . الان که با شما صحبت میکنم همین حدیث در آمریکا و اروپا فراوان کاربرد دارد ، ماهواره ها همینها را به خانه ها میآورند ، مردم میبینند ، مطاوعة دارند ، انفعال دارند ، میپذیرند . ما باید بگوییم یا بنویسیم . چند نفر گوش شنوا دارند ، چند نفر مطالعه میکنند . مشکلات ما زیاد است ، ما را در وضعیتی قرار میدهند که مدام باید نهی کنیم ، نهی زیاد دشمنی میآورد ، یا حداقل دوستی ها را کم میکند .
ادامه دارد ....
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و ششم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
از اینکه اباحه اندیشی را ساده لوحی و اباحه اندیشان را ساده لوح مینامم ، امیدم این است که بعضی ها متنبه شوند ، و دست از ساده لوحی بردارند . اما شما که تصمیم دارید دشمن شناس باشید ، وظیفه ی جدی و اول شما ، شناخت ریشه های اباحه اندیشی است ، شما باید سرچشمه ای ، که این انعام بل هم اضل از آن سیراب میشوند را بشناسید . اصطبل هایی که اینان ، در آن تعلیم میبینند را بدانید . و آخوری که پر شده از جویده ها و پس داده های معده ی همان هایی که در تعبیر قرآن حکیم اکالون للسحت هستند و این جانورهای حقیر سر در آن آخور دارند را شناسایی کنید .
دشمن شناسی با زحمت و رنج بدست میآید ، برای مردم تنبل و آسایش طلب جایی در کلاسهای دشمن شناسی وجود ندارد . قبلا گفتم که از من لغت نپرسید ، به کتابهای لغت مراجعه کنید . اما چون میدانم وقتهایتان فشرده است ، درسهایتان زیاد است و ممکن است فرصت نکنید به کتابخانه بروید ، من معنای اکالون للسحت که سه مرتبه در سوره مائده و در رابطه با یهود آمده را برایتان میگویم ، بعدا خودتان به کتابهای تفسیر مراجعه کنید .
بعد از اینکه خداوند از رسولش میخواهد که کفر یهود او را محزون نسازد ، در انتهای آیه ی 41 سوره ی مائده میفرماید : اولئک الذین لم یرد الله ان یطهر قلوبهم اینها افرادی هستند که خداوند نخواسته دلهایشان را پاک بگرداند ، لهم فی الدنیا خزی اینها در دنیا خوارند ، و لهم فی الاخرة عذاب عظیم و در سرای دیگر در عذاب بزرگ خواهند بود . ابتدای آیه ی 42 میفرماید : سماعون للکذب و اکالون للسحت ، اینها جاسوسان دروغگو و خورندگان سحت هستند . چند آیه ی بعد خداوند ما را با قومی که بدترین پاداش را در پیشگاه احدیت دارد ، آگاه میسازد ، من لعنه الله آنها کسانی اند که لعن خدا شامل حالشان شده است ، و غضب علیه و خداوند بر آنها غضب کرده ، اینها را مسخشان ساخته ، تبدیل به میمون و خوکشان کرده ، و عبد الطاغوت اینها شیطان پرست شدند ، این گروه نزد خدا بدترین جایگاه را دارند اولئک شر مکانا ، و گمراه ترین مردم از آیین درستی اند ، در تعبیر قرآن اینان و اضل عن سوآء السبیل اند . و در آیه ی 62 و 63 سوره ی مائده میفرماید : و تری کثیرا منهم یسارعون فی الاثم و العدوان و میبینی تعداد زیادی از آنان را که برای گناه و ستمگری سر از پا نمیشناسند ، و اکلهم السحت برای خوردن سحت شتاب دارند ، لبئس ما کانوا یعملون و بعد از اینکه خداوند متذکر پیشه ی بد اینان میشود میفرماید : لولاینهیهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم اگر آخوند هایشان آنها را از بد دهنی و اکلهم السحت باز ندارند ، که باز نمیدارند ، لبئس ما کانوا یصنعون .
خوردن آنچه که حرام است ، آنچه که خوردنش دین را از آدمی میگیرد ، مروت را از بین میبرد ، قلب آدمی را سخت میکند ، رقت قلب را از بین میبرد ، آدمی را در مقابل گناه گستاخ و بی محابا میسازد ، آن حرام میخواهد از پول رشوه بدست آمده باشد ، از راه زنا حاصل شده باشد ، بواسطه ی نوشتن کتاب و مقالاتی که از روح و روان جامعه ی جوان مصونیت را زائل میسازد ، فراهم شده باشد . و یا میخواهد از طریق مشروب سازی و مشروب فروشی بدست آمده باشد ، برای کافران جاسوسی کرده باشد ، در رادیو های بیگانه ، ضد حق سخن گفته باشد ، پول ربوی بدست آورده باشد ، مال یتیم باشد ، نون واصلگی خورده باشد یا از طریق مستوصلگی شکم خودش و زن بچه هایش را پر کرده باشد و چیز های دیگر ، همه زیر مجموعه ی سحت بحساب خواهند آمد . بنابراین سحت یک معنای عام است ، شما میتوانید مصداقهای فراوانی برای آن نام ببرید .
یهود سحت خوار است و همه ی آنانی که به نوعی سحت خواری میکنند ، به همان اندازه ای که از سحت مصرف میکنند ، آلوده به میکرب یهودیگری شده اند . این هم مقدمه ای شد تا با سحت آشنا شویم .
اما برگردیم ببینیم ، اباحه اندیشان و مبشران تقویت هاضمه ی فرهنگی که نتیجه تفکر و تلاششان چیزی جز شرم زدایی ، و انبساط النفس عن القبائح در بر نداشته و ندارد ، سر در کدامین آخور دارند ؟ همه ی دوستان خوبم که در اینجا صحبتهای بنده را میشنوند و همه دوستان بزرگوارم که اکنون خواننده ی این عبارات هستند ، با خدایشان عهد کنند که در اولین فرصت پروتکلهای یهود را بخوانند ، کتابی به همین نام ، پروتکلهای دانشوران یهود یا صهیون آقای حمید رضا شیخی ترجمه کرده است و انتشارات آستان مقدس رضوی آن را منتشر ساخته ، نویسنده ی این کتاب آقای عجاج نویهض است . این کتاب را در کتابخانه ها میتوانید بدست آورید . این کتاب را بخوانید .
همانطور که آقای نویهض در این کتاب میگوید ، با خواندن این کتاب نوع دیگری میشوید ، دید گسترده تری پیدا میکنید ، تحلیلتان از رویداد ها و پیشآمد های روزگار عمیق تر از حالایتان میشود . من به چند بند کوتاه از پروتکلهای یهود اشاره میکنم ، شما ببینید ما با چه دشمن خطرناکی مواجه ایم .
پروتکل یک ، تا زمانی که غیر یهودیان مانع رسیدن ما به هدفهایمان باشند ، باید فساد ، خیانت و رشوه خواری را رواج دهیم . اکالون للسحت مگر غیر این است ؟
پروتکل پنج ، جهت دادن به فکر و اندیشه ی مردم غیر یهودی به کمک سخن پردازی و تئوری های وسوسه انگیز ، کار متخصصان و مدیران ماست . ایاکم و الاذاعة که پیش از این توضیحش را گفتیم ، یکبار دیگر متذکر میشویم ، مبادا رودست بخوریم ، فکر کنیم این هایی که نون آزادی میخورند ، پز تمدن میدهند ، تقدس زدایی میکنند ، بوی شهوت میپراکنند ، خودشان زحمت کشیده اند و تئوری تحویل جامعه ی جوان داده اند ، تمامی تئوریهایی که با وسوسه پیوند خورده است و هورای جنسی جوان ها را برمیانگیزد ، حاصل کار تئوری سازان یهودی است .
پروتکل یک ، اشاعه ی کلماتی چون آزادی ، برابری و برادری در چها گوشه ی دنیا به ما نسبت داده میشود . ما باید از عواملمان که ناآگاهانه پرچممان را با شور و شوق فراوان برافراشته اند ، سپاسگزار باشیم . میدانیم که این کلمات در طول تاریخ همچون آفتی رفاه ، صلح ، آرامش ، همکاری و اساس حکومت غیر یهودیان را نابود کرده است . آنهایی که در پروتکلها عوامل خوانده شده اند ، پاداش رفتار و گفتارشان را از دانشوران یهودی بطلبند .
کوچک شمردن دشمن نشانه های خوبی از عقل و اندیشه نمیدهد ، ما با دشمنی مواجه ایم که خود را در پروتکل هفده ویشنو میخواند ، میگوید : ما چون ویشنو صد دست داریم . و در پروتکل نه ، برای فعالیتهایش محدودیتی قائل نیست . هدف آنان در پروتکل شماره ده ، دستیابی به یک قدرت جهانی دانسته شده است . و در پروتکل شماره بیست و چهار با پذیرش کانسروتیسم در یهودیت و قرار دادن آن در برنامه های آموزشی دست رابی های یهودی را برای شرارت و تحریف باز میگذارد و سرانجام در پروتکل شماره چهارده با صراحت تمام میگوید : همه ی ادیان باید از بین بروند ، بجز دین ما ... ریشه ی هرگونه عقیده ای باید از بیخ و بن کنده شود ، حتی اگر این کار به انکار خدا بیانجامد .
ادامه دارد ....
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و پنجم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
قرآن متین تنها اسلحه ی کارا در مقابله و مبارزه با ابلیس و وسوسه های شیطانی را استعاذه میداند . دانشمندان قرار است که با استفاده ازنطفه های غنی شده ی ژنتیکی ، فرا انسان را تولید کنند . یکی از مشخصات فرا انسان را برخورداری او از حافظه ی تصویری فوق العاده معرفی میکنند . ما متاسفانه با قرآن انس نگرفته ایم ، قرآن با وجودمان عجین نشده است ، اعتراض میکنیم که از زنان استفاده ی ابزاری میشود ، خوب اینچنین استفاده ای از قرآن هم میشود . البته قرآن کتاب قرائت است ، کتابی است که باید با صوتی زیبا و با لحنی محزون خوانده شود ، من میگویم اصلا کتاب نگاه است ، با نگاه کردن هم برایمان ثواب مینویسند .
اما هدف این کتاب را در همین اندازه تعریف کردن و برای آن بزرگداشت گرفتن خیانتی نابخشودنی است . ما حق نداریم مردم را در سطح نگه داریم ، در سطح نگه داشتن یک فرهنگ یهودی است . قرائت قرآن و نگاه به آن باید زمینه های تفکر و تعقل در آیات را در ما پدید آورد . باید طعم و مزه ی برخورداری از حافظه ی تصویری فوق العاده را به ما بچشاند ، و این شدنی است ، دست یافتنی است ، کمی از وقتمان را میخواهد .
البته اگر بخواهید غواصی کنید ، باید خودتان را به اقیانوس برسانید و در محضر بزرگان و اندیشمندان سالهای سال زحمت بکشید . ولی همین جلسات مختصر هم به خیلی ها نورانیت داده است ، تلاش کنیم حافظه ای تصویری ، حداقل در باره بعضی از آیات داشته باشیم .
برگردیم به آیه ی انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا ، در ذهنتان تصویر سازی کنید . دختر جوانی است ، از یک خانواده ی مومن ، گوشه ای دور از خانه ، مردی را میبیند ، میفهمد که آن مرد قصد دارد که به او نزدیک شود ، قطعا میترسد ، از اعوذ میتوانید متوجه ی ترس و خوف در مریم دختر عمران شوید ، میتوانید عفت او را هم بفهمید ، اگر عفیف نبود ، نیازمند پناهگاه هم نبود ، حالا با این تصویر برداری عفت زنانه را ستیزی پناه جویانه مینامیم .
چقدر شجاعت برای مردها خوب است ، به همان اندازه برای زنها بد است . شجاعت مرد ، او را وادار میسازد تا از خود و نوامیسش دفاع کند . چشمهای هرزه و قلبهای مریض در محدوده ی مردان شجاع کمتر حاضر میشوند . و ترس معصومانه و خوف آبروخواهانه ، پرهیز عاقلانه از اوباش را برای زنان بهمراه دارد .
و امروز من حق دارم نسبت به قصد و نیت آنهایی که در دنیا مدال شجاعت برای زنان تقسیم میکنند و از ده زن شجاع ، هفت زن مسلمان را برمیگزینند ، مشکوک باشم . ذهن تصویری من نمیتواند قصد شریرانه آنها را نبیند . نمیتواند حضور مردهای آنوسی ای که در مطرب خانه ای بنام تلویزیون با ابرو های گرفته شده و صورت های بزک شده ، الگوی جوانهای ما میشوند را نادیده انگارد . از یک طرف میخواهند زهر شجاعت و تهور را در کام دختران ما بریزند و از سوی دیگر میخواهند مردان ما را با تزریق رسانه ای هورمون زنانه ، از مردی و مردانگی ساقط کنند .
برای مبارزه با شیطان باید بیدار بود ، برای مبارزه با شیطانی که امروزه به مصداق چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا ، باید بیداری مضاعف داشت .
پس مریم سلام الله علیها بخاطر ترس آبروخواهانه ، به ستیزی پناه جویانه دست میزند . باز هم از ذهنتان بخواهید که همچنان تصویر سازی کند ، مریم به کجا پناه میبرد ؟ انی اعوذ بالرحمن ، عقل حکم میکند وقتی گلوله میآید ، رزمنده به اولین سنگر پناه ببرد ، نزدیکترین پناهگاه و سهل الوصول ترین پناهگاه ای که مریم مقدس به آن پناه میبرد ، خداست . و این وظیفه ی همه است که حالتی را در جامعه ترسیم کنیم که زنان ما ، دختران ما و آحاد مردم ما بوی خدا را از هر در و دیواری استشمام کنند ، لحظه ای که نیازمند پناه اند ، بدانند به کجا و نزد چه کسی بروند .
مریم در جبهه ی دفاع از عفت دست و پا بسته نیست ، سنگر میگیرد انی اعوذ بالرحمن منک و شلیک هم میکند . ان کنت تقیا ، راه نجات را به مرد نشان میدهد . اگر حقوقدانان ، و کسانی که متصدی تنظیم و نگارش قوانینند ، و میخواهند با تصویب قانونی عفاف را در جامعه تحکیم کنند و دیگرانی که مجری دفاع ازعفت جامعه هستند ، نگاهشان فقط سخت افزاری باشد ، نه اینکه نشود با زور و اجبار ، پاکی و زیبایی را گسترش داد ، اتفاقا بعضی ها در پستی و حماقت و رودست خوری به جایی رسیده اند ، که چیزی جز زندان و اعدام آنان را مهار نخواهد ساخت ، میخواهم بگویم نگاه سخت افزاری ماندگاری ندارد ، یا ماندگاری آن محدود است . باید زمینه های تقوی را در خانه ، خانواده و جامعه گسترش داد . تقوی حالتی نفسانی و فردی است که قوانین حکومتی باید آن را در جامعه عزیز و معتبر سازد .
اکنون براحتی میتوانید عفت مردانه را در ماجرای همسر عزیز مصر و حضرت یوسف علیه السلام هم تماشا کنید . لولا ان رای برهان ربه گریز عارفانه را برای حضرت یوسف علیه السلام به همراه آورد . هم در قصه ی حضرت مریم علیها السلام و هم در قصه ی حضرت یوسف علیه السلام نکات فراوان دیگری وجود دارد که ما به خود شما واگذار میکنیم . آنچه که ما به عنوان دشمن شناسی از این دو قصه بدست میآوریم و تقدیم شما عزیزان میکنیم این است که تئوری سازان رسانه ای یهودی ، مدتهاست که جمعی را با شعار تقویت هاضمه فرهنگی به جان مردم مسلمان انداخته اند ، مردم ما و شما دوستان جوان من میدانید ، اباحه اندیشان درجه ی دو و سه هم بدانند که باز گذاشتن روابط زن و مرد به بهانه ی تقویت هاضمه ی فرهنگی گناهی نابخشودنی و عملی بسیار ساده لوحانه است .
ادامه دارد ....
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست وچهارم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
در این قسمت از صحبتهایمان میخواهم از شما تقاضا کنم که شنونده ی سخنان آقای چارلز سویندال که یک مسیحی است ، اما با استناد به فصل سی و نه کتاب پیدایش ، اولین کتاب عهد قدیم یا همان تورات صحبت میکند ، باشید . میگوید : من رمز موفقیت یوسف را در پیروزی اش بر وسوسه پیدا کرده ام . او از ضعف خودش آگاه بود . از قدرت و توانمندی دشمنش نیز آگاه بود . پس او بر مبنای این آگاهی عمل میکند . یوسف خیلی خوب میدانست که نباید با این غول پنجه به پنجه شود . آقای سویندال با انتقاد از آنانی که برای دوری از گناه توصیه میکنند که باید به دورمان حصار بکشیم و از همه فاصله بگیریم ، میگوید : آنها با این برداشت نادرست خود از آیات کتاب مقدس ، زندگی مسیحی را خشک و شکننده و به دور از شادی و نشاط ساخته اند . میگوید : مسلما من پیشنهاد نمیکنم ، اگر در فضا و یا محیطی هستی که وسوسه به سراغت آمد ، در آن مقاومت کنی و در آن مکان بمانی . ببینید چه بر سر یوسف آمد : و روزی واقع شد که به خانه در آمد تا به شغل خود ب÷ردازد و از اهل خانه کسی در آنجا نبود . پس جامه ی او را گرفت گفت با من بخواب . اما او جامه ی خود را به دستش رها کرده ، گریخت و بیرون رفت ( پیدایش 39 : 11 – 12) . میگوید : زمان مقابله با وسوسه زمانی است که ما هنوز در وسوسه نیافتاده ایم . اگر هم زمانی رسید و ما در وسوسه قرار گرفتیم . کتاب مقدس ، تنها یک راه حل برای همه ی ما دارد و یک فرمان : از آن بگریز . آقای سویندال از شما میخواهد به آیه های زیر در کتاب عهد جدید هم نگاه کنید . از زنا بگریزید ( اول قرنتیان 6 : 18 ) . لهذا ای عزیزان من ، از بت پرستی بگریزید ( اول قرنتیان 10 : 14 ) . ولی تو ای مرد خدا از اینها بگریز ( اول تیموتائوس 6 : 11 ) . اما از شهوات جوانی بگریز ( دوم تیموتائوس 2 : 22 ) . آقای سویندال توصیه میکند : دنبال استدلال نگرد . با آن جر و بحث نکن . تو سر آیه نزن . و محض رضای خدا شرائط را سبک و سنگین نکن . فرار کن . مثل ساختمانی که در آتش فرو رفته و هر آن بخواهد بر سرت فرو بریزد . به شما قول میدهم اگر تصمیم بگیری که در وسوسه بمانی و با آن بجنگی ، شکست میخوری ، فرار کن . آقای سویندال یکبار دیگر با اشاره به آیه دوازده از فصل سی و نه کتاب پیدایش که میگوید : او جامه ی خود را به دستش رها کرده ، گریخت و بیرون رفت ، به شما دوستان جوانم توصیه میکند : نترس از اینکه در سر مخالفت با وسوسه کمی خشک و بی ادب باشی . با جنگنده ای که قصد از بین بردن روح تو را دارد ، باید جنگجو باشی . وسوسه های شما دوستان شما نیستند ، هر چند که به ظاهر اینطور خودشان را به شما جلوه میدهند . اما وسوسه های شما امید دارند که بتوانند شما را به زانو در بیاورند حالا به هر قیمتی و به هر بهایی . و وقتی شما را به زانو در آوردند با شما مثل برده های خودشان رفتار میکنند .
البته مطالب آقای چارلز سویندال زیاد است ، من بخشهایی را برای شما دوستان خوبم نقل کرده ام . شما میتوانید کتاب او را که آقای حسن گل هاشم به نام بارآوری پاکدامنی و عفت در دنیایی ناپاک ترجمه کرده است بخوانید .
من چون مطالب آقای سویندال را پسندیدم برایتان آوردم ، نمیخواهم در آن ان قلتی بیاورم و ایرادی را مطرح کنم . شما کاملا لحن پر از محبت آقای سویندال را احساس میکنید . و ما از باب اینکه من لم یشکر المخلوق ، لم یشکر الخالق ، سپاس قلبیمان را تقدیم آقای سویندال میکنیم . منتها ما از باب اینکه مسلمانیم و شما ممکن است بخواهید موضع قرآن متین را در این مورد بدانید ، یکی دو آیه از سوره ی اعراف را برایتان میخوانم : و اما ینزعنک من الشیطان نزع هرگاه ار سوی شیطان دامی برایت پهن شد ، شیطان در تو وسوسه و جنبشی پدید آورد فاستعذ بالله بسوی خدا فرار کن انه سمیع علیم او صدای تو را میشنود و به چگونگی محافظت از تو داناست . ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان این روش پرهیزگاران است که هرگاه وسوسه های شیطانی در دلشان قرار گیرد تذکروا خدا را بیاد میآورند فاذا هم مبصرون و همان لحظه بدون هیچ فاصله ی زمانی بصیرت و بینایی پیدا میکنند .
ادامه دارد ....
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و سوم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
یادم هست در گذشته های نه چندان دور در خانه ها یک تابلویی وجود داشت و یک بیت شعری در آن نوشته شده بود ، غالبا این تابلو را در جایی قرار میدادند که اعضای خانه و دیگرانی که بعنوان مهمان وارد خانه میشوند براحتی بتوانند آنرا ببینند . شعر میگفت ، در خانه ی ما رونق اگر نیست صفا هست ......... هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست .
وقتی نطفه ها با رسانه ها غنی میشوند ، ملاک ها هم میتوانند با رسانه ها غنی شوند ، یکی از کارهای شیطان تزیین است ، غنی سازی ملاکها هنری شیطانی است و از این بابت شیطان هنرمندی قهار است .امروزه ، رسانه ها تسهیل کننده ی کار ابلیس شده اند . ممکن است در ادامه ، به تربیت رسانه ای هم اشاره کنیم . اکنون همین اندازه بگویم که رسانه ها ورود رونق را با خروج صفا پیوند ، زده اند . بر خلاف آن کسی که شعار فقر و فحشا را مطرح کرد ، و بیشترین خسارت روحی و روانی را به فقرای مالی زد و مشوق جمعی به فحشا شد ، رسانه ها ، مرموزانه رونق و سفاح را سرلوحه ی کارشان قرار داده اند . و موریانه وار در حال فروپاشی و از بین بردن پایه ها و ریشه های خانه و خانواده اند .
صفا یعنی محبت ، یعنی دلجویی ، یعنی گذشت ، یعنی رضایت ، یعنی خشنودی یعنی مرد کار کرده ، زحمت کشیده ، خسته شده حالا به خانه برگشته ، حاصل دسترنجش را با همه ی وجود تقدیم زن و بچه اش میکند و از اینکه سفره ای که به ظاهر خیلی رونق نداره ، آشی ، اشکنه ای ، آب دوغی و گاهی هم برنجی بر آن قرار گرفته ، و یکی دو تا مهمان ، مادر بزرگ هم آمده ، بچه ها سر و صدا میکنند ، همه منتظرند ، تا بزرگ سفره با گفتن بسم الله لقمه هایشان را بردارند ، و حالا مرد خانه از اینکه میبیند ، بچه هایش کیف میکنند ، همسر و دخترانش لذت میبرند ، بعد یکی یکی که سیر میشوند ، خدا را شکر میکنند ، و در حق کسانی که گمان دارند بر سفره حقی دارند ، فاتحه ای میفرستند ، شکری مضاعف میکند و انرژی ای صد چندان برای روز کاری ای دیگر در خود ، ذخیره میسازد .
میخواهم بگویم آنچه میتواند عفت و پاکدامنی را در زن نهادینه سازد ، محبت در خانه است ، همان مصرع اول ، که در خانه ی ما رونق اگر نیست صفا هست . زن و دختر و همه ی اهالی خانه به خاطر همان صفای معصومانه ، پایبند خانه میشدند ، خانه نزدیکترین نقطه ای بود که ساکنین آن به خدا متصل میشدند . روحانی میشدند ، عالم ربانی میشدند . یکی از جاهایی که رسول خدا دخترشان را بعنوان پاره ی تنشان به عالمیان معرفی کردند ، زمانی است که از اصحابشان در باره ی زن پرسیدند که : ما هی ؟ تعریفتان از زن را بگویید ؟ قالوا : عورة . گفتند : زن ناموس است ، عورت است ، یعنی راز است ، سر است ، گرانبهاست ، چون گرانبهاست ، نیازمند مراقبت است . ابزار نیست ، کالا نیست ، در و گهر است ، اگر کالا بود که عورة نبود ، نیازمند مراقبت نبود . در جامعه هم میبینید از اشخاص بزرگ ، از شخصیت های معنوی ، حتی از مقامات درجه یک دنیوی مراقبت میکنند ، اما انسانهای بی نام و نشان مراقبت خصوصی ندارند . پیامبر خدا در ادامه میپرسد : متی تکون ادنی من ربها ؟ چه زمانی این زن که در تعریف شما عورة و ناموس است به خدا نزدیک تر است ؟ اصحاب نتوانستند پاسخ گویند . فلما سمعت فاطمة علیها السلام قالت : همین سوال را وقتی فاطمه ی زهرا شنیدند ، چنین پاسخ دادند : ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها . نزدیکترین نقطه ای که زن میتواند به خدا نزدیک باشد ، مقرب درگاه الهی باشد ، خانه اش است . پایگاه زن ، برای اینکه عروج داشته باشد ، پرواز معنوی داشته باشد ، خانه است . اینجا بود که رسول خدا در تمجید از دخترشان که امروز الگوی بسیاری از زنان و دختران است فرمودند : ان فاطمة بضعة منی .
اما ببینید دشمن چگونه ملاکها را واژگونه میسازد . خانه که پایگاه زن است ، محل ریاست اوست ، اولین مدرسه ی فرزندان او است و او اولین معلم مدرسه و نخستین رئیس گسترده ترین دانشگاه دنیاست ، جایی که فرزندان ریشه ها را در آن فرا میگیرند . جاییکه به او امنیت و آرامش میدهد ، و او میتواند از آنجا فرمانروایی اش را با صدای بلند به رخ همگان بکشد ، محل آزار دهنده ای میشود ، که خروج از آن را حتی برای مدت کوتاهی غنیمت میشمارد . نگویید سند این حرف کجاست ؟ بهترین سند کوچه و خیابان است . آفتاب آمد دلیل آفتاب . علما میگویند : ادل دلیل علی امکان شیء وقوعه . حضور گسترده ی فرزندان در خارج خانه ، آن هم به مدت طولانی و عدم رغبت به حضور و یا بازگشت به خانه نشانه ها و سیگنالهای خوبی از درون خانه نمیدهد . مصرع دوم شعر بالا که : هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست ، مفقود شده . از تسلیم شدن سریع دختران و از شتاب در پاسخ دادن به پسران میتوان متوجه ی نگاه تحقیر آمیز اعضای خانه به او شد ، نگاهی که بی عارضه نیست ، عارضه ای که ریشه های پاکدامنی را مورد تعرض قرار میدهد . این حالت در زندگی زناشویی هم صادق است . همه ی مردهای زن آزار باید بدانند که نگاه بدور از محبت آنان به همسرانشان عصیان و اعتداء را بهمراه خواهد داشت . عصیان و اعتدایی که پیش از این در مورد یهود گفتیم ، که یکی از عوامل الصاق مهر ذلت و مسکنت بر پیشانی آنها بود . تمام عواملی که مانع اظهار عشق و علاقمندی مرد نسبت به خانه و خانواده میشود و همه ی آنچه که سبب اهمال کاری و عدم توجه به خواسته های روحی ، روانی و جنسی زنان در خانه میشود ، بسان تیری زهر آگین ریشه های عفاف را هدف قرار داده است .
زنان و دخترانی که نشانه هایی از عدم اطاعت ، از قوانین خانه و خانواده را نشان میدهند . و در چهره شان میتوان تزلزل و عدم ثبات نسبت به احکام خانه را دید . و ترانه ی ناآشنایی و بی وفایی میخوانند . و با آهنگ ناهنجاری ، گرمای خانه را به سرمای طاقت فرسا تبدیل کرده اند ، یکی از مهمترین جهاتش این است که محبوب پدرانشان و یا معشوق شوهرانشان نیستند و همین یک دلیل کافی است که الوسواس الخناس در سینه هایشان وسوسه اندازد .
اینکه ما از عفت و پاکدامنی زنان میگوییم حکمتی دارد ، اگر زنان جامعه صاحب ملکه ی عفاف شوند ، میتوانند مشوق مردان به پاکی گردند و میتوانند اسباب نجات آنان از پلیدی را فراهم آورند . هنگامی که فرشته ای در شکل و شمایل بشر قصد نزدیکی به مریم مقدس علیها السلام نمود ، رو کرد به ان فرشته و گفت : اگر تو تقوی داری و اگر پرهیزگار هستی ، من از تو به خدای رحمان پناه میبرم . یعنی به این کار دست نزن . قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیا . حضرت مریم سلام الله علیها با گفتن جمله ی ان کنت تقیا فرشته را امر به معروف و نهی از منکر میکند . در عفت زنانه تزلزل راه ندارد ، حضور خدا همیشگی است . از آن طرف وقتی قرآن متین عفت مردانه را در ماجرای تقاضای همسر عزیز مصر به تصویر میکشد ، میفرماید : همت به همسر عزیز مصر قصد یوسف کرد ، نمیگوید یوسف او را دعوت به آرامش کرد ، میفرماید : هم بها یعنی یوسف هم قصد آن زن را کرد ، و این یوسفی است که خدای متعال در باره ی او میفرماید : انه من عبادنا المخلصین و شما بخاطر داشته باشید که شیطان هیچ سلطه ای بر بندگان مخلص ندارد الا عبادک منهم المخلصین . البته قرآن در ادامه میفهماند که برهان رب مانع از اهتمام یوسف شد . هم بها لولا ان رای برهان ربه اگر برهان پروردگارش را نمیدید ، یوسف هم قصد آن زن را میکرد . قرآن یوسف علیه السلام را مبری از گناه حتی در خیال معرفی میکند ، نشئه ی اهتمام نازل تر از مقدمات و فعل است . و یوسف حتی در نشئه ی اهتمام و خیال هم گناهی مرتکب نشد و این به جهت آن است که برهان خدایش را میدید . نکته ای که در آیه هست هم بها مقدم بر لولا ان رای برهان ربه میباشد . یعنی اگر برهان ربه نبود هم بها محقق میشد . اکنون شما دوستان جوان من که شنونده ی این عبارات هستید و شما عریزانی که عبارات را میخوانید ، میتوانید تفاوت دو عفت را برای دیگران بازگو کنید ، عفت زنانه عفت ستیز است و عفت مردانه عفت گریز و شما با تاکید بر عفت زنانه ، مبلغ هر دو عفت باشید .
ادامه دارد ....
بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت بیست و دوم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .
وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
همه ی توضیحات را از گوینده نخواهید . گوینده کتاب لغت نیست و جلسه ی ما هم قرار نیست متکلم وحده داشته باشد . گاهی مطالب ما فقط مبتدا دارد ، خبر با شماست ، خودتان خبر را پیگیری کنید . از عرق ، اعراق و دساس میخواهید ، مطلع شوید ، خوب مطلع شوید ، به کتابهای فرهنگ لغت مراجعه کنید . اگر در المنجد لغت دس را ببینید ، برایتان میگوید : العرق دساس ای ان اخلاق الآباء تتصل الی الابناء . حالا میگویید ما عربی نمیدانیم . این دیگر قابل قبول نیست .
بنده خودم معلم زبان انگلیسی ام ، باید تبلیغ زبان انگلیسی کنم ، اما هر چه فکر میکنم که چرا پدر ها و مادر ها و خود فرزندان ، چه دختر و چه پسر اشتیاق نشان میدهند ، تا این زبان را یاد بگیرد ، چیزی جز عوامل مادی پیدا نمیکنم . یک پز شده است . خدا میداند در پارکی در تهران شاهد دعوایی بودم که دو طرف جدای از اینکه به هم لگد میزدند ، با انگلیسی شکسته ای هم که بلد بودند ، به هم ناسزا میگفتند . چرا این زبان که به نسبت زبان عربی سابقه ی کمتری در بین ما دارد ، تا این حد مورد توجه قرار گرفته است ؟ و از دیگر سو زبانی که دین ما ، آیین ما ، قرآن ما ، روایات ما و جمعیت کثیری از همسایگان ما به این زبان تکلم میکنند ، این همه مورد بی مهری واقع شده است ؟ این یک وظیفه است ، زبان عربی را یاد بگیرید . و به دیگران یاد بدهید . یک مسلمان از بدو تولد که در گوشش اذان میگویند تا وقتی که در خاک قرار میگیرد و برایش تلقین میخوانند ، با زبان عربی سر و کار دارد . این هم جای کار و تامل دارد و شما پیگیری کنید . دقت کنید که این بی میلی فقط در رابطه با زبان نیست ، بلکه یک دشمنی پنهانی را در ضمیر ما نسبت به مردم عرب قرار داده اند . همین نفرت و دشمنی در نهاد مردم عرب نسبت به ما قرار داده شده است . و این نمیتواند ، بدون سبب ایجاد شده باشد . یکی از کاربردهای تحریف ، عوض کردن جای دوست و دشمن است . دشمن شناسی در جامعه ی ما ، و در کارخانه ی آنانی که پول دین میگیرند ، یا پول دنیا میگیرند و باصطلاح تولید علم میکنند ، متاسفانه محلی از اعراب ندارد . شما مطالعه کنید . و این جابجایی دوست و دشمن را برای مردم ما ، و برای علمای ما نیز توضیح دهید . لعلهم یتفکرون . شاید افاقه کند .
خوب ، به بحثمان برگردیم . العرق دساس ، یعنی سجایای اخلاقی ، ملکات اخلاقی که در دیگران ، مثل پدر بزرگها ، مادر بزرگها ، حتی عمه ها ، خاله ها ، عمو ها و دایی ها وجود داشته و دارد ، در کودک شما اثر گذار است . اینگونه نیست که بتوانید زندگی ای منقطع از دیگران و بریده از پیشینیان برای خودتان تاسیس کنید . اینکه در دعا به جای صلب ، اصلاب و به جای رحم ، ارحام آمده به همین خاطر است . غفلت از این مطلب برازنده ی جوان مسلمان نیست . عرق را خوشبختانه در فارسی هم استفاده میکنیم ، برای ما غریبه نیست ، شما با مسامحه بگویید ، ژن . اگر این معنا را میفهماند ، ما حرفی نداریم .
خوشبختانه دخترانی که برخوردار از ژن عفت هستند ، به برکت دعای امام زمان علیه السلام در این سرزمین کم نیستند . پسران با شرف هم شکر خدا بسیار زیادند . از آنجایی که در اغلب موارد پسران منتخب (به کسر) اند ، به خیلی چیزها باید دقت کنند ، و آن چیزی که در راس قرار دارد ، باید عفت و پاکدامنی باشد . تخیروا لنطفتکم برای نطفه هایتان محل مناسبی انتخاب کنید . فانکحوا الکفاء و انکحوا الیهم و از اشخاص هم شان خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید .
شما میپرسید این دیگر چه جلسه ی دشمن شناسی است ؟ این مطالب چه ربطی به دشمن شناسی دارد ؟ باید بدانید اینگونه جلسات و اینچنین مطالبی علاوه بر دشمن شناسی ، دشمن کشی هم دارد . اگر معیار شما عفت باشد ، و این تبلیغ شود ، طوری تبلیغ شود که دیگر ملاکها را تحت الشعاع خود درآورد ، در آن وقت ما شاهد پیآمدهای آنچه که فرهنگ بی بندباری غربی نام گرفته نخواهیم بود ، ما شاهد فساد در خانواده ، افزایش طلاق ، کاهش ازدواج ، کثرت تجاوز به عنف ، جنایات بعد از سکس ، فراوانی حرامزاده ها ، کشتن حرامزاده ها ، بی اعتمادی در اعضای خانواده ، از بین رفتن عاطفه و محبت و احساس پوچی در جوانان نخواهیم بود و یا به ندرت با چنین مصائبی مواجه خواهیم شد . ولی با کمال تاسف باید بگویم ، مدتهاست که گوش جوان ما با چیزهای دیگر که غالبا کلام ما لایعنی است ، پر شده و میشود ، و اینگونه مطالب که با ریشه های او ارتباط دارد ، کمتر بگوش میخورد . اگر ملاک انتخاب همسر عفت باشد ، اگر نقطه اشتراک و کفو بودن ، در پاکدامنی باشد . اگر دختر مسلمان به این باور برسد ، که آنچه برای پسر مسلمان با اهمیت است و او در انتخاب همسر آن را ملاک قرار میدهد ، عفت است ، پاکدامنی پیشه میکند . بخشی از جلوه گریها ، لاابالیگریها ، نگاههای هوس آلود و جست و خیز های شهوانی بخاطر این است که در باور دختر مسلمان آمده که ملاک انتخاب ، عفت نیست ، چیز های دیگر است . و متاسفانه این در باور بعضی از مادر ها و بعضی از پدر ها هم آمده است . ما وظیفه داریم خودمان و خانواده مان را از آتش جهنم حفظ کنیم . یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا . چگونه حفظ کنیم ؟ ملاکها را که دست تحریفگر یهودی آن را جابجا کرده ، به جای اولش برگردانیم .
ادامه دارد ....